مربی اسبق تیم ملی دوومیدانی در گفتوگوی تفصیلی با ایلنا:
خوشحالم روحانی معتقد است که نباید حال و روز بزرگان ورزش ما این باشد
آقای روحانی گفت که نمیخواهم ببینم افرادی تمام زندگی خود را برای مردم و کشور گذاشتهاند و کسب افتخار ملی کردهاند ولی در زندگی شان هیچاند، این برای من سنگین است.
ایلنا: مربی اسبق تیم ملی دوومیدانی ایران گفت: در رشته دو و میدانی به جای اینکه پول بدست بیاورید، باید وقت خود را بگذارید، محرومیت ببینید و مظلومیت بکشید.
روحالله گلستانی جم در گفتوگو با خبرنگار ایلنا در زاهدان ضمن بیان مطلب بالا اظهار کرد: استعدادهای فراوانی در شهرستان های کشور وجود دارند که در کمال گمنامی به دست عدهای نابود شدهاند.
وی ظرفیت دوومیدانی سیستانوبلوچستان را هم تراز با دو خاستگاه آن در دنیا یعنی کنیا و اتیوپی عنوان کرد و در توضیح آن افزود: خاطرم هست «باراج » دونده سیستان و بلوچستانی در انتخابی بازی های آسیایی چند سال قبل قشم که به دلیل مشکلاتی که برای او پیش آوردند شبها در پارک ها می خوابید و تغذیه او کیک و نوشابه بود، ولی او در روز انتخابی با پای برهنه همه دونده هایی که در هتل تغذیه آنچنانی داشتند را در طول 8 کیلومتر پشت سر گذاشت و اول شد.
گلستانی ادامه داد: در این دوره یک فردی داشتیم که ایشان یک مقاصد دیگری را دنبال میکرد و در دوومیدانی شهره آفاق بود و خود را همیشه آدم بزرگی معرفی میکرد، بعد مسابقه آمد و گفت که یا من دیوانهام یا این بچه دیوانه است، ببریمش؟ نمیدانم چه کار کنیم، اگر این رو ببریم فردا میگوید من با اینها تمرین نکردهام.
این پیشکسوت دوهای استقامت با بیان اینکه در این دوره فدراسیون به عنوان سرمربی تیم به من اعتماد کرده و تیم را تحویل من داده بود، گفت: متاسفانه این آقا نفوذ پیدا کرد و توانست من را دور بزند و ضمن اینکه اسم را از اردو قلم گرفت، یک ترکیب دیگر برای تیم اعزامی به مسابقات آسیایی انتخاب کرد.
وی با اشاره بر اینکه استعداد را که خداوند به هر کس نمی دهد، ابراز داشت: این توان را هر کسی ندارد، استعداد یک چیز شگفت انگیز است، این آقا بچه های شایسته را نبرد، حکم مربی اعزام را به نام او زدند که برای من هم به هیچ وجه قابل قبول نبود، نه به خاطر خودم، دیدم در ارنج تیم یک اتفاقی افتاد که نباید می افتاد.
اقدامات سلیقهای دستاوردهای دو و میدانی را نابود میکند
مربی اسبق تیم دوومیدانی، موفقیتهای عرصه بین المللی تیم دو صحرا نوردی ایران را شامل دو مدالآوری ملی پوشان خواند و ذکر کرد: تا کنون تنها دو بار در عرصه بینالمللی مدال آوردهایم و در هر دو دوره نیز من مسئولیت تیم را داشتم در اولین دوره ای که ما در جاکارتا شرکت کردیم، مدال طلا آوردیم، جوانان هم برای نخستین بار در آنجا شرکت کرده و مدالی آوردند که در طول 20 سال تکرار نشد.
وی ادامه داد: یک بار دیگر در حالی که مسئولیت تیم با من بود جوانان را اعزام کردیم، در آنجا با سه نفر ورزشکار، برنز آوردیم، غیر این موارد دیگر ما هیچ وقت در سفرهای برون مرزی مدال نیاورده ایم.
این پیشکسوت به دیدار خود با مسئول فدراسیون دوومیدانی اشاره کرد و در مورد آن گفت: گفتم باز هم به من اعتماد کنید بگذارید من با گروهم به شما طرح و برنامه بدهم تا در دوهای نیمه استقامت و استقامتی که تخصص آن را در سطح آسیا دارم به کشورم خدمت کنم، مگر شما من را دعوت نکردید که باید «گلستانی» در دو و میدانی باشد؟ من از شما خیلی متشکرم، به من ارزش دادید ولی من می خواهم به دو و میدانی کشورم ارزش بدهم، بگذاریم من بیایم یکسری افراد را از شهرستانها انتخاب کنم و در مسابقات دو صحرا نوردی آسیا که قرار است آخر امسال برگزار شود، برای کشور مدال بیاوریم، گفتند که نمی توانیم تصمیم بگیریم، در کمیته فنی مطرح می کنیم، شما که حالا حالاها مربی و همکار ما هستید.
