ناگفتههای ستاره سوخته سرخابی؛
اکبریان: زندان از من مرد دیگری ساخته است
محل زندگی من نازیآباد و پاسگاه نعمتآباد بود.این دو محل پر است از آدمهای معتاد. متاسفانه دوستان معتادم من را به این راه کشاندند. دوستانی که فوتبالی نبودند.
ستاره سوخته استقلال و پرسپولیس همچنان پشت میلههای زندان افسوس زندگی ورزشی و خصوصی تباه کردهاش را میخورد.
به گزارش ایلنا، علی اکبریان دربی 76 را پشت میلههای زندان قزل حصار دید، جاییکه سالها بجای خانه پدریاش، خانه اول او شده است. اکبریان سیاهترین ستاره فوتبال تاریخ ایران است. او همچنان با حسرت درباره داستان تلخ زندگیاش حرف میزند.
گفتوگوی متفاوت این ستاره سوخته سرخابی را در زیر بخوانید.
روزگاری نه چندان دور به روماریوی فوتبال ایران معروف بودی اما امروز از پشت میلهها برای آزادی لحظهشماری میکنی.
تصور این روز ها را نمیکردم اما...
اما چی؟
چرخه زدن در گذشته دردی را دوا نمیکند.
مرور گذشته میتواند نشان دهد در کدام نقطه از جاده زندگی منحرف شدی و به خاکی زد؟
نمیدانم. هر چه فکر میکنم کجای زندگیام را اشتباه قدم بر داشتم که کارم به اینجا کشید کمتر به نتیجه میرسم.
میخواهی از روزی که پای مواد مخدر به زندگی ات باز شد شروع کنیم.
دوری از دوستان فوتبالیام زندگیام را نابود کرد. وقتی که به خودم آمدم دیدم دورو برم را افراد معتاد گرفتهاند چون آدم معروفی بودم افراد زیادی با من در ارتباط بودند. من بچه جنوب شهرم. بچههای جنوب شهر رفیقباز هستند. من هم این خصلت را دارم و نمیتوانستم علیک هر سلامی را ندهم.
اما این دلیل نمیشود علی اکبریان معروف به سمت مواد کشیده شود؟
محل زندگی من نازیآباد و پاسگاه نعمت آباد بود. این دو محل پر است از آدمهای معتاد. متاسفانه دوستان معتادم من را به این راه کشاندند.دوستانی که فوتبالی نبودند.
این دلیل بیشتر به بهانههای بچهگانه شبیه است؟
بهانه نمیآورم. واقعیت است.
گفتی از دوستان فوتبالیات دور شدی، این موضوع دلیل خاصی داشت؟
نه. یکباره به خودم آمدم و دیدم دور و برم دوستانی گرفتهاند که معتاد هستند.
برایم خیلی جالب استهنوز از کسانی که سر نوشت زندگیات را تغییر دادهاند از کلمه دوست استفاده میکنی؟
به هر حال با آنها دوست بودم.
دوستی که برایت سرانجام شومی داشت؟
چی بگویم. خودم کردم که لعنت بر خودم باد. دستی دستی زندگیام را نابود کردم.
این پشیمانی امروز فایدهای ندارد. دارد؟
روزهای سختی را پشت سر گذاشتم. من اکبریان نباید امروز در زندان برای آزادی روزشماری کنم. جای من داخل زندان نیست.
ولی خودت باعث به وجود آمدن این شرایط هستی؟
قبول دارم و دارم مجازاتش را هم پس میدهم.
از روز دستگیریات بگو.
قبل از اینکه دستگیر شوم به شیشه معتاد شده بودم. یکسال و نیم بود شیشه مصرف میکردم. در روزی که دستگیر شدم به همراه مجتبی یکی از دوستانم سر کوچه ایستاده بودم. مامورها به ما شک کردند و بعد از گشتن مجتبی از جیب او 40 گرم کراک کشف کردند. هر چه من به آنها گفتم روح ما از این مواد خبر ندارد، چون معتاد بودم باور نکردند.
بعد چه اتفاقی افتاد؟
ما را به کلانتری بردند و بازداشت شدیم.
اما در همان زمان گفتند در خانهات کارگاه تولید کراک ایجاد کرده ای و کسب در آمد میکنی؟
همه این حرف ها شایعه است. 40 گرم کراک برای من نبود. گفتم که برای مجتبی بود.
پس چرا تو به جرم حمل کراک مجازات شدی؟
در بازداشت که بودم پدر مجتبی آمد پیش من و گفت مجتبی مادر ندارد. خیلی التماس کرد من 40گرم کراک را گردن بگیرم. من هم دلم سوخت و به قول معروف فردین بازی درآوردم و همه چیز را گردن گرفتم. بعد فهمیدم توی چه دردسر بزرگی افتادم. اگر میدانستم قرار است چه بلایی سرم بیاید هیچوقت قبول نمیکردم اما وقتی متوجه شدم که کار از کار گذشته بود. هر چه گفتم کسی حرفم را قبول نمیکرد.
