قاسم غریفی در گفتگو با ایلنا:
گریه و زاری حربهی ناشران شده است
مگر کسی ناشران را مجبور کرده که ناشر باشند؟ / چرا در قیمتگذاری کتابها به فکر جیب مخاطبان نیستند؟ / کمی هم ناشران ایثار کنند / حقالترجمه و حقالتالیفهای متعارف، هزینهی ایاب و ذهاب اهل قلم را هم برآورده نمیکند.
ایلنا؛ قاسم غریفی(مترجم) میگوید ناشران با بهانههای مختلفی نظیر بازار راکد و قیمت بالای کاغذ و ملزومات نشر انتشار کتابهایش را به تعویق میاندازند. از نظر او؛ ناشران تنها به فکر منفعتطلبی خودشان هستند و نویسندگان و مترجمان قربانیان اصلی نشر به شمار میآیند.
وی دراینباره به خبرنگار ایلنا گفت: متاسفانه عمدهی ناشران زیادهخواه شدهاند و با استفادهی ابزاری از نویسندگان و مترجمان، تنها به فکر سود و زیان اقتصادی خودشان هستند. در این راستا، بدحسابی و بدقولی ناشران واقعا جای انتقاد و حتی شکایت دارد.
غریفی افزود: مدتیست با هر ناشری که صحبت میکنم، از گرانی کاغذ و مسائلی از این دست ناله میکند اما این رویکرد، رویکرد مقبولی نیست زیرا مبالغی که پشت جلد کتابها درج میشود، اصلا قابل مقایسه با حقالتالیف یا حقالترجمهی ناچیزی که به نویسنده و مترجم تعلق میگیرد، نیست.
وی ضمن بیان این مطلب که هیچ کسی ناشران را مجبور نکرده که ناشر باشند، اظهار داشت: خب اگر واقعا کار نشر، باعثضرر و زیان ناشران میشود، چه اصراری دارند که همچنان در این حوزه فعالیت کنند؟ مگر کسی آنها را مجبور کرده؟ همین چند وقت پیش به یکی از ناشران گفتم اگر خیلی ناراضی هستی، انتشاراتت را تبدیل کن به پیتزا فروشی. حتی به یکی از مسوولان پیشنهاد دادم تئاتر شهر را تبدیل کنند به تعاونی خاروبار فروشی تا مردم از آن استفاده کنند.
این مترجم ادامه داد: اگر ناشران؛ گرانی قیمتها را بهانه میکنند، پس چرا در قیمتگذاری کتابها هیچ به فکر جیب مخاطبان نیستند؟ ایثار که همیشه نباید از سوی نویسندگان و مترجمان در دریافت حقالزحمهی خود باشد! کمی هم ناشران ایثار کنند! مگر نه این است که ناشران همیشه از فرهنگ و اندیشه حرف میزنند؟ پس چرا از یکسو با مولفان اینگونه برخورد میکنند و از سوی دیگر تنها دنبال منفعت بیشتر از بازار کتاب هستند؟
وی افزود: همیشه که نمیشود همهی کاسه کوزهها را سر نویسنده و مترجم شکست. بررسی کنید ببینید چه بخشی از نویسندگان مطرح و مترجمان چیرهدست طی سالهای اخیر از انتشار آثارشان منصرف شدهاند!؟ خود من به اندازهی یک کمد لباس، ترجمه دارم. اما چرا باید آنها را به ناشران بسپارم؟ این را هم بگویم؛ مردم هم آنقدر ساده نیستند که کتابهای گران بخرند و از این طریق به ناشران کمک کنند.
غریفی ضمن بیان این مطلب که حقالترجمه و حقالتالیفهای متعارف، هزینهی ایاب و ذهاب نویسندگان و مترجمان را هم برآورده نمیکند، گفت: همان بهتر که اهل قلم شغلهای دوم و سوم برای خودشان داشته باشند، وگرنه چطور میخواهند با این درآمد حقیرانه زندگی خود و خانوادهی خود را بچرخانند؟ تازه در آخر هیچ پشتوانه و پناهی هم ندارند که از آنها حمایت کند و کاسه کوزهها را تماما سر او نشکنند.
وی اظهار داشت: با اظهار امیدواری و انشاءالله گفتن مشکلی حل نمیشود. وقتی ناشران تبدیل میشوند به سوداگر، دیگر تکلیف نویسنده، مترجم، مردم و فرهنگ عمومی روشن است!