خبرگزاری کار ایران

چگینی

محمد چگینی، رئیس کمیته انرژی مجمع تشخیص مصلحت نظام در گفتگوی تفصیلی با خبرنگار ایلنا با تاکید بر لزوم جدا شدن شرکت ملی نفت از وزارت نفت گفت:  شرکت نفت باید جدا شود تا بتواند نقش نظارتی وسیاست گذاری  ایفا کند وقتی ارشد ترین مقام وزارت نفت خودش هیات مدیره شرکت ملی نفت است چطور می توان سوال کرد که آیا می توان تولید صیانتی داشت یا خیر اکتشاف و توسعه داشته ایم یا خیر؟ لذا این مسئله با توجه به اینکه وزارت نفت حجم بزرگی از اقتصاد را جلو می برد اثربخشی زیادی دارد.

وی با اشاره به عدم تاثیر خصوصی سازی ها بر عملکرد سازمان ها اظهار داشت: تا زمانی که دولت خودش ذینفع اصلی است اگر خصوصی سازی هم اتفاق بیفتد بخش خصوصی رشد نمی کند چون خود دولت بزرگترین رقیب است.

چگینی ادامه داد:  فرض کنیم که می خواهیم شرکت های سرمایه گذار نفت برای توسعه و تولید میادین نفتی بدون انتقال مالکیت داشته باشیم و اجازه دهیم مردم نیز در آنها مشارکت داشته باشند کما اینکه این مقوله در ماده 12 برنامه ششم توسعه برای اولین بار بعد از ملی شدن صنعت نفت که شرکت های سرمایه گذار به این منظور تاسیس شدند ابلاغ شده اما مانع بزرگی دارد و آن اینکه رقیب اینها شرکت نفتی است که مالکی بنام وزارت نفت دارد و مدیر ارشد آن وزیر نفت است حال چگونه می توان عدالت را رعایت کرد کما اینکه در قانون ماده 129 برنامه پنجم اجازه را به دولت داده بودیم ولی وزارت نفت به این سمت حرکت نکرد.

 

وی در ادامه اظهار داشت: در اساسنامه شرکت ملی نفت مانعی برای تفکیک شرکت ملی نفت از وزارت نفت نیست الا اینکه وزیر نفت بعنوان رئیس هیات مدیره شرکت ملی نفت معرفی می شد که ما به دلیل تضاد منافع مخالفت کردیم زیرا شان وزیر نفت از این مسئله اجل است و باید نقش نظارت داشته باشد و مقام ناظر نمی تواند نقش مجری و یک طرف بازی  باشد.

رئیس کمیته انرژی مجمع تشخیص مصلحت نظام خاطرنشان کرد: اساسنامه شرکت ملی نفت نسبت به قبل بهتر است و می تواند زمینه تفکیک مدیریتی شرکت ملی نفت از وزارت خانه را برای اجرای سیاست های بهتر در زمینه انرژی فراهم کند.

وی در ادامه به بحث تولید صیانتی پرداخت و گفت: تولید صیانتی یعنی بیشترین بهره را از مخزن ببریم که با شاخص ریکاوری فکتورو یا ضریب برداشت سنجیده می شود و بند دو سیاست کلی انرژی هم خواستار افزایش تولید صیانتی است.  

چگینی تصریح کرد: ما از قبل 4 میلیون بشکه در روز ظرفیت تولید داشتیم که که خالی شده بود و اکنون در حقیقت شرایط بازگشت به وضعیت قبلی را بدست آورده ایم و سیاست ما این است که از این به بعد اگر بخواهیم پروژه های جدید اجرا کنیم باید تولید صیانتی باشد یعنی پروژه های جدید باید منجر به این شود که ضریب برداشت و ریکاوری فکتور بالاتری از مخازن کشور داشته باشیم و نیم نگاهی هم باید به میادین مشترک داشته باشیم یعنی اگر قرار باشد دنبال کار افزایش تولید باشیم اولویت اول باید میادین مشترک باشد چون میادین داخلی در اختیار ماست و اگر هم برداشت نکنیم ضرر نمی کنیم.

وی تاکید کرد: باید  در کمبود منابع تعادل ایجاد کنیم اینکه آیا می خواهیم زنجیره ارزش را در حوزه نفت و گاز بالا ببریم و یا تولید نفت خام را بالا ببریم که در کمبود منابع نفت و گاز باید اولویت تکمیل زنجیره ارزش و کامل کردن زنجیره پالایشگاهی و پتروشیمیایی کشور باشد در این صنعت اگر به مرحله ای رسیدیم که با کمبود خوراک مواجه شدیم شروع به افزایش تولید نفت خام گاز برای تامین خوراک پتروشیمی و نیروگاه ها کنیم.

