آسیبشناسی بزرگترین معضل شهرنشینی؛
عشق رمانتیک گره گشای معضل ترافیک
عمدهترین مشکل ما در بحث ترافیکی به مبانی فرهنگی آن بر میگردد/ امروز در ادبیات توسعه بین المللی گفته میشود که طرحهای عمرانی در شهرها باید ارزیابی اجتماعی داشته باشد.
ایلنا: ضعف فرهنگ ترافیک در کشور ما و به ویژه کلان شهرها از جمله مقولههایی در نظام آمد و شد است که جنبههای فراوانی را شامل میشود. اما شاید حقوق شهروندی یکی از جنبههای فرهنگ ترافیک باشد که کمتر به آن توجه شده و مورد بحث واقع شده است.
مقولهای که برخلاف آنکه کمتر از سوی مدیران به آن پرداخته میشود به اعتقاد آسیبشناسان اجتماعی از اهمیت بسیاری برخوردار است و حتی ملاکی برای سنجش سلامتی روانی جامعه به حساب میآید.
اصغر مهاجری از جمله جامعه شناسانی است که روی فرهنگ ترافیک، بویژه از لحاظ حقوق شهروندی تحقیقات بسیاری انجام داده است.
وی در مورد مقوله ترافیک و فرهنگ آن به خبرنگار ایلنا میگوید: مشکل ترافیک آمد و شد، نظامی چند متغیره است. مادامی که هر عنصری از عناصر این نظام با سایرین هماهنگ و ساختارمند نشوند، نظام آمد و شد دچار مشکل میشود.
وی ادامه میدهد: بنابراین لازم است یک سیستم ترافیک خبره و آگاه بخشی ایجاد شود که به لحظه وآنلاین شما را از نواقص ساختاری-کارکردی نظام ترافیک آگاه کند و گرنه شما هر کاری در بخشهای مختلف انجام دهید امکان اینکه این نظام درست کار کند وجود ندارد.
به گفته وی یکی از اشکالات معمولی که در نظام آمد و شد ایران وجود دارد این است که هنوز در عمل، مدیریت شهری قادر نشده یک نظام و یا به عبارتی یک واحد یکپارچه را در ارتباط با این موضوع به کار بگیرند و بنابراین هر کسی از ظن خود یار ترافیک شده و مشکل ترافیک نه تنها حل نشده بلکه روز به روز تشدید میشود.
مهاجری میافزاید: نکته بسیار مهم دیگر این است که اکثر بخشها و عنصرهای تشکیل دهنده نظام ترافیک، انسانی و فرهنگی است و حتی زمانی هم که بحث احداث یک پروژه عمرانی مانند یک بزرگراه مطرح است، یک عنصر اجتماعی و انسانی حاکم است و به دلیل اینکه مقتضیات این عناصر رعایت نشده است متاسفانه علی رغم صرف هزینه و ایجاد زیر ساختهای شهری همانند بزرگراهها، مشکل ترافیک حل نشده و پا برجاست.
وی در این بار توضیح میدهد: چنین مشکلاتی از این رو پا برجا میماند که ما خیابانها و بزرگراهها را میسازیم اما عنصر انسانی، فرهنگی و اجتماعی نادیده گرفته میشود.
این جامعهشناس معتقد است، امروز در ادبیات توسعه بین المللی گفته میشود که طرحهای عمرانی در شهرها باید ارزیابی اجتماعی داشته باشد یعنی حتی اگر خیابان و پل ساخته میشود، چنانچه زیر ساختهای اجتماعی آن فراهم نشود، مطمئن باشید این پروژه در آینده ناکارآمد است چون پروژه برای شهروند است.
وی به مقوله فرهنگ ترافیک در جامعه نیز اشاره کرده و توضیح میدهد: یکی از مسایل انسانی و فرهنگی در حوزه فرهنگ ترافیک به خرده فرهنگ رانندگی مربوط میشود که مبتنی بر خرده فرهنگ شایسته نظام ترافیک است.
این استاد دانشگاه معتقد است عمدهترین مشکل ما در بحث ترافیکی به مبانی فرهنگی آن بر میگردد و توضیح میدهد: به عنوان مثال ما یک مبانی فرهنگی به نام «عشق ایثاری» داریم که در تمام حوزهها همچون زناشویی، بخش اداری و اجتماعی جاری دارد. به آن معنا که یک عده ایثار میکنند و یک عده بهرهمند میشوند.
وی ادامه میدهد: عشق ایثاری در جای خود به ویژه در فرهنگی مانند فرهنگ ایرانی که ساختاری سنتی دارد درست است اما شهر نشینی و پدیدههای مدرن آن در زندگی امروزی مبتنی بر «عشق رمانتیک» است، یعنی بر مبنای یک حرکت عادلانه هر آنچه شما ایثار میکنید در سر جای خود پس میگیرید.
