مصطفی درایتی*
نسخه 84 قابل تکرار نیست
حالا با گذشت 8 سال مجددا عدهای قصد تکرار همان تجربه 84 به نفع خود را دارند اما باید بدانند که این سیاست همیشه نیز جوابگو نخواهد بود و گاهی جواب معکوس خواهد داد.
نسخه 84 قابل تکرار نیست، عنوان یادداشت مصطفی درایتی در روزنامه آرمان است كه در آن میخوانید؛
اصولگرایان در سال 84 توانستند با ایجاد فضای دوقطبی انتخابات نهمین دوره ریاستجمهوری را به نفع خود به پایان برسانند. این سیاست در آن دوره جواب داد و حالا با گذشت 8 سال مجددا عدهای قصد تکرار همان تجربه به نفع خود را دارند اما باید بدانند که این سیاست همیشه نیز جوابگو نخواهد بود و گاهی جواب معکوس خواهد داد. این سیاست در برههای میتوانست بازی را به نفع رقیب تمام کند ولی حالا دقیقا همان برههای است که این سیاست نتیجه معکوس خواهد داد.
افرادی که با تخریب قصد رسیدن به هدف خود را دارند باید بدانند که این سیاست نهتنها پاسخگو نخواهد بود بلکه مردم را نسبت به طرف مورد هجمه ترغیب میکند. هاشمی امروز بیشک وضعیت متفاوتی نسبت به 8سال پیش در بین مردم دارد و رفتار امروز هاشمی نیز نسبت به 8 سال پیش تغییر کرده است.
از طرفی مردم نیز با دیدن شرایط فعلی به خوبی فهمیدهاند که دیگر نباید فریب موج تبلیغاتی را بخورند و از همین رو است که تخریب هاشمی از دید آنها مورد قبول نیست. به همین دلیل است، عدهای که قد برافراشتند و پرخاش میکنند، راه به جایی نخواهند برد. از سوی دیگر میتوان این رفتارها را از سر نگرانی دانست.
حضور آقای هاشمی افتراقی جدی را در اردوگاه اصولگرایی بهوجود آورده و آرایش انتخاباتی را تحتالشعاع قرار داده است. برخی تندروها ولی این حضور را برنمیتابند و همین باعث میشود تا یکدستی پیدا نکنند. اما تردیدی وجود ندارد که حضور هاشمی میتواند جریان اصلاحطلب را منسجم کند. به هر حال این وجود اصلاحطلبان بود که تا پیش از این باعث وحدت اصولگرایان میشد ولی حالا به دلایل متعددی این سیاست وحدتبخش نیز برای این جریان پاسخگو نیست.
یکی از دلایل این است که اصولگرایان خود هرچه بیشتر به پیش رفتند، دریافتند که اصلاحطلبان رقیب جدی آنها نیستند، بلکه نهتنها خادم به کشور بودهاند بلکه حرمت بزرگان نظام را نیز بیش از اصولگرایان نگه داشتهاند.
مساله دیگر این است که اصولگرایان دریافتهاند پایگاه اجتماعی آنها کمکم تحلیل میرود و رقابت با اصلاحطلبان از توان آنها خارج میشود. چند دستگی در اردوگاه اصولگرایان اما یک دلیل عمده دارد که میتوان آن را در عدم پذیرش رقیب قدرتمند جستوجو کرد. منتقد قوی و دلسوز همیشه میتواند برای صاحبمنصبان اجرایی بازوی حمایتی شود؛ بازویی که اصولگرایان آن را به هر دلیل جدی نگرفتند یا اگر برخی از آنها جدی گرفتند بخشی نسبت به آن بیتفاوت بودند.
لذا رقیب قدرتمند پیش از آن که رقیب تلقی شود منتقد اصلی است و میتوان با رصد دیدگاههایشان، دیدگاه گروه خود را تقویت کرد.