 

ارزیابی از نشست آتی اوپک با توجه به اتفاقات اخیر منجمله مباحث مربوط به فریز نفتی و یا تاثیر برکناری النعیمی؟

 

رئیس کمیته انرژی مجمع تشخیص مصلحت نظام در ادامه در پیش بینی تصمیمات نشست آتی اوپک با توجه به طرح فریز نفتی و همچنین سیگنالهایی که برکناری النعیمی در پی خواهد داشت، گفت: اوپک به نظر من بعد از انقلاب اسلامی سازمان موثری نبوده است و حضور ما در این سازمان نتوانسته  در تامین منافع ملی نقش پررنگی داشته باشد.

وی ادامه داد: بودن و یا نبودن ما در اوپک با توجه به وضعیت فعلی اثرگذار نیست زیرا می بینیم که کشورهای غیر اوپک کار خودشان را می کنند و تعهدی هم ندارند و مواقعی که قیمت نفت بالا می رود کشورهایی مثل روسیه، مکزیک و کانادا هم منفعت می برند.

چگینی خاطرنشان کرد: باید مطالعه کنیم که این کشورها از نبودن در اوپک چه زیانی کرده اند تا ما بتوانیم ارزیابی کنیم که باید به عضویت در این ساختار 40-30 ساله ادامه دهیم یا خیر.

وی در ادامه به نقش عربستان در تولید و بازگشت نفت ایران به بازار اشاره و اظهار داشت: عربستان در افزایش تولید نفت و کاهش قیمت ها بدنبال این بود که هم ایران را تحت فشار قرار دهد و هم جلوی ازدیاد تولید غیر متعارف آمریکا را بگیرد تا وابستگی غرب به خاورمیانه بویژه عربستان سعودی و مجموعه کشورهای شورای همکاری خلیج فارس با درجه اهمیتی باقی بماند و به نظر می رسد که نمی خواهد در کوتاه مدت این سیاست را تغییر دهد.

رئیس کمیته انرژی مجمع تشخیص مصلحت نظام گفت: در برهه ای که ما تحریم شدیم برخلاف تصور بسیاری که می گویند عربستان تولید اضافی داشت بیشترین افزایش از جانب امریکا بود و در کنار آن مقداری نیز عربستان و عراق و روسیه افزایش تولید داشتند که جایگزین نفت ایران و انتقال نفت تولیدی به بازار شدند لذا وقتی امریکا تولید نفت خود را افزایش می دهد عملا تقاضا را از خاورمیانه بیرون می کشد و این مسئله باعث شد مشتریان ایران به سمت این کشور بروند.

 

وی در ادامه درباره تغییر النعیمی و تاثیر آن بر بازار آتی نفت اظهار داشت: برکناری النعیمی  به اجرای سیاست های نوین در عربستان در چارچوب چشم انداز ادغام وزارت آب و برق و تغییر نام وزارت نفت به وزارت انرژی صنعت و منابع زیرزمینی بوده است تغییری که در کشور ما هم سالهاست کارشناسان ارشد حوزه روی این نکته تاکید می کنند که باید در حوزه انرژی وحدت فرماندهی داشته باشیم تا بخش انرژی بدرستی مدیریت شود.

 

چگینی ادامه داد: برکناری النعیمی بعید است که تغییر چشمگیری در کاهش تولید در عربستان و یا اصلاح قیمت ها داشته باشد.

وی یادآور شد: اگر قیمت ها بین 40 تا 50 دلار باقی بماند و نفت غیر متعارف از بازار خارج شود و به مرور زمان قیمت ها شروع به رشد می کنند.

رئیس کمیته انرژی مجمع تشخیص مصلحت نظام همچنین گفت: رشد اقتصادی چین و هند هم از بزرگترین عوامل تاثیر گذار روی بازار و تقاضای نفت است چرا که می بینیم الان رشد اقتصادی چین از 12 درصد به زیر6 درصد  رسیده است بنابراین طبیعی است که تقشا کند شود.

