خبرگزاری کار ایران

کیوان نریمانی در گفت‌وگو با ایلنا:

با شاعران مانند غریبه‌ها رفتار می‌شود

یک شاعر و مترجم مطرح کرد: ترجمه مکانیکال و آکادمیک شده است. فارغ‌التحصیلان دانشگاه بدون تجربه، کتاب‌‌هایی را ترجمه می‌کنند با ترجمه‌های بسیار ضعیف. آثار ترجمه شده در ایران بسیار زیاد است اما کثرت آن موجب بالا رفتن کیفیت نشده.

کیوان نریمانی (شاعر و مترجم شعر) در گفتگو با خبرنگار ایلنا؛ با اشاره به اینکه کارِ ترجمه‌ مکانیکال شده است؛ گفت: یکی از مسائلی که به آن توجه نمی‌کنیم و بسیار هم مهم است، شناسانده شدن و شناسه‌دار کردن نویسنده و مترجم در نظام اقتصادی و اجتماعی جامعه است. مؤلفان باید شناخته شده و از برخی مالیات‌ها معاف شوند.

حرفه‌ای‌ها و غیرحرفه‌ای‌ها شناخته می‌شوند

او ادامه داد: ابزارهای نوین، برای دیده شدن و شنیده شدن هستند اما به آن توجهی نمی‌شود. چنانچه مؤلفان شناسه‌دار شوند، حرفه‌ای‌ها از غیرحرفه‌ای‌ها تشخیص داده می‌شوند. در ترجمه‌ی شعر، مترجم باید علاوه بر دانستن زبان، زبان آفرینی و زبان‌ورزی هم داشته باشد.

این شاعر با بیان اینکه، با یک جمع‌خوانی می‌توان فهمید وضعیت ترجمه، به‌خصوص ترجمه‌ی شعر در ایران، چیزی در حد فاجعه است، بیان کرد: ترجمه مکانیکال و آکادمیک شده است. فارغ‌التحصیلان دانشگاه بدون تجربه، کتاب‌‌هایی را ترجمه می‌کنند با ترجمه‌های بسیار ضعیف. آثار ترجمه شده در ایران بسیار زیاد است اما کثرت آن موجب بالا رفتن کیفیت نشده.

نریمانی با بیان اینکه در گذشته کتاب‌های ترجمه دارای کیفیت بهتری بودند، گفت: در گذشته سیستم ویراستاریِ خوبی وجود داشت که اتفاقاً درآمدزا هم بود و اقتصاد ترجمه تامین می‌شد اما این روزها گویا این اقتصاد به کلی مختل شده است و نیاز است که چرخه‌ی نوین عرضه‌ ما نوسازی شود.

وی افزود: با این شرایط موجود و پایین بودن تیراژ کتاب، مترجم نمی‌تواند با دقت کافی روی کتاب کار کند و آن را چندبار بازخوانی کند. به عنوان مثال برای ترجمه‌ی شعر باید موسیقی آن را دربیاوریم و این لازمه‌ی چندین و چند بار خواندن یک اثر است. اما با این شرایط که در صورت انتشار کتاب هم چندان پولی به مترجم نمی‌رسد، او دیگر نمی‌تواند وقت بگذارد و یک اثر را به بهترین شکل ممکن ترجمه کند.

شعر باید از رسانه‌های نوین شنیده شود

این شاعر و مترجم در پاسخ به این سوال که آیا شعر ذاتاً ترجمه‌پذیر است یا خیر گفت: بطور کلی گفتگوی بشری ترجمه‌پذیر نیست. حتی در زبان مادری هم وقتی شما می‌گویید درخت، با تصور ذهنی من از درخت متفاوت است. شعر حافظ با قرائت‌های مختلفی خوانده می‌شود. بشر با درصدی از تقریب زندگی می‌کند.

او ادامه داد: این وضعیت در ترجمه‌ی یک اثر بسیار بیشتر نمایان می‌شود. این نیست که بگوییم نمی‌شود شعر را بطور کلی ترجمه کرد. اگر مترجم بکوشد اثری را به خوبی ترجمه کند، می‌تواند به زبان و مقصود نویسنده نزدیک شود.

