خبرگزاری کار ایران

احمد خرم. وزیر راه و ترابری دولت اصلاحات

چرا هاشمی؟

کد خبر : ۷۱۴۱۵

هاشمی با توجه به جایگاه خود و استفاده از پتانسیل افراد مختلف در عرصه جهانی می‌تواند فشارهای وارد بر کشور را کاهش دهد و روند تشدید تحریم‌ها را متوقف کند.

احمد خرم وزیر راه و ترابری دولت اصلاحات در یادداشتی در روزنامه شرق با عنوان چرا هاشمی؟نوشت:
 
رخداد ثبت‌نام آقای هاشمی، یک نقطه عطف در تاریخ ایران معاصر به شمار می‌رود. کشور در حال حاضر، با مسایل خاصی مواجه است؛ نخست موضوع اقتصاد و معیشت مردم است.
موضوع استفاده ایران از فناوری هسته‌ای و محدودیت‌هایی که درباره آن از سوی غرب در نظر گرفته شده، باید به سرانجام روشنی برسد تا فرآیند تشدید تحریم‌ها متوقف شود. موضوع سوم که ریشه در مساله اقتصاد دارد، آمارهای تامل‌برانگیز در حوزه اجتماعی است. موضوع بعدی که باید به آن پرداخت و اهمیت قابل توجهی دارد، افول اخلاق به مفهوم کمالات انسانی است.
این کمالات شامل راستگویی، پرهیز از ناسزاگویی، پرهیز از تهمت‌زدن و بی‌آبروکردن افراد، مزمت دورویی و گسترش ایثار است که متاسفانه هرچه از دهه اول انقلاب، فاصله گرفتیم، به حاشیه رفته است.
در کنار اینها، مشکلات نظام اداری کشور و برهم‌خوردن انضباط در این سیستم، نیازمند رسیدگی فوری است. وجود سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی سبب نظارت بر بودجه و ساختارهای اجرایی می‌شد. ارایه اطلاعات متفاوت توسط سازمان‌های مسوول اعم از مرکز آمار ایران و بانک مرکزی، از آفات جدی این حوزه است که به بی‌انضباطی پولی و مالی و برهم‌خوردن نظام بودجه‌ریزی انجامیده است. اخیرا آقای هاشمی با اشاره به برنامه چهارم توسعه، از عدم تحقق 77درصد آن خبر دادند که به باور نگارنده، نمی‌توان نام قانون‌گریزی روی آن نهاد؛ این نوعی قانون‌ستیزی است.
بی‌انضباطی در تجارت خارجی نیز از دیگر موضوعاتی است که به علاج فوری نیاز دارد. اداره کشوری که روی 20میلیارد دلار واردات، بسته شده بود، در هشت سال گذشته سالانه حدود 60میلیارد دلار واردات داشته است که رشدی 300درصدی را نشان می‌دهد. این یعنی نابودشدن تولید داخل. علت این رخداد این بود که مهار تورم از دست دولت خارج شد و گمان می‌کردند با واردات می‌توانند قیمت‌ها را کنترل کنند، فارغ از اینکه اساس اشتغال و تولید را با تهدید جدی مواجه ساخته‌اند. به‌سامان‌شدن همه این موارد، برای بازگرداندن ثبات به کشور، یک نیاز است.
ثبات با نگه‌داشتن قیمت‌ها تفاوت دارد و به معنای یک روند قابل پیش‌بینی در اقتصاد و مدیریت است. مثلا اگر هر سال 15درصد تورم وجود داشته باشد، رشد اقتصادی پنج تا شش درصد باشد، قیمت ارز، مثلا سالانه 500 تومان افزایش داشته باشد و نرخ‌ها از حالت نوسانی خارج شود، آنگاه همه فعالان اقتصادی می‌توانند برای چنین شرایطی برنامه‌ریزی کنند. امروز بی‌انضباطی، بی‌ثباتی ایجاد کرده و مشخص نیست فردا نرخ ارز به چه شکل است؟ روزی سه‌هزارو900، روزی سه‌هزار و300 و روز بعد سه‌هزار و500 تومان. سرمایه‌گذاران برای فعالیت و کمک به روند توسعه کشور و ایجاد اشتغال، نیازمند ثبات هستند و اگر این مهم فراهم نشود، آنها از فعالیت منصرف می‌شوند. 