وی توضیح داد: عربستان بیشتر این تغییرات را در وزارت نفتش بوجود آورد  تا بر بحران ناشی از کاهش درآمدها در کنار موضع گیری های سیاسی در منطقه غلبه کند چون صراحتا در این چشم انداز می گوید که دنبال اقتصاد کمتر وابسته به نفت است بنابراین این سیگنال را دریافت کرده که نفت نمی تواند تکیه گاه مناسبی برای کشورش باشد.

 

چگینی گفت: در بحث فریز نفتی نیز کشورهایی مثل عربستان دنبال این بودند که جلوی ایران را از اینکه به بازار نفت برگردد، بگیرد اما اگر عربستان بپذیرد ایران باید حق قانونی خود مبنی بر تولید قبل از تحریم را داشته باشد سیاست فریز نفتی می تواند از جهت اجرایی شدن موفق باشد ولی اگر نپذیرد با موفقیت همراه نخواهد بود ولی در هر صورت احتمال می رود که طرفین به موافقت نسبی برسند و وقتی با واقعیت مواجه شوند و ببینند که ایران به بازار نفت بازگشته شاید در تصمیم عقلانی شان تاثیر گذار باشد.

وی درباره لزوم ادغام وزارت نفت و نیرو اظهار داشت: ما از منظر الزامات و سیاست های بخش وحدت مدیریت و فرماندهی را لازم می دانیم حال این مسئله را دولت چگونه اجرا می کند به دولت بستگی دارد اما راحت ترین راه ایجاد وزارت خانه واحد است با این شرط که حتما تصدی گری دو وزارت خانه به سمت صفر میل کند  ولی اگر قرار رباشد وزارت نیرو تصدی گری نیروگاه ها را حفظ کند و وزارت نفت هم تصدی گری گسترده را در بخش بالادستی و پایین دستی حفظ کند ادغام معقولی نیست بنابراین الزامی دارد کار ادغام و مدیریت فرماندهی تفکیک حوزه سیاست گذاری و نظارت است حتی اگر به بخش خصوصی هم واگذار نمی کنند مدیریت بنگاه های دولتی را به

 

بخش دیگری از دولت واگذار کنند تا بخش های سیاست گذار دولت بتوانند تعامل کنند و بازخواست شود و گزارش کار واقعی بخوهاند و کار نظارتی را با درجه بهتری انجام دهند.

 

صادرات گاز به اورپا:

 

درسیاست  تولید گاز و جایگزینی با فراآورده ما موفق عمل کرده ایم یعنی افزایش خوبی در تولید گاز داشته ایم و مصرف فرآورده نفتی هم مثل نفت سفید بنزین و گازوئیل جایگزین کردیم اما در صادراتت نفت و گاز باید مدل ذهنی مان تغییر کند ما همیشه دنبال این هستیم که خام بفروشیم بهره ببریم و زندگی مان را اداره کنیم این مدل فکری باید تغییر کند و تا زمانی که این مدل تغییر نکند همچنان مشکل وجود دارد ما اولین چیزی که در حوزه نفت و گاز به ذهن مان می رسد چگونه می توانیم از افزایش تولید زنجیره ارزش را در داخل کشور تکمیل کنیم در کنار آن درصدی را نیز برای اینکه در تجارت آن کسب و کار در دنیا حضور داشته باشیم صادر کنیم در حوزه صادرات هم اولا باید تبدیل به برق شود و بعد صادر شود و یا پتروشیمی و یا ال ان جی و یا خط لوله اینها مسائلی است که هم به امنیت ملی ما بر می گردد و هم به افزایش درامد اقتصادی و افزایش ناخالص داخلی

 

در حوزه صادرات اولویت اصلی همسایگان هستند تا همسایگان ارتباط مستحکم اقتصادی نداشته باشیم و نتوانیم موفق باشیم در دور دست هم نمی توانیم موفق باشیم

 

ما نگرانی از بابت صادرات گاز نداریم چون امکانات زیربنایی برای ثادرات به عراق ایجاد کردیم که منتظر هماهنگی نهایی است با پاکستان بخش عمده ای از فعالیت انجام شده با توجه به اینکه این کشور بازار 200 میلیون نفری است و از فقر شدید انرژی رنج می برد علقه های زیاد فرهنگی با ایران دارد

 