نریمانی همچنین در اشاره به وضع کنونی شعر بیان کرد: گویی این روزها نقش رسانه‌ای که شعر در گذشته داشته، واگذاشته شده است. انگار بحرانی بین شعر و مخاطب پدید آمده است. ما بعد از نیما، یک آلترناتیو را پدید آوردیم تنها برای برقراری دیالوگ. گفتمان نیما، گفتمان تازه‌ای بود. این‌ها تلاش می‌کردند که بتوانند با مردمِ زمانه‌ی خود گفتگو کنند. اما امروز این گفتگو دچار مشکل شده است. چنین گفتمانی نتوانسته کلام‌گشایی کند.

این شاعر افزود: بعد از نیما عده‌ای مانند شفیعی کدکنی شروع به بازگشت به الگوهای پیش از نیمایی کردند برای اینکه شناخته شوند و آنقدر از زبان مردم دور نیفتند که نتوانند با آنان ارتباط برقرار کنند. فکر می‌کنم در این شرایط دیده و شنیده شدن شعر از سوی رسانه‌های نوین بسیار مهم است و برای اینکه شعر به عموم مردم بازگردد، باید به شکل‌های مختلف، دیده و شنیده شود. ما باید برای این کار از رسانه‌های نوین بهره بگیریم. باید این جدایی و دوریِ مردم از شعر را به آشتی بدل کنیم.

با شاعران مانند غریبه‌ها رفتار می‌شود

او ادامه داد: وقتی یک خواننده‌ی مردمی شعر یک شاعر را می‌خواند، شاعر هم شناخته می‌شود. اگر این شعر با صدا و موسیقی همراه شود و از توسط رسانه‌ها پخش شود، مردم با آن ارتباط بیشتری برقرار خواهند کرد و اینگونه است که شعر شنیده و شاعر شناخته می‌شود.

نریمانی با بیان اینکه رسانه هم باید به آثار نازل بپردازد و هم آثار میان‌مایه گفت: ترجمه‌ی «سینوحه» از ذبیح‌الله منصوری، بسیار فروش می‌رود و بین مردم طرفدار دارد. این آثار باید وجود داشته باشند تا آثار جدی‌تر هم دیده شوند. ترس من از این است که برج عاج نشین شده و به نیازهای فرهنگی جامعه، بی‌توجه شویم.

وی افزود: در همه‌ی شاعران نیاز به دیده شدن وجود دارد. پس طبیعی است که نباید از وجود آثار میان‌مایه در جامعه برافروخته شویم. اگر در رسانه از ابزار نوین استفاده کنیم، می‌توانیم برنامه‌هایی داشته باشیم که هم آثار فاخر تولید کنیم و هم به آثاری بپردازیم که بین مردم عام طرفدار بیشتری دارد. چنین اتفاقی باعث می‌شود مردم در عین توجه به آثاری که به آن علاقه‌مندی  بیشتری دارند، با آثار فاخر هم آشنا شوند و به آن نیز علاقه‌مند شوند.

این شاعر گفت: به نظرم با شاعران به گونه‌ای رفتار می‌شود که انگار خودی نیستیم و نباید مورد تشویق قرار گرفته و دیده شویم. رسانه می‌تواند غربال‌گری کند که این غربال‌گری باعث رشد سلیقه‌ی مخاطب می‌شود اما حذف کردن یک جریان یا شخص اتفاق درستی نیست. باید به نقد نگاه جدی‌تری داشته باشیم. زمانی که فرآیند نقد به درستی در جامعه شکل بگیرد، داوری‌های دیگر شخصی و رفاقتی نخواهد بود.

او در پایان با اشاره به اینکه هنر با اقتصاد ارتباط مستقیمی دارد، اظهار کرد: ما در انقلاب جهان مجازی هستیم، اما هنوز به شکل سنتی عمل می‌کنیم. در پروسه‌ی توزیع کتاب ما به شکل سنتی برخورد می‌کنیم. کتابفروشی‌ها آنچنان که باید دیده‌ نمی‌شوند. ابزار ما هنوز قدیمی است و مسلماً در چنین بستری، نباید انتظاری بیش از این که هست داشته باشیم.

کد خبر : ۳۹۱۹۱۰