گلستانی به اقدامات سلیقهای برخی مربیان در تربیت و انتخاب تیم پرداخت و تصریح کرد: هر وقت توانستیم افتخاری برای دوومیدانی کشور بیافرینیم، حداقل اختیاری داشتهام، ولی در موارد غیر آن، با سلیقه های خودشان دست آوردها را نابود کردند.
او ادامه داد: به وزارت ورزش هم انعکاس داده ام که یک عده بیش از چهار دهه است بهترین مسئولان و همکاران فدراسیون را تحت تاثیر قرار دادهاند تا کسب افتخارات دوومیدانی، مربیهای شهرستانی و دلسوزان این رشته کم رنگ جلوه داده شود، مسئولان فدراسیون بد نیستند این یک عدهای از همکاران هستند که بد هستند.
عدهای محصول زحمات مربیان شهرستانی را به اسم خود تمام میکنند
وی مربیان شهرستانی را سازنده و ارزشمند برای تولید قهرمان خواند و افزود: مربیان شهرستانی به واقع زحمت کشیدهاند و ارزش دارند، من تنهایی خود را شخص سازنده نمیدانم، در شهرستانها مربیهای مظلومی هم هستند که مثل ورزشکاران مظلوم رها شده، مظلوماند و اگر به آنها بال داده شود، پرواز کننده خوبی هستند، متاسفانه این مربیان در حال حاضر در میادین زحمت میکشند و این زحمت را دیگران به اسم خود تمام میکنند، با تاسف باید گفت که در ورزش ما این گونه افرادی هنوز در عرصه هستند.
عضو جامعه دوومیدانی ایران خدمات گذشتگان را برای مایه مباهات دانست و ابراز داشت: من و خیلیها به کشور خدمت کرده ایم، خارج از کشور هم می توانستم کار کنم، اکنون هم میتوانم، اینها یک شعار نیست، یک حقیقت است، باید وقتی یک نفر از حقیقت صحبت می کند گفته های او را ارزیابی کرده و رجوع کنیم به رزومه کاریاش، ببینیم آیا رزومه این شخص چگونه بوده و گفته هایش چقدر حقیقت دارد؟ اگر حقیقت ندارد اجازه کار کردن به او را ندهید، ولی اگر حقیقت دارد کار را به دستش بدهید، خود را نمیگویم، منظورم «ما» است، ما تا زنده هستیم باید بتوانیم خدمتی به جامعه ورزش برای کسب افتخار ملی عرضه کنیم.
مربی اسبق دوومیدانی در ادامه گفت: در رشته دو و میدانی به جای اینکه پول بدست بیاورید، باید وقت خود را بگذارید، محرومیت ببینید و مظلومیت بکشید، متاسفانه اینها در دو و میدانی ما جاری است، وقتی روزنامه «گل» نوشت «گلستانی: دستمزد دلاری را رها کردم تا مورد تهمت واقع شوم»، اشکم در آمد، چرا گریه کردم؟ گریه کردم نه به این خاطر که یک شخصی پرسیده بود، مدارک شما قلابی یا حقیقی است؟ ناراحتی و اشکم از این بود که «نور چشم من» به این فرد حکم داده بود.
اوباش در ورزش زیاداند و ما احتیاجی به آنها نداریم
وی افزود: چرا اسوه دوهای نیمه استقامت و استقامت به تو حکم داده است؟ به دلیل اینکه یک ارزیابی موقتی از دو و میدانی داشته باشید؟ دو روز اشک ریختم که چرا کسی که دست قدرتمندی در ورزش کشور دارد این امانت را به همچین فردی داده است، آدم نباید این امانت را به هر کسی بدهد، یک آدمی که می آید و می گوید بیا اینجا ببینم، مدارکت را بیار ببینم! من توقع نداشتم شان و شخصیت یک فرد و ورزش کشور پایین بیاید، این آدمها بزرگ می شوند، ما احتیاجی به این چنین آدمهایی نداریم، اینها اوباش ورزش هستند.
گلستانی خدمت در ورزش را برای عاشقان سهل دانست و ذکر کرد: در عرصه ورزش خدمت کردن برای آنهایی که عاشق اند، آسان است، البته کار آسانی نیست، خدمت کردن از خود گذشتگی است، ایثار کردن، جوانی از دست دادن و علم رایگان از دست دادن است، یک نفر بعد از 30سال 40 سال مربی ملی، اسوه و نخبه می شود، مگر همه اینها را رایگان بدست آورده است، صدها میلیون خرج کرده است؟ یا چیز دیگری؟ میلیون ها کلمه سوال کرده تا 15 دقیقه در یک کلاس صحبت کند و صدها کتاب مطالعه کرده تا اطلاعاتش را به روز کند. تا یک مربی، ورزشکار و مدرس خوبی شود.
