خبرگزاری کار ایران

لانتوری طوفان به‌پا کرد/ دختران بزهکار را در جشنواره ببینید

سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر چهارمین روز خود را هم از سر گذراند. نمایش سه فیلم قابل تحسین و درخور و سه فیلم نه چندان راضی‌کننده ماحصل این روز بود.

به گزارش خبرنگار ایلنا، "رویاهای دم صبح" فیلم مستند مهرداد اسکویی که روایتگر زندگی دختران بزهکار زیر هجده سال در کانون اصلاح و تربیت است آنقدر روان، گویا و البته دردناک سوژه را روایت می‌کند که نفس تماشاگر حاضر در سالن بالا نیاید و قلبش به شماره بیفتد. آنقدر تصاویر روی پرده دردناک بود که دلت نمی‌خواست مستند و واقعی بودنش را باور کنی و بیشتر دوست داشتی درحال تماشای فیلمی داستانی باشی تا مستند. آنقدر بازی کارکترها روان بود که نابازیگر بودنشان غیرقابل باور بود. مستند اسکویی؛ رییس سازمان سینمایی را هم برای بار دوم به جشنواره کشاند. تا ایوبی هم این لحظات نفس‌گیر را تجربه کند.

"نیم رخ‌ها" ساخته زنده‌یاد ایرج کریمی که در این دوره از جشنواره قرعه بودن در بخش هنروتجربه به نامش افتاده نیز اثر دیگری‌ست که بر دل نشست. فرش قرمز نیم رخ‌ها با چاشنی اشک برگزار شد و قبل از نمایش فیلم؛ حاضران یاد فیلمساز فقیدش را گرامی داشتند و با یک دقیقه سکوت به احترامش ایستادند.

از ساعت ١٨:٣٠ تا سی دقیقه بامداد سه فیلم "نفس" ساخته نرگس آبیار، "متولد ٦٥" به کارگردانی مجید توکلی و "زاپاس" به کارگردانی برزو نیک نژاد نمایش داده شدند که هرسه که در راضی کردن مخاطبان ناکام ماندند.

اما "لانتوری" نیمه شب گذشته طوفانی در کاخ رسانه به پا کرد. افرادی که سالن را به نشانه اعتراض از "زاپاس‌" تر ک می‌کردند با جمعیتی غیرقابل تصور در جلوی درهای ورودی روبرو می‌شدند افرادی که انتظار دیدن آخرین ساخته رضا درمیشیان را می‌کشیدند. تازه‌واردها نیز برای عقب نماندن از غافله و پیدا کردن جایی برای نشستن خود را وارد جمعیت می‌کردند. تعداد نفراتی که برای تماشای لانتوری به کاخ رسانه آمده بودند تا آن اندازه غیرقابل پیش‌بینی بود که مسئولان برگزاری بلافاصله دو سالن در طبقه منفی دو را هم برای نمایش فیلم تدارک دیدند.

باوجود اینکه نمایش فیلم قبل از ساعت ١٢:٣٠ نمایش تمام شده بود اما لانتوری با وقفه نیم ساعته در ساعت یک بامداد برای مخاطبان در سالن‌های منفی دو نمایش داده شد و بعد از یک ربع در سالن اصلی روی پرده رفت.

نکته قابل تامل در زمان تماشای فیلم‌ها؛ افرادی هستند که نه جزو عوامل فیلم‌ها هستند، نه هنرمند، نه خبرنگار، نه منتقد و نه عکاس. این همه جمعیت از کجا و چگونه و با چه کارتی وارد سالن می‌شوند؟ این سوال را خیلی‌ها از یکدیگر می‌پرسیدند. مگر نه اینکه تعداد مشخصی کارت صادر شده و دبیرخانه در صدور کارت برای اهالی رسانه مدیریت لازم را به خرج داده؛ پس دلیل وجود این تعداد آدم نامربوط در میلاد چیست؟ جز اینکه دست‌اندرکاران و برگزارکنندگان جشنواره در صدور مجوز برای برخی؛ دست و دلبازانه عمل کرده بودند؟

تماشای لانتوری در طبقه منفی دو خیلی هم تجربه بدی برای بسیاری از خبرنگاران که به دلیل پرشدن صندلی‌ها؛ صندلی پیدا نکرده بودند؛ نبود. اگرچه در سالنی کوچک‌تر، پرده‌ای بی‌کیفیت‌تر و صندلی‌هایی ناراحت‌تر داشت اما یک فیلم درست و حسابی را ازنظر گذراندند و حسن‌هایی هم به همراه داشت. مثل زودتر تماشا کردن فیلم، گوشخراش نبودن صدای فیلم، زودتر تمام شدن فیلم و نماندن در صف وحشتناک پارکینگ که در سالن دیگری بودند؛ معلوم نبود چه ساعتی و با چه ترافیکی برج را ترک می‌کردند؟

حامد بهداد روز گذشته در نشست "هفت ماهگی" از خبرنگاران دفاع کرد و گفت: برگزاری نشست‌ها در صبح وقتی زمان نمایش فیلم‌ها تا پاسی از شب ادامه دارد؛ شبیه به برده‌داری‌ست. البته این حس وقتی تشدید می‌شود که خبرنگاران زمان ورود به سالن با صندلی‌های پر مواجه می‌شوند که روی آنها کادر اجرایی زودتر از همه جا خوش کرده‌اند و ردیف مخصوص عوامل فیلم نیز از ٣ ردیف به ١٠ ردیف افزایش یافته است. اهالی رسانه هم وظیفه‌شان پوشش جشنواره هرکجا و در هر شرایطی‌ست. اما درحاشیه تماشای فیلم‌ها در برج؛ کمی آن‌سوتر می‌توانید درگیری لفظی تماشاگران و افرادی را به تماشا بنشینید که با صدای بلند درحال خرید و فروش ماشین و ملک هستند.

کد خبر : ۳۴۴۳۰۲