بدرود آقای چاوز!
چاوز در زمانهای کارش را آغاز کرد هیچ رسانهای همراهش نبود و با وجود همهی تخریبها ماموریت تاریخی خود را به انجام رساند. امروز کشورهای آمریکای لاتین به شهروند کردن بومیان ستمدیده افتخار میکنند.
تنها در ستایش و بزرگداشت منش و رفتار انسانی او می نویسم، زیرا دیدم و مردمان دیدند که تا آخرین لحظه در کنار مردم کشورش ایستاد، با آن ها رقصید و شادی کرد و در بین آن ها با افتخار دنیا را ترک کرد.
به گزارش ایلنا، خبرآنلاین در ادامه نوشت: تقریبا از ابتدای زمانی که چاوز به قدرت رسید همه ی تحولات و اخبار او را در حکومت و جامعهی ونزوئلا با علاقه پیگیری کردم. او را کاریزماتیک ندیدم،اما فردی قدرتمند، پرانرژی و دوستدار ملتش یافتم که توان تغییرات گسترده در جامعه ی ونزوئلا را به نفع فرودستان داشت،گاهی وقتها تاریخ تحولات باید دگرگون شود،خوب یا بد،عنصر محرکهی تغییرساز یا دگرگون کنندهای باید سمت و سوی دیگری به تاریخ ببخشد، اگر کارهایش خوب و مفید باشد که دیگران با اصلاحاتی راهش را ادامه میدهند و اگر بد باشد سرانجام از درون بدیها خوبیهای ماندگاری متولد خواهد شد.
چاوز در زمانهای آمد که اگر انصاف دهیم آمریکای لاتین در شرایط بد و بیثباتی بود، او به منطقه تنفسی طبیعی از خودباوری و اعتماد به نفس داد که همگرایی منطقهای را میشود انجام داد، اگر چه دیر، و میشود تا لاتینیها به آرزوهای دیرینهشان در قطع وابستگی اقتصادی برسند و خود را از شر تئوریهای مرکز –پیرامون و وابستگی رها کنند. حتی اگر کارها و خدمات دیگرش را نادیده بگیریم، دادن همین اعتماد به نفس برای ادارهی مستقل کشورها بدون دخالت سفیر ایالات متحده خود هدیه بزرگی است. مبالغه نیست بنویسم شاید هیچ رئیسجمهوری به اندازهای که چاوز با مردمش سخن گفت و از آنها شنید، با مردمش این گونه طولانی سخن نگفته باشد. چاوز در زمانهای کارش را آغاز کرد هیچ رسانهای همراهش نبود و با وجود همهی تخریبها ماموریت تاریخی خود را به انجام رساند. امروز کشورهای آمریکای لاتین به شهروند کردن بومیان ستمدیده افتخار میکنند.
مخالفان در منطقه و جهان او را دیکتاتور، پدرسالار، پوپولسیت و خودکامه خواندند، (برای انصافورزی،تاریخ دوحزبی مملو از فساد قبل از چاوز را ببینید)، اما من فکر میکنم او هرگز از جنس معمر قذافی، بن علی و یا حسنی مبارک نبود، حتی با فیدل کاسترو هم در مواجهه با مخالفانش و نگاه فراملیاش متفاوت بود، این را برای خوشامد کسی نمینویسم و در ستایش سوسیالیسم یا اقتدارگرایی هم نمیگویم،تنها در ستایش و بزرگداشت منش و رفتار انسانی او مینویسم، زیرا دیدم و مردمان دیدند که تا آخرین لحظه در کنار مردم کشورش ایستاد، با آنها رقصید و شادی کرد و در بین آنها با افتخار دنیا را ترک کرد.