و به عنوان کشور همسایه باید دنبال این باشیم که مبالات اقتصادی را با همسایگان حداکثر کنیم ما نگران این نیستیم که می توانیم به اروپا گاز صادر کنیم یا خیر مسلما با امکاناتی که در اختیار داریم برای صادرات اگر همین مسیر ادامه پیدا کند خود این کشورها برای تامین انرژی گاز جلو می آیند کما اینکه سی ان پی سی چین یک میلیارد و 300 میلیون نفری از 100 کیلومتری مرز ما از ترکمنستان گاز می برد و چین 3 خط لوله بزرگ از مسیر ترکمنستان ازبکستان قزاقستان گاز می برد ما بازار بزرگی نیز در این مسیر می توانیم داشته باشیم اما الزاما نیاز نداریم که این مسیر را طی کنیم مسیر نزدیکتر افغانستان و تاجیکستان را نیز داریم شمال افغانستان امنیت نسبی دارد ما نقطه ای که به چین متصل می شویم ایالت مسلمان نشین این کشور است

 

اگر ما تصور کنیم که نفت و گاز به دنیا صادر کنیم تا حاشیه امنیت داشته باشیم تجربه تحریم نشان داد که موفق نمی شود چون سهم ما زیاد نیست در تامین انرژی دنیا

 

اگر بخواهیم در حوزه نفت و یا گاز بخوایهم تاثیر امنیتی داشته باشیم باید به اندازه ذخیره ظرفیتی دنیا ظرفیت داشته باشیم که نداریم الان دنیا در حدود 10 میلیون بشکه ظرفیت ذخیره تولید نفت دارد اگر 10 میلیون تولید داشتیم که البته خطای راهبردی است چون خام فروشی عظیم است می توانستیم دنیا را به این فکر بندازیم که اگر ما را تحریم کند اما وقتی در دنیا ظرفیت 10 میلیون بشکه ای داریم  ایران 2 میلیون بشکه  ای را به راحتی می توان حذف کرد در صادرات گاز اگر این تصور داشسته باشیم که اروپا را به خودمان وابسته کنیم تحلیل درستی نیست و تجربه تحریم نیز نشان داد اما در بازار معمولی و بازاری که حاد نیست و مناقشات سیاسی رخ می دهد خط لوله بر ارجح است چون خط لوله قابلیت فلکسیبیلیتی بالایی دارد امروز می تواند بخرد و فردا از کشور دیگر اما در خط لوله این اجرا وجود ندارد بنابراین در توسعه صادرات باید تاکید بیشتری بر خط لوله داشته باشیم اما به معنای حذف ال ان جی نیست بلکه باید سبد و حد معینی داشته باشد که باعث تنوع در منابع فروش می شود و گرنه خط لوله در شرایط تحریم هم که کشوری که از ما گاز خریده بود دریافت می کرد و ضربه پذیری آن مثل فروش با کشتی نبود

 

قراردادهای جدید نفتی ؟

 

چه کشورهایی در دنیا در مدییت منابع نفتی موفق بوده اند اگر پیدا شود باید بدانیم این کشورها چه مکانیزم مالی بین دولت و نفت تعریف کرده اند وقتی مطالعه می کنیم می بینیم عمده این کشورها ضمن حفظ مالکیت نفت توسط دولت نظام پترولیوم تکس یا مالیات بر نفت را پیاده کرده اند مثل نروژ، استرالیا، کانادا، زمین های اف شور امریکا که روش ساده ای است که از فساد جلوگیری می کند و شرکت دایم در حال حسابرسی است و هزینه ها براورد می شود یعنی با جهان مرتبط می شسود اما اگر خواستیم مدلی من درآوردی اجرا کنیم مسئله ایجاد می کند می تواند بستری باشد که شرکت های ایرانی سرمایه گذار در حوزه اکتشاف توسعه و تولید را هم گسترش دهیم چیزی که ماده 12 سیاست های برنامه ششم بعنوان طرح انلابی و تحول گرایانه و طرحی که ملی شدن صنعت نفت را واقعی می کند 

 

آنچه در سال 29 دنبال آن بوده ایم اینکه آیا نفت را دولتی کنیم یا دنبال این بودیم که نفت را بگیریم وتوانایی آحاد مردم را در مدیریت منابع نفتی بالا ببریم

 

مسلمل دومی بود و نمی خواستیم دولتی کنیم و می خواستیم نفت را بعنوان ابزاری در اختیار مردم باشد که توانایی اقتصادی را شکوفا کنیم ما الان بعد از 110 سال نفت فروختن چه تعداد تاجر داریم که توانایی تجارت نفت داشته باشند بجز اداره ای در شرکت نفت 

