خبرگزاری کار ایران

در نشست عصر اقتباس مطرح شد:

«درخشش» برداشتی سطحی از رمان کینگ است

asdasd
کد خبر : ۹۵۲۶۷

فیلم درخشش حاصل یک برداشت سطحی از رمان استیفن کینگ است. کوبریک دو سوم رمان را نساخته و در یک سوم باقی‌مانده نیز هیچ رد و نشانی از رمان و داستان اصلی و شخصیت‌هایش وجود ندارد.

ایلنا: نشست عصر اقتباس در بنیاد ادبیات داستانی روز گذشته، سه‌شنبه 15 مردادماه، به نقد و بررسی اقتباس ادبی استنلی کوبریک؛ کارگردان شناخته شده‌ی جهان از رمان «the shining» نوشته‌ی استیفن کینگ در ساخت فیلم «درخشش» اختصاص یافت و مسعود فراستی به عنوان کارشناسی نشست، به مقایسه کردن فیلم با رمان پرداخت.

به گزارش خبرنگار ایلنا؛ فراستی در این نشست گفت: رمان استیفن کینگ، برخلاف فیلم کوبریک سر و شکل بسیار خوبی دارد. نویسنده در این رمان، به دقت شخصیت‌ها را معرفی کرده اما در فیلم، ما شاهد شخصیت‌هایی هستیم که به خوبی از آب درنیامده‌اند و معرفی نشده‌اند. مثلا جک نیکلسون، در رمان یک معلم بسیار خوب است اما در فیلم، اصلا هیچ سنخیتی با معلم‌ها ندارد. همچنین شخصیت نویسنده آنطور که باید و شاید پرداخته نشده است و از نویسندگی تنها صدای ماشین تایپ ارائه شده.

وی ادامه داد: جک نیکلسون در این فیلم بازی خوبی ندارد و در هر صحنه‌ای که حاضر شده، آن صحنه را از بین برده. به اعتقاد من کوبریک کارگردان بسیار باهوش و دقیق‌بینی بوده اما باید بپذیریم که او در این فیلم، به بازیگرش باخته است و نتوانسته شخصیت او را به درستی به اجرا بگذارد. آنچنانکه شخصیت اول این فیلم، نه دیوانه است و نه نویسنده و نه بیمار روانی!

فراستی اضافه کرد: در رمان استیفن‌کینگ، یک فصل کامل به شکستن دست فرزند توسط پدرش اختصاص یافته که به خوبی نویسنده این صحنه‌ها را ترسیم کرده. ماجرا این است که نویسنده از راه می‌رسد و می‌بیند فرزندش نوشته‌هایش را خراب کرده و به همین دلیل عصبانی می‌شود و بر اثر کتک زدن، دست فرزندش را می‌شکند. این در حالی‌ست که در فیلم کوبریک، این صحنه عاملی‌ می‌شود برای جنون و دیوانگی نویسنده.

وی ضمن بیان این مطلب که دیوانه شدن نویسنده بر اثر درگیری با داستان و شخصیت‌های داستانش، تم اصلی رمان است اما در فیلم این تم به مخاطب القا نمی‌شود،‌گفت: سینما یعنی دیدن و باور کردن. یک فیلم با شعار دادن یا با فضاها و پلان‌های خوب، فیلم نمی‌شود. به نظر من در فیلم درخشش و اغلب فیلم‌های کوبریک، فضاها بر شخصیت‌ها غلبه دارند. در حالی که من معتقدم فضاها باید از دیل شخصیت‌ها و بازی‌شان بیرون بیاید.

این کارشناس و منتقد سینمایی افزود: به جز جک، شخصیت‌های دیگر این فیلم نیز خوب شخصیت‌پردازی نشده‌اند. مثلا وندی، تنها یک مادر لاغر مظلوم و مهربان است. یا دنیل، فقط پسر نازی‌ست که یک بار از پدرش کتک خورده و دستش شکسته است. یا تونی که اصلا معلوم نیست از کجا آمده و در فیلم چه می‌کند.

فراستی ضمن بیان این مطلب که مطرح شدن یک فیلم یا یک کارگردان، صرفا به معنای ایده‌آل بودن‌شان نیست، ادامه داد: فیلم درخشش حاصل یک برداشت سطحی از رمان استیفن کینگ است. کوبریک دو سوم رمان را نساخته و در یک سوم باقی‌مانده نیز هیچ رد و نشانی از رمان و داستان اصلی و شخصیت‌هایش وجود ندارد.

وی افزود: به اعتقاد من کوبریک استاد جزئیات و فضاها بود. او اساسا عکاسی‌ست که معنای تصاویر متحرک را هم می‌فهمید. در مجموع به نظر من به جز صحنه‌ای که دنیل سوار بر دوچرخه است و در راهرو سواری می‌کند، هیچ کدام از فضاهایی که در این فیلم ساخته، با مضمون و شخصیت‌های داستان ارتباطی ندارد و این نقص کار است.

نرم افزار موبایل ایلنا
ارسال نظر
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان
    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت ایلنا هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد
    اخبار روز سایر رسانه ها
      اخبار از پلیکان
      تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت ایلنا هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد
      پیشنهاد امروز