وی با تبین این مفاهیم آن را در مقوله ترافیک نیز جاری دانسته و خاطر نشان میکند: حال اگر ما بیاییم عشق ایثاری را در ترافیک اجرا کنیم لازم است یک عده ایثار کننده و یک عده بهرهمند شوند یک عده بپیچند جلو شما و با تعارف و اینکه آقا شما بفرمایید کار پیش برود اما چون عشق ایثاری بر مبنای قانون و قاعده نیست، قوانین رعایت نمیشود.
مهاجری ادامه میدهد: اما عشق رمانتیک مبتنی بر قاعدهها، حق و قوانین است. رعایت قوانین رانندگی نیز چه برای سواره و چه برای پیاده باید مبتنی بر عشق رمانتیک و مبنی بر وظایف، تکالیف و پاداش است.
به گفته وی ما خیلی جاها ایثار میکنیم، اگر در رانندگی ۵۰ درصد ایثار کنند خوب ۵۰ درصد بیشتر بهرهمند میشوند و مشکلی نیست ولی مشکل آنجا پیش میآید که همیشه ۵۰ درصد مردم ایثار نمیکنند که این بستگی به آستانه تحملشان دارد.
این جامعهشناس به تبین مقوله آستانه تحمل پرداخته و میگوید: بحث دیگر در حوزه ترافیک بحث آستانه تحمل است. ترافیک و شلوغی در همه دنیا وجود دارد و یکی ازلازمههای مدیریت آن شناخت آستانه تحمل است.
وی توضیح میدهد: متاسفانه آستانه تحمل جامعه ما به دلیل اینکه این مقوله در آموزشهای دوره کودکی مد نظر قرار نمیگیرد خوب تربیت نمیشویم، خوب جامعه پذیر و فرهنگ پذیر نمیشویم، خوب قاعدههای اجتماعی را باور نداشته و آن را ضروری نمیدانیم از همین روآستانه تحمل پایینی داریم.
مهاجری با بیان اینکه ما به دلیل گرفتاریهای اقتصادی و اجتماعی که داریم متاسفانه آستانه تحملمان بالا نیست متذکر میشود: البته در مجموع هم آستانه تحمل ما ایرانیها بالا نیست و باید بالا بردن آستانه تحمل را تمرین کنیم چون آستانه تحمل اتفاقا ترافیک را به جای آنکه پیچیدهتر کند روانتر میکند.
به گفته وی جامعه پذیری ترافیکی ما ایرانیان نیز بسیار ضعیف است. در کشورهای توسعه یافته که قوانین جا افتادهاند و همه جا جامعه پذیری وجود دارد با این وجود کودکان به وسیله افسران مجرب راهنمایی و رانندگی آموزش میبینند که این آموزشها، ساعتها و ماهها ادامه دارد تا قاعدههای ترافیکی در ذهن کودک نهادینه و درونی بشود.
این استاد دانشگاه اضافه میکند: این آموزشها چنان نهادینه میشود که اگر آن شخص نصف شب هم با چراغ قرمزی مواجه شود و اتومبیلی هم تا کیلومترها نباشد، از قانون سرپیچی نکرده و عبور نمیکند. بنابراین باید روی جامعه پذیر ترافیکی بسیار ضعیفمان بیشتر کار کنیم.
به اعتقاد این استاد دانشگاه شهروند ایرانی باید قانون پذیر تربیت شوند. متاسفانه چون روابط ارباب رعیتی بر حوزههای اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی ما حاکم است و این امر با پدیده شهروندی و قانون پذیری هم خوانی ندارد و بنابراین در همه جا دنبال راههای در رو و میان بر هستیم.
به گفته وی باید دانست که قانون پذیر کردن شهروندان کاری زمان بر است که باید با دقت و حوصله و با برنامه ریزی بلند مدت انجام شود.فرهنگ سازی ترافیک هم گرهای نیست که با یک دست باز و بسته شود بلکه کاری با حوصله، ظریف و هوشمندانهای است که باید با کمک نظام آموزشی، رسانهای و ترافیکی و حتی نظام بالا منبری و مذهبی ما انجام شود.
وی در زمینه مقوله حق کشی و قانون شکنی به انجام یک کار تحقیقاتی که توسط وی و دانشجویانش انجام گرفته اشاره کرده و میگوید: در کار پژوهشی که ما در کلانشهر تهران انجام دادیم بالاترین میزان قانون کشی و حق کشی به صورت تعداد در حوزه ترافیک رخ میدهد.
به گفته مهاجری قبح حق کشی در ترافیک شکسته میشود و آنقدر توجهی برای حق کشی و قانون شکنی وجود دارد که میانگین در کلان شهر تهران برای هر شهروند تهران ۵ / ۲ ساعت اتلاف فرصت رخ میدهد و هر کس که وارد ترافیک با میانگین یک ساعت میشود بیش از ۵۰ نوع استرس بر وی وارد میشود. یک نیش ترمز ناگهانی شاید برای بسیاری هزینه نداشته باشد اما با استرسی که ایجاد میکند در حوزه ترافیک هزینه گزافی را به لحاظ روانی بر شهروندان تحمیل میکند.
گفتوگو: حسین جمشیدیان