مطلب دیگری که نیازمند تصحیح است، هزینه‌های جاری دولت است. این هزینه در سال 83، 23هزارمیلیارد تومان بوده و امروز به بیش از صدهزارمیلیاردتومان رسیده است یعنی بیش از چهاربرابر! اگر سالانه میانگین افزایش دستمزد 10درصد در نظر گرفته شود – که نبوده – و فقط در سال‌جاری 25درصد بوده، این هزینه‌ها می‌بایست‌ صددرصد افزایش می‌یافت و به 46هزارمیلیاردتومان می‌رسید، اما عدد فعلی، رشد 4 برابری را نشان می‌دهد. دولت در گزارش‌هایی که ارایه می‌کند، مدعی کوچک‌سازی خود است. اما این اتفاق نیفتاده و بدنه دولت، حجیم‌تر شده است. آنها در واقع روش و شیوه به‌کارگیری افراد را عوض کرده‌اند. قراردادهای مطالعاتی، آموزشی و ارایه خدمات با افراد می‌بندند و این امر، هزینه جاری را بالا می‌برد.
وابستگی بودجه به نفت هم به بالای 70درصد رسیده است. این وابستگی معنایش این است که نفت فروخته‌ایم و سرمایه‌های زیرزمینی که باید به سرمایه روزمینی برای نسل موجود و نسل‌های آینده تبدیل شود، مصرف و هزینه تامین حقوق و دستمزد شده است. در سوی مقابل در بخش صنعت، نه‌تنها رشد لازم رخ نداده بلکه با افزایش هزینه‌های جاری، به تقاضای کاذب دامن زده است. این مجموعه نابسامانی‌ها می‌طلبید که یک شخصیت سیاسی – مذهبی، مانند آقای خاتمی یا آقای هاشمی به میدان بیایند، ایثار کنند و کاندیدا شوند تا با توان ویژه خود، کشور را از این شرایط خارج کنند.  اما این توانایی‌ها چیست؟
آقای هاشمی اگر رییس‌جمهور شود می‌تواند به ایجاد همگرایی در کشور یاری رساند. همگرایی یعنی نزدیک‌کردن نیروهای مختلف به یکدیگر. دومین توانایی ایشان، امکان به‌کارگیری مدیران قدبلند و نه ضعیف است. مدیران با سابقه، موفق، سالم و پرتوان. سوم، آقای هاشمی با توجه به جایگاه خود و استفاده از پتانسیل افراد مختلف در عرصه جهانی می‌تواند فشارهای وارد بر کشور را کاهش دهد و روند تشدید تحریم‌ها را متوقف کند.
ایشان تاکید دارند که هم در دنیا و هم در داخل باید با همه گروه‌ها تعامل داشت. تعامل با برخورد و تقابل، در ضدیت قرار دارد. آقای هاشمی با اعتقاد به تعامل، می‌تواند به آن ثبات مورد اشاره کمک کند. نگارنده باور دارد با حضور ایشان، ظرف شش‌ماه مسایل بین‌المللی کاهش می‌یابد و در کمتر از یک سال هم می‌تواند با توانمندی که از آن برخوردار است و توان جذب همه نیروهای متخصص، نه به‌طور کامل – که امکان‌پذیر نیست- اما تا حد زیادی به سامان یافتن امور، یاری رساند. این امر سبب می‌شود رشد اقتصادی به سر جای خود بازگردد. مزیت‌های نسبی ایران، هفت‌برابر جمعیت آن است. ما یک‌درصد جمعیت دنیا و یک‌درصد خاک دنیا را داریم ولی هفت‌درصد معادن و مخازن جهان در اختیار ایران است. در کنار آن نیروی انسانی تحصیلکرده و جوان داریم که این نیروی جوان، می‌تواند کارسازی کند و چرخ‌های توسعه را به حرکت درآورد. نکته آخر اینکه، آقای هاشمی در سال 84 با تعدد نامزدهای اصولگرا و اصلاح‌طلب، با شرایط ویژه‌ای مواجه شد و به‌عنوان یک رقیب برای هر دو جناح مطرح بود.
در این انتخابات، اصلاح‌طلبان روی آقایان خاتمی و هاشمی اجماع دارند. امتیاز دوم اینکه‌درصد قابل ملاحظه‌ای از اصولگرایان که برای آینده کشور نگرانند، با آقای هاشمی همصدا شده‌اند. به نظر می‌رسد، برای عبور از شرایط موجود، گام اول برداشته شده است.
نرم افزار موبایل ایلنا
ارسال نظر
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان
    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت ایلنا هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد
    اخبار روز سایر رسانه ها
      اخبار از پلیکان
      تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت ایلنا هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد
      پیشنهاد امروز