 

مثلا استات اویل شرکت نفت دولتی نروژ33 درصد سهام را در بازارهای بورس اروپا شناور کرده است زیرا اولا حساب و کتاب های شرکت شفاف شود و از محل فروش 33 درصد سهام دولت در آمد جذب کند و از طرفی استات اویل جهانی عمل کند این شرکت قبل از تحولات فقط در نروژ فعالیت می کرد الان در اکثر کشورهای نفت خیز دنیا فعالیت می کند در کنار استات اویل بیش از 50 شرکت نفتی در نروژ فعالیت می کند درست است که بیش از 50 درصد فعالیت نفتی نروژ دست استات اویل است که با دیگران مقایسه می شود و رقیب دارد

 

نمی گوییم که شرکت نفت کنار گذاشته شود مسلما بزرگترین فعال حوزه نفت است اما باید دستش باز باشد  وابزار در اختیار داشته باشد نه تنها در سطح ملی کارامد فعالیت کند بلکه در کشورهای جهان نیز کار کند چرا باید شرکتی که فقط 10 سال در دبی فعال است در عراق کار کند اما شرکت نفت ما در عراق نمی تواند با سابقه 60 سال و این به این دلیل است که دستش رابسته ایم با وظایف دولتی را بر دوشش گذاشته ایم در حالی که وظایف دولتی را باید ستاد وزارت نفت انجام دهد نه شرکت نفتی که خودش تولیدکننده و بهره بردار است

 

ما نمی گوییم که شرکت نفت خصوصی شود می تواند شکل دولتی خودش را ادامه دهد اما مدیریتش از ستاد وزارت نفت تفکیک شود که وزارت نفت بتواند نظارت موثر داشته باشد و از شرکت نفت بعنوان فعال در حوزه نفت بازخواست کند

 

شرکت نفت باید دولتی باقی بماند اما می تواند در صدی از سود را در بازار بورذس شناور کتند برای اینکه حساب ها شفاف شود

 

اما در ایران مدیریت شرکت نفت با ستاد وزارت نفت در هم تنیده است وزارت نفت در سال گذشته بودجه 18 میلیون تومانی داشته چون منابع مالی از شرکت نفتی که باید بر آن نقش نظطارتی داشته باشد تامین می شود این مسئله سابقه تاریخی دارد اینکه در ابتدای انقلاب شورای انقلاب تصمیم گرفت وزارت نفت تشکیل شود با همین هدف بود و وظایف حاکمیتی را شرکت نفت انجام ندهد و شرکت نفت نفت شرکتی عملیاتی باشد که مرود بازخواست قرار گیرد که همه اینها در برنامه سوم دیده شد

 

در برنامه سوم گفته شد اگر دلت بخواهد شرکتی را هم نگه دارد حتما از وزارتخانه های سیاستگذار در آن حوزه تفکیک شوند مثلا وزارت اقتصاد و یا ستادی در ریاست جمهوری اداره کند. 

 

وقتی منابع درآمدی بدست نمی آید و بخشی در تحریم بلوکه و بخشی  تولید یک میلیون بشکه کاهش پیدا می کند اثرگذار است بدهی 380 هزار میلیارد تومان بخش عمده ای بدهی هایی است که شرکت هایی مثل این شرکت به مجموعه پیمانکاران و اوراق مشارکتی که فروخته اند دارند

 

بحث ما این است که بازدهی و در آمد در فضای رقابتی چند برابر می شود 

 

در بحث خصوصی کردن به آن معنا که مدیریت به دست بخش خصوصی بیفتد مطرح نیست ولی واقعا بدهی دارد بیش از 50 میلیارد دلار بدهی دارد 

 

راه بورس راه پاک و شفافی است چرا نباید این راه را برویم قیمت ها را اعلام کنیم مکانیزم را اعلام کنیم و هر کس عادلانه با ضمانت معین وارد می شود الان نفت در بورس جهان معامله می شود 

 

بورس جایی است که کالا در آنجا عرضه و متقاضی نیز تهیه می کند مجموعه شرکت های پتروشیمی عرضه و متقاضی نیز خریداری می کند و کسی که سهام دارد عرضه می کند و کسی که نیاز دارد می خرد و اگر اناتقادی باشد اناتقاد می شود ولی وقتی در پستوها و اتاق در بسته برود و با یکی دو نفر خاص این اتفاقات می افتد راه درست طی کردن اینگونه نیست  راحت بخش مدیریتی امور بین الملل در شرکت ملی نفت را داریم و هم راحت می شود تحریم کرد و ضربه زد اما وقتی 100 مرکز فروش باشد ضربه پذیری کم می شود اما مسیر صحیح را علم نشان داده و کشورهای دنیا هم اجرا کردند و نمونه ها هم در دنیا زیاد است اما اراده انجام کار باید به شکل صحیح وجود داشته باشد 

