خبرگزاری کار ایران

یادداشتی بر حواشی همایش ۲۴ خرداد در بوشهر؛

یک تلنگر و سکوت

یقین بدارید، آنها که دل در گرو تدبیر و امید دارند، صدای مردم را می‌شوند؛ همان‌ها که به‌دور از شعارزدگی، آستین خدمت بالا زده و خدوم این مردم هستند، بی‌تدبیری شما را به امید پیوند زده و در دل مردم خواهند کاشت.

همایش بزرگداشت پیروزی دولت «تدبیر و امید» در 24 خرداد در بوشهر توسط حزب ندای ایرانیان با حضور جمع زیادی از مسوولان ارشد استان بوشهر اعم از مدیران کل، فرمانداران و بخشداران شهرستان‌های مختلف استان و نیز رئیس شورای مرکزی حزب ندای ایرانیان برگزار شد.

پیش از سخنرانی رئیس شورای مرکزی حزب ندای ایرانیان، پدر و تنی چند از اعضا خانواده کودک پنج ساله‌ای(محمدمهدی) که در اردیبهشت‌ماه گذشته در بیمارستان خلیج فارس بوشهر دچار مرگ مغزی و فوت شد به جهت بازگوئی دردها و کمبودهای امکانات درمانی که حق مدنی و شهروندی مردم استان بوشهر است در این همایش حضور یافته و مشکلات را به‌صورت مکتوب و شفاهی بازگو کردند که این مساله با ممانعت برخی از اعضا برگزارکننده مواجه شد. نکته قابل تامل و غیرمنتظره در این مورد، سکوت و بی‌اعتنائی مسئولان استان و به‌ویژه آقای خرازی، رئیس شورای مرکزی این حزب بود. البته این سکوت در ادامه این همایش و در گروه‌ها و شبکه‌های اجتماعی مجازی نیز ادامه داشت و بحث پیرامون این همایش بیشتر حول محور سخنان نماینده سابق مردم بوشهر در مجلس ششم، محمد دادفر می‌چرخید که یکی از سخنرانان همایش بود و در بخشی از سخنان خود به ماجرای «سقیفه بنی‌ساعده» اشاره کرده و موجب رنجش برخی اصلاح‌طلبان اهل تسنن در مراسم شده بود. در خصوص این سکوت، ذکر چند نکته شاید ضروری به نظر می‌رسد:

در اساسنامه حزب ندای ایرانیان، ماده 32 آمده است: «درآمد ندای ایرانیان از طریق دریافت حق عضویت، ‌هدایا و کمک‌های ««مردمی»» ‌تأمین می‌شود که به تصویب شورای مرکزی می‌رسد.»

مگر نه اینکه حزب در ماهیت حقیقی و واقعی خود، برخاسته از دل مردم است و بر همین اساس، نماینده و حامی هم باوران  خود در طبقات مختلف جامعه بوده و در راستای تامین منافع آنها حرکت می‌کند؟

مگر نه اینکه احزاب، رابطه بین حکومت و مردم بوده و مطالبات به‌حق اقشار مختلف جامعه را باید به‌گوش مسوولان برسانند؟

چطور شد که در گردهمائی که اتفاقا موضوع آن بزرگداشت 24 خرداد، پیروزی دولت تدبیر و امید بود و مردم نقش اصلی و تعیین‌کننده‌ای در رقم‌زدن آن داشتند، این‌گونه با بی‌تدبیری از مطالبه‌گری به‌حق و قانونی مردم می‌هراسند و اجازه سخن به آنها نداده و بی‌اعتنا عبور می‌کنند؟!

یقین بدارید، آنها که دل در گرو تدبیر و امید دارند، صدای مردم را می‌شوند؛ همان‌ها که به‌دور از شعارزدگی، آستین خدمت بالا زده و خدوم این مردم هستند، بی‌تدبیری شما را به امید پیوند زده و در دل مردم خواهند کاشت.

رئیس شورای مرکزی حزب ندای ایرانیان در بخشی از سخنان خود در همین همایش: «در یک بزنگاه مهمی که تاریخ به‌هم پیوند می‌خورد، مهم‌ترین تحول و حماسه آفریده می‌شود. حماسه را مردم ایران که انسان‌های نستوه، اسوه وآنانی که اسطوره‌اند خلق می‌کنند همانان که در بزنگاه سخت و تلخ این سرزمین حماسه می‌آفرینند. این حماسه، (24 خرداد 92) تجلی ایمان و عقلانیت و صبح امید است. تجلی صلحی است که مردم را به وحدت و کار مشترک دعوت می‌کند.»

آقای خرازی شما بی‌اعتنا در برابر خواسته به‌حق همین مردم که اسوه و اسطوره خطاب‌شان کردید، سکوت کردید و نخواستید که دردشان را بشنوید. سخنرانی شما سراسر تمجید و تجلیل از همین مردم بود. پس چگونه شد که سخنرانی خود را بر شنیدن این دردها ترجیح دادید؟

بدون شک، جوانه امید در دل مردم استان بوشهر با این قسم حرکت‌های نابه‌جا خشک نخواهد شد. اما بقا و حیات همه احزاب در کارکرد و عملکرد درست و ارتباط صحیحی است که با مردم خود دارند. که اگر نتوانند پاسخ مطلوبی به این مهم بدهند، قطعا حیات آنها بسر خواهد آمد و اعتماد و حمایت مردمی از آنها سلب خواهد شد.

سودابه زیارتی، روزنامه نگار

کد خبر : ۳۸۱۰۵۳