اردوغان فریاد میزند
وقوع چند حمله تروریستی در ترکیه، باعث شد تا جنگندههای این کشور مواضع گروههای تروریستی «پ.ک.ک» و داعش را در سوریه و شمال عراق بمباران کنند. هرچند که دولتمردان ترک هدف خود را مبارزه با تروریسم اعلام میکنند اما به نظر میرسد که هدف اصلی آنها دستیابی به منافع جدید در منطقه است. رئیسجمهور اردوغان در پی چیست؟ آیا توافق ایران و غرب و پایان مناقشه هستهای وی را به فکر عرض اندام انداخته است؟
آخرین روزهای تیرماه سال جاری، روزهای تلخی برای مردم ترکیه بود. سه روز پس از پایان ماه روزهداری (29 تیر)، انفجاری مهیب در شهر «سور,چ» واقع در استان کردنشین «شانلی اورفه» در جنوب شرق ترکیه روی داد که در نتیجه آن بیش از 130 نفر کشته و زخمی شدند. دو روز بعد از این واقعه نیز، جسد دو مامور پلیس ترک در شهر «جیلانپینار» که از توابع همان استان است، پیدا شد. گروه تروریستی داعش مسئولیت انفجار انتحاری در تجمع دانشجویان و فعالان چپ در سوروچ را بر عهده گرفت اما سران پ.ک.ک مسئول اصلی این انفجار را دولت ترکیه میدانند و با قبول مسئولیت قتل دو پلیس اعلام کردند که انتقام خونهای ریخته شده در سورچ را گرفتند.
پس از وقایع هفته گذشته با فرمان «احمد داوود اوغلو»، بمبافکنهای آنکارا به مواضع داعش و پ.ک.ک در سوریه، شمال عراق و کوهستانهای ترکیه حملهور شدند که البته واکنش سوریه و مقامهای کردستان عراق را به دنبال داشت. «فیصل المقداد» معاون وزیر خارجه سوریه اقدامهای ترکیه را نمایشی و داعش را دست پرورده آنکارا دانست و از این کشور خواست که به حاکمیت ملی سوریه احترام بگذارد. «مسعود بارزانی» رئیس اقلیم کردستان عراق نیز طی تماس تلفنی با نخستوزیر ترکیه خواستار توقف حملههای هوایی به پایگاههای پ.ک.ک و حل مسائل به صورت مسالمتآمیز شد.
غولی به نام تروریسم
نام تروریستها از سال 2001 پس از حملات 11 سپتامبر بیشتر از گذشته شنیده شد و رئیسجمهوری وقت آمریکا اعلام کرد که این کشور برای مبارزه با تروریسم به طور مستقیم وارد عمل میشود. از آن زمان تا امروز، بحث مبارزه با تروریسم و حمایت از تروریسم به طور مکرر شنیده میشود و کشورهای مختلف با استفاده از همین از عبارات تلاش میکنند عملیاتهای نظامی مستقیم یا غیرمستقیم خود را توجیه کنند. نکته حائز اهمیت در مورد تروریسم این است که هیچ گروه مسلحی نمیتواند بدون پشتیبانی یک کشور بزرگتر به حیات خود ادامه دهد. گواه این ادعا نیز، با نگاهی به تاریخ دو دهه پایانی قرن بیستم به دست میآید. گروههای مسلح در پاکستان و افغانستان با منابع مالی سعودی و پشتیبانی اطلاعاتی ایالات متحده برای مقابله با نفوذ کمونیسم در خاورمیانه و شبه قاره تاسیس شدند و در راهی قدم برداشتند که هادیان اصلی سناریوی جنگ نیابتی دنبال میکردند.
داستان ترکیه و داعش نیز همین است. کشورهای مختلف خاورمیانه به علاوه برخی قدرتهای غربی و رژیم صهیونیستی برای تضعیف محور مقاومت و منحرف کردن موج بهار عربی، گروههای مسلحی که پیش از این در عراق و چند نقطه دیگر فعال بودند را به کار گرفته و جنگ سوریه را به راه انداختند؛ ترکیه نیز یکی از همین کشورها است و هر روز مطالبی در مورد ارتباط این کشور با تروریستها منتشر میشود. بیشتر کشورهای پشتیبان، ادعای مبارزه با تروریسم نیز دارند و در ائتلاف بینالمللی به اصطلاح داعش که توسط آمریکا تاسیس شد، حاضر شدند. البته ترکیه هیچ وقت به طور رسمی به عضویت این تشکل درنیامد ولی همیشه بر عزم راسخ برای مبارزه با تروریسم تاکید داشت. چند روز پیش پایگاه هوایی «اینجرلیک» واقع در شهر آدانا برای حمله به مواضع داعش در اختیار آمریکا قرار گرفت.
اردوغان چه میخواهد؟
ترکیه امروز، باقی مانده امپراتور کهن عثمانی است که بیش از 600 سال بر سرزمین وسیعی که از آسیا تا اروپا کشیده شده بود، حکومت میکرد. اردوغان میخواهد که تنها نام میراثدار را نداشته باشد و به طور واقعی تبدیل به امپراتوری دیگر شود؛ تا جایی که برخی مخالفان وی و رقبای حزب «عدالت و توسعه» رویکرد اردوغان را «نوعثمانی گری» مینامند.
یکی از دیدگاههای موجود درباره عملیاتهای اخیر ترکیه، عرض اندام و اثبات تاثیرگذاری این کشور بر معادلات منطقه است. شاید اردوغان احساس می کند که توافق هستهای ایران و گروه 1+5 باعث حاشیهنشینی کشورش میشود و به همین دلیل عملیات هوایی علیه پ.ک.ک و داعش کلید خورد تا در کنار تامین منافع داخلی، منافع خارجی از دست نرود.
از بُعد داخلی، آنکارا به بهانه قتل دو پلیس توسط نیروهای «ه.پ.گ» (شاخه نظامی پ.ک.ک) فرصتی برای سرکوب نیروهای کرد به دست آورد و امروز عملیاتی را اجرا میکند که شاید در سالهای گذشته نتوانست به مرحله عمل برساند. بُعد خارجی وضعیت کنونی نیز، عرض اندام آنکارا در خاورمیانه، حفظ ژست ضد تروریسم و رقابت با ایران است تا این نکته را نشان دهد که ترکیه پس از توافق هستهای به حاشیه بازی رانده نمیشود.
محسن صالحی خواه