یادداشت؛
از انتخابات تا تغییر استانداران
معرفی سرپرستهای جدید وزارتها نشانگر عزم جدی دکتر روحانی مبنی بر شایسته سالاریست.
ایلنا: وقتی صحبت از تغییر به میان میآید به ناگاه اولین اندیشهای که به ذهن آدمی متبادر میشود نارضایتی از وضعیت فعلی و فاصلهٔ موجود تا رسیدن به شرایط مطلوب نمایان میشود، یعنی تا به حال شرایط خوبی حاکم نبوده و با تغییر در وضعیت گذشته و حال مسیر بهبود فضای کنونی به سمت آیندهٔ بهتر انتخاب میشود.
در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۹۲ مردم با قاطعیت به سیاستهای ناکارآمد پیشین و در حال استمرار واکنش نشان داده و به ناگاه خواهان گفتمانی شدند که از تغییر و تحول سخن به میان آورده بود.
دکتر حسن روحانی در حالی از این مهم سخن به میان آورد که با وجود فشارهای روزافزون داخلی که میتوان مهمترین آنها را در حوزهٔ اقتصاد ذکر نمود و بازتاب تحریمها و شرایط نامطلوب خارجی از بازنگری در سیاستهای کلان مالی پولی و مهار تورم و از طرفی بهبود مناسبات دیپلماتیک در روابط بین الملل که شاخصترین آنهاست پرداخته و خواهان بهبود اوضاع شد.
از این رو این تغییر را عملآ تا به حال مشاهده نمودهایم. وزرای پیشنهادی رییس جمهور نشانگر این مهماند که اکثریت قاطع آنها رای اعتماد گرفت و متاسفانه سه نفر از این افراد مورد مناقشهٔ سیاسی جناحی قرار گرفته و از کاروان خدمتگزاران دولت تدبیر و امید بازماندند و این دولت و مردم بودند که از این مدیران لایق و باسابقه محروم شدند.
معرفی سرپرستهای جدید وزارتها نشانگر عزم جدی دکتر روحانی مبنی بر شایسته سالاریست.
جعفر توفیقی برای وزارت علوم که از وزرای باسابقه و نیروهای شایستهٔ دانشگاهیست. علیرضا فانی که از مدیران ارشد وزارت آموزش و پرورش بوده و سابقهٔ کوتاهی از سرپرستی این وزارت را نیز داراست و همچنین چهرهٔ علمی و فرهنگی دانشگاهی کشور دکتر رضا صالحی برای تصدی وزارت ورزش و جوانان که بهدلیل شرایط مطلوب سنی ایشان و سوابق علمی دکتر صالحی حائز اهمیت است.
پس از تعیین وزرای کابینه جای تامل دارد تا سری به مسوولین و مدیران استانی زد. جایگاه ویژهای که این افراد میتوانند در توسعهٔ شهرها و شهرستانها و … داشته باشند، قابل طرح است و تاثیرگذاری این مناصب بر زندگی مردم و اجرای بهینهٔ سیاستهای کلان دولت در حوزههای کاری خود مهم و تاثیرگذار.
وقتی صحبت از مفهوم دولت به میان میآید اولین چیزی که به ذهن میرسد مقصود دولت به معنای عام آن است اما به صورت اخص میتوان آن را در حوزهٔ قوهٔ مجریه تبیین کرد.
سیاستگذاران و مدیران ارشد اجرایی دولت در سطح استانها را استانداران و به طبع شخص استاندار به چینش فرمانداران و … میپردازد، پس تغییر و تحول در مدیریت ارشد اجرایی استانها به دلیل عوامل فوقالذکر حایز اهمیت است.
جا دارد با تغییر استانداران فرمانداران و شهردارانی که با رویهٔ اعتدال و گفتمان تدبیر و امید همخوانی ندارند فضا را برای تحولات آتی کشور و به طبع استانها و شهرستانها و بخشها فراهم نمود تا علاوه بر توسعهٔ شهری بهبود بخش روستایی و کشاورزی دامپروری و… فراهم آورده و برای رسیدن به آرمان دولت جدید آمادهسازی لازم را انجام داده و طی پروسهٔ چند سالهای برای رسیدن به وضعیت چند سالهٔ گذشته و نه بیش از آن قدم برداشت و به مرور شرایط را برای بهبود اوضاع از وضعیت مناسب دوران پیش از دو دولت گذشته آمادهتر ساخت.
در پایان با توجه به شرایط پیش آمده از مدیرانی که خود را در دایرهٔ شرایط تازه ندانسته و یا نمیبینند، درخواست میشود تا از سماجت بیجا برای ماندگاری در جایگاه فعلی خود دست برداشته و شرایط را برای کارکردن نیروهای فکری و عملی جدید فراهم آورند. در غیر این صورت این افکار عمومی و مدیران ارشد قوهٔ اجرایی کشوراند که آنها را از دور خارج کرده و شایستگان را بر مسند آنها مینشانند.
امری که ناگزیر با سرعت عمل در معرفی وزرا تعیین معاونتها و مناسب نهاد ریاست جمهوری و خیز بلند رییس دولت برای تغییر و تحول در سیاستگذاریهای کلان و به طبع حوزههای پایین دست مشاهده کرد.
یادداشت از: امیر صالحی