این پیشکسوت دوومیدانی افزود: این افراد ارزشمند و خیلی کم هستند، نه فقط در دوومیدانی بلکه در تمام رشتهها، ولی اوباش زیاد هستند، مسئولان باید از سرمایه های ملی کشور حراست کنند، از صحبت آقای روحانی خیلی خوشحالم شدم که حرف خوبی در مورد ورزش زد. او گفت که در ابتدا ما باید ورزش را خصوصی کنیم، دوم اینکه من نمی خواهم ببینم افرادی تمام زندگی خود را برای مردم و کشور گذاشته اند و کسب افتخار ملی کرده اند ولی در زندگی شان هیچ اند، این برای من سنگین است، می خواهم این اتفاق در کشور رخ ندهد و افرادی که باعث کسب افتخار ملی شده اند حال روزی داشته باشند نه مثل این افرادی که به گوشم می رسد که این چنین حال و روزی از نظر مالی و اجتماعی در زندگی شان دارند.
صندوق حمایت از ورزشکاران توجهی چندانی به نخبگان ورزشی ندارد
وی با طرح پرسشی در مورد اینکه یک ورزشکار حتماً باید قهرمان المپیک و جهان شود تا صندوق حمایت از قهرمانان به او مبلغی بدهد؟ گفت: اگر کسی قهرمان آسیا شده باشد، مربی ملی شده و در مسابقات بینالمللی نتیجه آورده باشد به او هیچ چیز تعلق نمیگیرد، قهرمان شدن در استان مشکل است چه برسد به قهرمان آسیا شدن، مربی استانی شدن علم و دانش می خواهد و دستیابی به آن بسیار مشکل است، اما با این شرایط چطور می شود مربی ملی شد؟ خیلی مشکل است و شاید در صد هزار نفر یک نفر بتواند نتیجه بگیرد.
گلستانی معتقد است: استعدادها باید حمایت شوند، باید اینقدر کار کرد تا یکی از هزار پدید آید، «سرمایه گذاری می خواهد» در ورزش هر کس نمی تواند مربی، ورزشکار و مدرس خوبی باشد، همه می گویند نخبه، پس به نخبه ها باید بهاء داد، آقای روحانی که در تلویزیون می گوید برای ورزش من نگاه ویژه ای دارم و نباید حال و روز بزرگان ما این باشد که از این سو و آن سو می شنویم، پس در می یابیم که مسئولان کشور ما اوضاع بزرگان را در عرصه ورزش می دانند.
این عضو جامعه دوومیدانی ایران ادامه داد: باید به اوضاع زندگی اینها توجه شود که الگویی شوند برای جوانان ما تا روزی این جوان، مربی، ورزشکار و نخبه کشور شود، اگر بزرگان مزایایی نداشته باشند، یک بیمه ارزشمند و حتی یک بیمه تامین اجتماعی نداشته باشند، یک حقوق بازنشستگی نداشته باشند، چه می شود؟ مگر چند هزار تا خوب وجود دارد؟
او با حامی نخواندن صندوق حمایت از ورزشکاران از نخبه گان ارزنده ورزشی، تصریح کرد: صندوقی است که فقط مدال آوران مسابقات المپیک، جهانی و بازی های آسیایی یک درآمدی می دهد و مابقی که کلان زحمت ها کشیده اند را در جایگاهی نمیبیند.
وی توضیح داد: نماینده رئیس صندوق حمایت با من صحبت کرد و گفت که به شما تعلق نمیگیرد، گفتم پس به چه کسی تعلق میگیرد؟ دفترچه بیمه و کارت عضویت را هم که همه تماشاگران دارند، افراد نخبه باید جایگاه ویژهای داشته باشند، از من پرسید آسیایی دارید؟ گفتم آره، گفت بین المللی چه طور؟ گفتم بله، گفت ملی بودهاید، باز هم آره، گفت که به شما تعلق نمیگیرد، گفتم پس به چه کسی تعلق میگیرد؟ گفت به قهرمان المپیک و مربی قهرمان المپیک و بازی های آسیایی و جهانی، گفتم ناشنوای قهرمان المپیک داریم، گفت فتوکپی قهرمان را بیاورید. البته به من گفت ورزشکاری که قهرمان المپیک میشود مبلغ بالای میلیون میگیرد، اگر چیزی بهت برسد شاید 200 تا 300 هزار تومان باشد آن هم 10 درصد برای مالیات کسر میشود.
مربی اسبق تیم ملی دو و میدانی حقوق مربیان ورزش را تضییع شده خواند و بیان کرد: قهرمان المپیک 250 تا سکه میگیرد و قهرمان بازی های آسیایی 150 تا، آن وقت به من مربی و سازنده ورزشکار سه تا سکه میدهند، سال گذشته هم که 8 تا آسیایی دادیم از قهرمانان ما تجلیل نشد ولی المپیک را سرضرب تقدیر کردند، میخواهم بگویم که یک سازنده، یک استاد و نخبه که یک قهرمان میسازد باید سه تا سکه بگیرد؟ یا 10 سکه ای که به ارزشمند المژیکی دادند؟ معلوم است که همکار و دوست من ترجیح می دهد تا همکاری نکند. باید به فکر مربیان هم بود.