تهمورث پورناظری:
پیوند موسیقی فلامینگو با تنبور، شبیه پیوند خواهر و برادری ست
در پی مکتب آفرینی نیستم و اینکه فرمی را ایجاد کنم. اگر اثر آنی یه قطعه بر مخاطب را بررسی کنیم، من تأثیرگذارتر از پدرم هستم اما در ارتباط با اثر بلند مدت یک قطعه موسیقی پدر به با توجه به تجربه گسترده در موسیقی تأثیرگذارتر خواهند بود.
ایلنا: تهمورث پورناظری در بیست و سومین نشست نقد نغمه که با موضوع بررسی دو اثر «برسماع تنبور» و «آلبوم تصویری گروه شمس به مناسبت بزرگداشت مولانا» برگزار شد، به پیوند موسیقی فلامینگو با تنبور اشاره کرد و گفت: فواصل تنبور در موسیقی فلامینگو وجود دارد و پیوند این دو بسیار نزدیک است.
به گزارش ایلنا به نقل از روابط عمومی و امور بین الملل سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، در این نشست که به همت مدیریت موسیقی این سازمان با حضور کیخسرو پورناظری و فردین خلعتبری در فرهنگسرای اندیشه برگزار شد، تهمورث پورناظری اظهار داشت: کیخسرو پورناظری در موسیقی، سنتی نبوده است. این کاش این رابطه پدر و پسری وجود نداشت و من میتوانستم در ارتباط با تأثیر ویژه وی بر موسیقی صحبت کنم.
وی در ادامه تصریح کرد: من در فضایی بزرگ شدهام که در آن تعصبی بر نوع موسیقی نبوده اما بر کیفیت تأکید شده است. در اجرای قطعات موسیقی گروه شمس هم تلاش کردهام، تا آنجا که استاندارهای محیطی اجازه میدهد، اثر با کیفیتی را ارائه کنم. هم اکنون تفکیکی مطرح شده که بعضی موسیقیها را اصیل مینامند در حالی که هر موسیقی در جایگاه خود و در میان مخاطبانش اصالت دارد.
تهمورث پورناظری اظهار داشت: در پی مکتب آفرینی نیستم و اینکه فرمی را ایجاد کنم. اگر اثر آنی یه قطعه بر مخاطب را بررسی کنیم، من تأثیرگذارتر از پدرم هستم اما در ارتباط با اثر بلند مدت یک قطعه موسیقی پدر به با توجه به تجربه گسترده در موسیقی تأثیرگذارتر خواهند بود.
در این نشست کیخسرو پورناظری در ارتباط با تداوم فعالیت گروههای موسیقی در کشور گفت: این روند نیازمند تغذیه مناسب گروه از جهت محتوایی است. اگر سرپرست یا آهنگساز گروه بتواند محتوای کار را تأمین کند، گروه ماندگار میشود. فرصتی که گروه شمس در اختیار داشته حضور دو آهنگساز جوان است که فعالیتهای این گروه را تداوم میبخشد.
وی سلوک با اعضای گروه را از دلایل ماندگاری گروه شمس برشمرد و گفت: اداره درست هر گروه موسیقی در ماندگاری آن تأثیر خواهد داشد. در گروه شمس نیز افراد مختلفی حضور یافتند و هم اکنون هسته اصلی این گروه سه نفر هستند که میتوان به ادامه فعالیتهای آن مشتاق بود.
وی با اشاره به آغاز ساز زدن در دوران نوجوانی گفت: هر بار که فردی از نوازندگی من تعریف میکرد، پدرم میگفت که کم تمرین میکنم. به این ترتیب ایشان نوعی عامل بازدارنده برای مغرور شدن را در من ایجاد کرده بودند که همیشه به خاطر داشته باشم که باید بیشتر تمرین کنم تا بهتر بنوازم. در حقیقت این موضوع باعث شد که همواره خودم منتقد خودم باشم و کمتر به نفرین و آفرین دیگران توجه کنم.
پورناظری با اشاره به سابقه فعالیتهای گروه شمس گفت: وقتی همنوازی و آهنگسازی برای تنبور را شروع کردم، کار تازهای بود اما الان جذابیت و تأثیرش را نشان داده و سازی شناخته شده برای علاقمندان موسیقی است. این قابلیت، کشش و جذابیتهای این ساز است که شنوندههای مختلفی را به خود جذب میکند.
در بیست و سومین نشست نقد نغمه که برای بررسی آثار پورناظریها برگزار شد، فردین خلعتبری، آهنگساز گفت: سازهای گروه شمس همواره کوک بودهاند و شاید اکوستیک سالنها بزرگترین مشکل گروه شمس بوده. سعی کنید تنبورنوازی این گروه را بیمیکروفن بشنوید.
وی با اشاره به اینکه منتقد نیست تصریح کرد: به دلیل علاقهای که به کار گروه شمس دارم اینجا حضور یافتهام. در سالهای جوانی ما که سید خلیل عالینژاد در این گروه معرفی شد، یک ویژگی مهم در این گروه که از همان ابتدا به نظر من آمد، این بود که چرا سرپرست گروه کمتر خود را نمایان میکند و بیشتر به جوانان میدان میدهد. در حقیقت این خصوصیت گروه شمس است.
خلعتبری گرایشی که این گروه به اشعار مولانا دارد، نوع کار و ارتباط بین گروه را که سلوکی عارفانه است، از ویژگیهای گروه برشمرد و گفت: موسیقی این گروه نسبتی با موسیقی کردستان دارد و همچنین به تأسی از موسیقی ردیفی اجرا میشود. جوانان این گروه بیشتر به سمت چندصدایی و شالوده شکنی شعر حرکت میکنند.
وی موسیقی ایرانی را موسیقی صوفیانهای برشمرد که اگرچه در جمع اجرا میشود و نگاه آیینی دارد اما با شخص ارتباط میگیرد. خلعتبری افزود: موسیقی اصیل شرق زمان و مکان خاص میخواهد.
این آهنگساز در ارتباط با آلبوم بر سماع تنبور گفت: در این کار پورناظریها روندی وجود دارد و آن وفاداری به جریان ریتمیک است اما تغییراتی در شعر ایجاد میکند. دشوار است که بتوانیم هم ساختار را به هم بریزیم، هم شعر درک شود و در عین حال به جریان ریتمیک وفادار باشیم و اثری زیبا خلق کنیم که مخاطب از شنیدن آن پس نزند. اگر این اتفاق بیافتد، در حقیقت یک اثر خوب خلق شده است.
وی افزود: یکی از واقعیتهای موسیقی این است که باید تأیید را از مردم بگیریم. این یک واقعیت تلخ است.