توسل به قمه برای شکمسیری با پیتزا
طراحان این نقشه ابتدا با تماسی درخواست چند پیتزا را دادند و بعد از آن پیک پیتزافروشی به قصد رساندن سفارشات راهی محل اعلام شده میشود، اما ظاهرا آدرس مورد نظر سفارشی نداشته است...
تاکنون به این قضیه فکر کردهاید که گرسنگی و فشارهای زندگی چقدر میتواند انسان را وادار به خطاهای ریز و درشت کند. تا آنجا که برای سیر کردن شکم خانواده و رفع گرسنگی زن و فرزند ناچار شوید از دیوار مردم بالا روید.
حال سیر کردن شکم زن و فرزند میتواند با توجیهاتی از سوی فرد زورگیر و سارق همراه شود اما آیا برای فردی که زورگیری و سرقت را با قصد خوردن پیتزا انجام میدهد توجیهی وجود دارد؟!
به گزارش ایلنا به نقل از راه دانشجو، اغلب مواقع اخبار زورگیری و سرقت را از جراید و رسانهها دنبال میکردم و همواره بر این باور بودم که شاید خشونت و سنگدلی سارقان و زورگیران تا حدی ساخته ذهن نویسندگان و گزارشگران حوزه حوادث است اما وقتی شب گذشته یکی از اعمال این افراد بزهکار را به عینیت دیدم، دریافتم که حوادثنویسان جراید به خاطر سنگین بودن ماجرا از بار هولناک این مقوله میکاهند تا مخاطب و خواننده اصطلاحا ذهنش به تشویش نینجامد.
ابتدا از یک فریاد بلند شروع شد و سپس با درگیری و داد و بیداد چند نفر و در نهایت صدای دزدگیر ماشین؛ این اصوات و اتفاقها آنقدر سریع رخ داد که اگر میخواستم زمان را جمعبندی کنم بیش از ۳۰ تا ۴۰ ثانیه نمیشد و بعد هم بیرون آمدن یکباره همسایهها و در نهایت جمع شدنشان دور سوژه و در نهایت کارشناسی کردن موضوع که البته کار اغلب ما ایرانیها در این مسائل خود استادیم.
این تعریف چندخطی پس زمینه رویدادی بود که جزئیاتش از سوی طراحان خیلی حساب شده نبود و فقط زورگیرانی را نشان میداد که یا برحسب گرسنگی و یا مصرف مواد مخدر و یا... دست به این عمل نادرست زدند.
طراحان این نقشه ابتدا با تماسی درخواست چند پیتزای مخصوص و مخلوط و پپرونی را دادند و بعد از آن پیک پیتزافروشی به قصد رساندن سفارشات راهی محل اعلام شده میشود، اما ظاهرا آدرس مورد نظر سفارشی نداشته، پیک فکر میکند که اشتباهی رخ داده و به قصد بازگشت و ارجاع سفارشات قصد خروج از محل را دارد که با چند مرد قمه به دست مواجه میشود. در ابتدا فکر میکند که حتما این افراد برای تسویه حساب با فردی آمدهاند، اما با نزدیک شدن، راکب موتور حس میکند که انگار تسویه حساب شخصی منتفی است و آن افراد او را هدف قرار دادهاند.
موتورسوار تصمیم میگیرد که بگریزد که او را به سمت خودروی پارک شده هل میدهند و با چاقو و قمه به استقبالش میروند که راکب در یک آن تصمیم میگیرد که موتور و ۷۰ هزار تومان پیتزا را یکجا رها کرده و جانش را نجات دهد از اینرو فقط میدود تا خودش را به خیابان اصلی برساند.
از آن سو قمه بدستان نشان دادند که قصدشان نه جان راکب موتور است و نه سرقت موتور، آنها پیتزا میخواهند و بس...
پیتزاها را برمیدارند و ظرف فلزی موتور را هم ۲۰۰ متر جلوتر رها میکنند و بدون آنکه بدانند چه بر سر موتور سوار و بدنه خودرو پارک شده آوردهاند و میروند.
بعد از دقایقی گشت پلیس ۱۱۰ در صحنه حادثه حاضر میشود و در عین آرامش عنوان میکند که در این دو ـ سه شب اخیر این سومین باری است که زورگیران غذایی و پیتزایی دست به چنین اعمالی میزنند.
البته فرمانده ناجا در اظهارات اخیر خود عنوان کرده بود که در ماههای اخیر به دلیل افزایش قیمت و میزان تورم در جامعه سرقتهای خرد و به ویژه سرقتهایی با ارزش مالی زیر ۱۰۰ هزار تومان افزایش پیدا کرده است. سرقتهایی که به گمانم سارق تنها برای سیر کردن شکمش در همان روز انجام میداد. سرقتهایی که بعضا به خاطر ترساندن شهروندان با سلاحهای سرد مانند قمه یا چاقو صورت میگیرد.
یکی از جرایمی که مخل آسایش و امنیت مردم میشود زورگیری است که حکم آن طبق قانون، اعدام با اتهاماتی نظیر «محاربه» و «افساد فیالارض» است.
این زورگیرها که فعلا با چند پیتزایی که به زور گرفتند متواری شدند و همچنان به کار خود ادامه خواهند داد، تا برسد به زمانی که به دام پلیس بیافتند اما فکرش را بکنید، اگر دستگیر شوند به خاطر تهدید با سلاح سرد به اعدام محکوم میشوند آن هم زورگیری به خاطر چند جعبه پیتزا!! هرچند که چندی پیش نیز دو نفر زورگیر که فیلم زورگیریشان پخش شد به اعدام محکوم شدند و حکمشان نیز اجرا؛ در حالی که ۱۵ هزار تومان بیشتر از آن زورگیری عایدشان نشده بود.
حال سوال اینجاست که آیا زورگیری، سرقت و خوردن پیتزا تنها به قصد سیرکردن شکم صورت میگیرد؟ آیا باید برای بردن یک ساندویچ یا پیتزا از محافظ استفاده کرد و یا در کوچه و خیابانها و سر در منزلمان دوربین نصب کنیم تا بعد از انتشار آن امید داشته باشیم شاید دستگیر شوند و دیگر شاهد چنین زورگیریهایی نباشیم.