 

اما اگر مجبور باشی کاری را انجام دهی طوری کار می کنی که نشود و به فلان نهاد شبهه دولتی می دهی تقصیر خود ماست بورس بستر واضح و روشن است مثل همه دنیا بورس نیویورک شانگهای

 

عمده نفت دنیا در بورس معامله می شود مکانیزم آن چیست؟ چطور دبی دیر تر از ما به این فکر افتاد و توانست بورس نفت راه بیندازد و از فوایدش نیز بهره ببرد؟

 

قراردادهای جدیدی نفتی تاثیری در توانمند کردن شرکت نفت در فعالیت های خارج از مرز ایران ندارد

 

من معتقدم که اگر می خواهیم شرکت های بخش خصوصی موفق داشته باشیم اولا ماده 12 سیاست های کلی برنامه ششم را اجرایی کنیم و آنهم تاسیس شرکت های ایرانی سرمایه گذار در حوزه اکتشاف توسعه و تولید بدون حق مالکیت است و بعد بدانیم بستر فعالیت اینها چیست  و روابط مالی اینها با دولت چگونه می تواند باشد تجربه موفق دنیا هم به ما نشان داده که مدل مالیات بر  نفت بهترین مدل است بدون انتقال حق مالکیت و بصورت اجاره و نوعی از اجراره این مدلی بوده که در دنیا جواب داده این مدل در نروژ اجرا شد یک شرکت وجود داشت ظرف 25 سال اخیر این اتفاق افتاد الان بیش از 50 شرکت موفق در نروژ فعالیت می کنند ضریب برداشت نفت در نروژ به طور میانگین بیش از 45 درصد است که عدد بزرگی است نسبت به 24 درصدی که ما   داریم طبق گفته بهره بردار است

 

هر یک درصد افزایش ضریب برداشت در بازیافت در ایران معادل 6 میلیارد بشکه نفت است یعنی نزدیک 600 تا 700 میلیارد نفت در جا داریم که شناخته شده و اکتشاف نشده به جای خود از این میزان فقط 25 درصد را توانایی روی زمین آوردن داریم در حالی که در نروژ به 45 درصد رسانده حتی میدان داریم که بازدهی 60 درصدی دارند

 

کشورهای موفق را دنیا مطالعه کنیم سیستمی که اسکاندیناوی پیاده کرده این است که نیاز تامین اجتماعی کشور را از همین درآمدها تامین کرده یعنی صندوق جهانی بازنشستگی تاسیس کرده اند که وظیفه دارد که درامد اضافی حاصل از نفت به این صندوق می رود که مستقیم پول در سرمایه گذاری در بخش صنعت صرف نمی شود وظیفه اصلی تایمن اجتماعی آحاد مردم تعریف شده هر کس بیش از 40 سال در نروژ زندگی کند این صندوق حقوق بازنشستگی می دهد یک مدلی جامع است که می توان بومی هم بشود ما باید ببینیم چه کشورهایی موفق بودند ما اجرا کنیم و این کار را محقق کنیم 

 

الان سالهاست که 40 میلیون متر مکعب در روز گاز روی چاه ها می سوزد وزیر دستور می دهد در بدنه گیر می کند 2 سال فراخوان طول می کشد هم محیط زیست از بین می رود و هم ثروت ملی از دست می رود به اندازه 2 فاز پارس جنوبی می سوزد باید فکر کنیم ما که دغدغه داریم که پارس جنوبی را توسعه دهیم چرا فلرها را مدیریت نمی کنیم؟ باید اجازه دهیم مردم سرمایه گذاری کنند باید مسیر را باز کنیم که پتروشیمی ها تبدیل به خوراک کنند و سازمان های سنتی مسیر را باز نمی کنند مشکل ساختارهای سنتی و دید بسته است اگر می خواهیم مشکل حل شود باید تحول ایجاد کنیم همانگونه که در برجام و هسته ای و صنایع دفاعی اراده کردیم و اتفاق افتاد  

 

