تحلیل كریستین ساینسمانیتور
اوباما چگونه میتواند با ایران به توافق برسد؟
در حالی كه اوباما به صورت تام اختیار كنگره را در دست ندارد، میتواند با متحدان اروپایی و دیگر شركا مانند كره جنوبی، ژاپن، كانادا و استرالیا لابی كند تا در شرایطی كه تهران در جهت توافق حركت كرد، تحریمهای خود علیه جمهوری اسلامی را لغو كنند.
تاكنون مشخص شده حتی در صورتی كه ایران موافقت كند مصالحهیی بر سر پرونده هستهییاش انجام دهد، باراك اوباما، رییسجمهور امریكا هیچگاه نمیتواند كنگره را قانع كند تا تحریمهای سنگین علیه ایران را لغو كند. اگر كسی در میزان خصومت كنگره امریكا در مقابل ایده تعدیل تحریمها علیه ایران تردید داشته باشد، میتواند به نشستی توجه كند كه اخیرا در كمیته خدمات مسلح سنا برگزار شد. یك گردهمایی برای شنیدن اظهارات چاك هگل، وزیر دفاع پیشنهادی اوباما كه در واقع به جلسه بازپرسی از وی تبدیل شد و او از بسیاری مواضع خود عقبنشینی كرد یا اینكه آنها را موافق با عقاید كنگره تغییر داد.
اكنون دیگر فشار بر ایران تنها سیاست تاكتیكی كنگره به شمار نمیرود و تمام اعضا به نحوی در آن دخیل هستند.
این در حالی است كه با توجه به موقعیت كنونی كنگره به نظر نمیرسد كه مذاكرات دوجانبه تهران و واشنگتن در آینده نزدیك برگزار شود. از سوی دیگر نمایندگان ایران و امریكا ناچارند كه در تاریخ 8 اسفند در قزاقستان ملاقات كنند، چرا كه در این زمان مذاكرات هستهیی ایران با گروه 1+5 (امریكا، انگلیس، فرانسه، چین، روسیه و آلمان) از سرگرفته میشود.
بنابر این اوباما چه كاری میتواند انجام دهد كه با وجود موضع كنگره، شانس دیپلماسی را به حداكثر برساند؟ پاسخ این پرسش واضح است: ترویج و اجرای گزینههایی از سیاست خارجی كه كنگره نتواند به آسانی با آنها مقابله كند. در آستانه از سرگیری مذاكرات هستهیی، رییسجمهور امریكا میتواند اقدامات متعددی انجام دهد كه در زیر به آنها اشاره میشود:
نخست، اوباما میتواند پیش از آغاز مذاكرات تعهد كند در صورتی كه ایران بر سر برنامههای هستهییاش مصالحه كند، تحریمهایی كه اختیار آنها در دست رییسجمهور است را لغو كند. دفتر كنترل حسابهای مالی خزانهداری امریكا برخی اختیارات را برای رییسجمهور امریكا در زمینه تعدیل بخشی از فشارها در نظر گرفته است.
در صورتی كه اوباما این تعهد را مطرح كند، نشانهیی مبنی بر آمادگی واشنگتن برای توافق ارسال میكند. از سوی دیگر با ارسال این پیام، تهران نیز متوجه میشود كه بین سیاستهای اوباما در دور اول ریاستجمهوری و دور دوم، تفاوتهایی وجود دارد.
دوم، در حالی كه اوباما به صورت تام اختیار كنگره را در دست ندارد، میتواند با متحدان اروپایی و دیگر شركا مانند كره جنوبی، ژاپن، كانادا و استرالیا لابی كند تا در شرایطی كه تهران در جهت توافق حركت كرد، تحریمهای خود علیه جمهوری اسلامی را لغو كنند.
البته این درست است كه روند پارلمانی و تصمیمهای اجرایی در این كشورها نیز با ملاحظههای سیاسی و لابیگریها آمیخته شده است اما فشار دولت امریكا میتواند متحدان واشنگتن را در جهت تعدیل این سیاستهای داخلی و همكاری با كاخ سفید بر سر پرونده هستهیی ایران سوق دهد.
اوباما در همكاری با متحدانش میتواند این پیام را برای تهران ارسال كند كه همانگونه كه میتواند دوستانش را علیه ایران به صف كند، در صورت لزوم میتواند آنها در جهت موضعگیری ملایمتر در قابل تهران نیز هدایت كند.
رییسجمهور امریكا با این اقدامات، مقامات تهران را از پافشاری بر گزینههایی كه تنها به حفظ وجهه كمك میكند، برحذر میدارد. به عبارت دیگر اوباما این قدرت را دارد كه فضا را تغییر داده و راه را برای موفقیت دیپلماسی هموار كند.
در نهایت، اوباما میتواند بدون برانگیخته كردن توجه كنگره، سازمان ملل را دوباره فعال كند و از ظرفیتهای این نهاد بینالمللی به نفع مذاكرات آتی استفاده كند. برای مثال وزارت امور خارجه امریكا میتواند با اعضای شورای امنیت سازمان ملل در این جهت همكاری كند كه آنها اعلام كنند اگر تهران همكاری كند و بر سر برنامههای هستهییاش به توافق برسد، تحریمهای مصوب در این شورا را لغو میكنند.
این ابزار غیر الزامآور سازمان ملل به ایران مشوقهای لازم برای مصالحه و اقدامات اعتمادساز را ارائه میكند. همچنین كشورهای غربی نیز اطمینان خواهند یافت كه در صورت انعطافپذیری بیشتر بر سر غنیسازی اورانیوم در ایران، تحریمهای پیشین شورای امنیت علیه ایران را نقض نكرده و به اعتبار آن آسیب نمیزنند.
باید به این نكته توجه داشت كه علیاكبر صالحی، وزیر امور خارجه ایران هماكنون اعلام كرده كه آمادگی دارد فتوای راهبری درباره منع تولید و استفاده از سلاح هستهیی را به یك سند الزامآور در سازمان ملل تبدیل كند كه میتواند اعتماد طرفهای مذاكرهكننده با ایران را افزایش دهد.
پس از یك دهه فشار غرب بر ایران برای توافق، هنوز پرونده هستهیی بسته نشده و تغییر ساختارها و رویكردها امری ضروری به نظر میرسد، اما زمان در حال سپری شدن است و توپ در زمین اوباما قرار دارد.
منبع: دیپلماسی ایرانی