بعد از اینکه بازداشت شدی خیلیها دنبال حل و فصل کردن کارت افتادند؟
در این 3 سال خیلیها دنبال کارم بودند و من از همه آنها تشکر میکنم و مدیون آنها هستم. منصوریان، علی پروین،حاجیلو، شاهرودی، پیروانی و... شب و روز دنبال کارم هستند. من تنها امیدوارم تلاش این دوستان نتیجه بدهد و من زودتر آزاد شوم اما با وجود امیدواری که دارم ترس عجیبی همواره دنبالم است.
ترس از چی؟
اینكه کسانی که دنبال کارم هستند من را فراموش کنند و فراموش کنند هنوز داخل زندان هستم.
گویا حکم تو اعدام بود که بعد از رایزنیهای صورت گرفته به حبس ابد تبدیل شد؟
نه. صحبتی از اعدام نبود. قاضی همان ابتدا برای من حبس ابد صادر کرد و من تنها به این امید زندهام که حبس ابدم نقض شود و من زودتر آزاد شوم.
چقدر امیدواری؟
خیلی. دوستان دنبال کارهایم هستند و امیدوارم تلاشهای آنها زودتر جواب دهد.
برای اینکه حکم حبس ابدت بشکند حداقل باید 15 سال از صدور حکم گذشته باشد؟
این را نمیدانم. البته خدا کند حکم من زودتر بشکند تا من دوباره آزادیام را به دست آورم
با خانوادات در ارتباط هستی؟
2تا بچه دارم. یک دختر و یک پسر. به همسرم گفته ام به بچههایم نگوید در زندان هستم. به او گفتهام به بچههایم بگوید برای انجام کاری از تهران رفتهام و به زودی بر میگردم.
آخرین باری که بچهات را دیدی کی بود؟
دخترم را وقتی 2 سالش بود دیدم او حالا 5 سالش شده و برای خودش خانمی شده، اما پسرم را هنوز ندیدهام.
چرا دلیل خاصی دارد؟
وقتی داخل زندان بودم به دنیا آمد. اگر من را ببیند نمیشناسد. اما من با عکس او و دخترم زندگی میکنم. حسرت این را میخورم که بچههایم را در آغوش بگیرم.
در زندان وقتت را چگونه سپر می کنی؟
میخوابم، غذا میخورم، روزنامه میخوانم، فوتبال بازی میکنم و فوتبال نگاه میکنم.
این برنامه هر روز ات است؟
تقریبا روزهایم به این شکل شب میشود. یک تصمیمهایی گرفتهام. اگر بشود میخواهم دیپلمم را بگیرم.
با توجه به خواندن روزنامه و دیدن فوتبال از تلویزیون نباید از دنیای فوتبال بی خبر باشی؟
همین طور است. اینچا کار خاصی ندارم. سعی میکنم تماشای هیچ فوتبالی را از دست ندهم.
بازیهای تیم ملی را دنبال میکنی؟
صدر صد. بالاخره یک روزی ما بازیکن مطرح این کشور بودم و هنوز به تیم ملی تعصب دارم.
فکر میکنی تیم ملی بتواند به جام جهانی صعود کند؟
تیم ملی خوب بازی نمیکند اما امیدوارم بتواند با مربی پرتغالی به جام جهانی صعود کند. صعود به جام جهانی به نفع فوتبال ایران است. من داخل زندان هستم اما تیم ملی در هر کجای دنیا که بازی داشته باشد دلم من هم آنجاست.
تو هم سابقه بازی در استقلال را داری و هم پرسپولیس.
خون من آبی است، اما امروز نه طرفدار استقلال هستم و نه پرسپولیس. من علی اکبریان سرخابی هستم. سرخابی که طرفدار تیم ملی است. من با دیدن بازی فوتبال جان میگیرم اما فوتبال امروز پولکی شده است. در زمان ما از این پولها خبری نیود. قرارداد من با استقلال سالی یک و نیم میلیون تومان بود. تازه برای گرفتن این پول باید از جان و دل بازی میکردیم اما امروز بازیکن بدون اینکه عرق بریزد پول میلیاردی میگیرد. همین میشود که فوتبال ایران در حال در جا زدن است. پول فوتبال ایران را نابود کرده است. زمانی که ما بازی میکردیم بازیکن تعصب داشت. عشق داشت اما امروز فوتبالیست به فکر این است که آسیب نبیند تا فصل بعد بتواند قرارداد بهتری امضا کند.
اگر پایان حرف خاصی داری بگو؟
امیدوارم زودتر مشکل من برطرف شود تا دوباره به کانون خانوادهام بر گردم. زندان از من مرد دیگری ساخت. آدم پختهتری شدم و احساس میكنم چیزهای بیشتری یاد گرفتم.
منبع:مدال نیوز