الان چند فلر واگذار شده؟ عمده اش تولید ان جی ال است الان بگویییم واگذار شدو و تولید شده بخش کوچکی تبدیل به برق می شود و بخش عمده ای تولید ان.جی.ال و پروپان است ولی وزارت نیرو بحثش قابل حل است اگر اجازه دهند این کسب و اکر راه بیفتد با سیاستی که و فراخوان مجددی بدهند

 

اگر وزار ت نیرو به طرز صحیحی در ستاد فرماندهی مشارکت داده شود همراهی خواهد کرد  اشکال به آنجا بر می گردد که وزارت نفت از صادرات برق توسط وزارت نیرو ایراد گرفت وزارت نیرو هم می گوید

 

آنچه باید شاخص باشد راندمان تولید برق است هر جا بالای 50 درصد برق تولید کند صادرات آن برق معقول و منطقی است

 

زمانی وزارت نفت مخالف صادرات برق بود در رقابت با گاز وزارت نیرو هم الان نسبت به تولید برق و صادرات باید توجیه شود که این برق با چه راندمانی تولید می شود ضمن اینکه می توان برق را در مناطق نفتخیز مصرف کنید و از وزارت نیرو برق کمتری بخری و یا زمانی که تولید می کنیم به خط لوله بدهی و صادر کنی زمانی که تولید برق مطرح است باید کار پالایشی انجام ندهی و کل گاز همراه را به عنوان حوراک ورودی ژنراتور ببری و برق تولید کنی الان بحث پیمانکاران این بوده که ان جی ال را تفکیک کنند و متان را به واحد تولید برق ببرند لذا باید کسب و کار به صورت جدی مسائل مشخص شود و برندگان با روش صحیح مشخص شود

 

بنزین دو نرخی الان باید ببینیم افزایش قیمت بنزین از کجا نشات می گیرد چه تکلیف قانونی است که دنبال این کار هستیم در سیاست های کلی واقعی شدن قیمت ها هدفمند کردن یارانه ها سیاستی است که ابلاغ شده این در مورد بنزین تنها نیست در مورد کل حامل های انرژی است کل حامل های انرژی اعم از ال پی جی بنزین و نفت سفید گازوئیل و نفت کوره و گاز  وبرق ما باید در متعادل کردن قیمت ها عدالتی را بین حامل های انرژی رعایت کنیم اختلاف قیمت با فوب خلیج فارس اندک است ولی گازوئیل و نفت گاز 4 تا 5 برابر با فوب کمتر است و یک پنجم رقم منطقه است که بصورت فله فروخته می شود در خرده فروشی ترکیه هر لیتر 4 تا 5 هزار تومان است که ما 300 تومان می فروشیم اگر قرار است کار تعدیلی انجام دهیم ترجیح این است که قیمت گازوئیل واقعی و بهبود یابد تا اینکه قیمت بنزین را دستکاری کنیم ضمن اینکه بنزین با آحاد مردم سرو کار دارد و تعداد زیادی از مردم سرکار دارد و ضرورتی هم نیست چون هم قاچاق به صفر رسیده و هم تولید داخل رو به افزایش است ولی در حوزه گازوئیل چالش داریم هم درجه الایندگی از نظر ذرات معلق بسیار بالاتر از بنزین است و مقصر اصلی نفت کوره اسات و از طرفی هم کمترین پرداخت را می کنند و این یعنی جایزه دادن به کسانی که آلودگی بیشتری تولید می کنند بنابراین نه تنها دو نرخی کردن در بنزین موضوعیت ندارد حتی افزایش قیمت هم در شرایط فعلی موضوعیت ندارد اگر به قیمت های منطقه ای نزدیک شدیم پویا وشناور شود سیاست مناسبی است مبنی بر اینکه مردم متوجه باشند سوختی که مصرف می کنند سوختی است که بابت زیادتر مصرف کردن باید هزینه بیشتری پرداخت کنند به شرطی که درآمد مردم هم اصلاح شود در مرحله فعلی قیمت گازوئیل و نفت گاز جاماندگی بزرگی دارد و تعدا محدودی هم سروگار دارد الان از محل فروش گازوئیل که حدود بیش از 100 میلیون لیتر در روز است 8 هزار میلیارد تومان درآمد داریم در حالسی که از بنزین 25 هزار لیتر درآمد داریم با 72 میلیون لیتر در روز این

 

 

کد خبر : ۳۷۳۸۱۹