خبرگزاری کار ایران

ایلنا بررسی می‌کند؛

نگاهی به آینده سیاسی «بانوی آهنین» آلمان

انتخاب مجدد و تلاش دوباره مرکل برای ماندن در کسوت صدراعظمی آلمان، یکی از بحث‌های مطرح در برلین است. عده ای ابقای مرکل در این سمت را دور از ذهن نمی‌دانند اما دسته‌ای دیگر همچنان همکاری اطلاعاتی آلمان با آمریکا را یک خیانت بزرگ می‌دانند و در صدد بهره‌برداری حزبی از این موضوع هستند.

با نگاهی گذرا و سطحی به ساختار سیاسی کشورهای گوناگون اعم از آسیایی، اروپایی، آمریکایی و حتی آفریقایی، به یک مساله مهم و تاثیرگذار برخورد خواهیم کرد و آن هم این است که در هر قاره یک کشور در دو بعد اقتصادی و سیاسی نسبت به حکومت‌های دیگر پیشرو است و همیشه به عنوان شاخص جغرافیای سیاسی شناخته می‌شود.

در آمریکای لاتین، آرژانتین به نسبت کشورهای دیگر در ابعاد مذکور خود را به درجه قابل قبولی رسانده است. در آسیای شرقی چین حرف اول را می‌زند که گستره آن در حال جهانی شدن است و حتی دسته‌ای از کارشناسان حوزه اقتصاد بین‌الملل بر این باورند که نفوذ اقتصادی چین در حال حاضر به اکثر قاره‌ها و کشورهای جهان سرایت کرده است.

در غرب هم آمریکا همانند قدیم با پیش بردن سیاست‌های امپریالیستی خود علاوه بر سلطه سیاسی به دنبال گسترش حوزه نفوذ اقتصادی و همچنین تکنولوژی خود در تمامی جهان است. اما در قاره سبز وضعیت به نوع دیگری است. تجمیع ۲۸ کشور در قالب اتحادیه اروپایی علاوه بر هم‌گرایی، واگرایی‌هایی را به وجود آورده است که این مساله موجب آن شده تا کشورهای واقع در اروپا برای پیشی گرفتن از یکدیگر در مناسبات سیاست بین‌الملل که پیش‌زمینه‌ای برای ورود به تعاملات و مبادلات اقتصادی خواهد بود، اقدام به مبارزه با یکدیگر کنند.

در حال حاضر جمهوری فدرال آلمان توانسته به عنوان قطب اقتصادی، از دیگر رقبای اروپایی خود سبقت بگیرد و حرف خود را به عنوان تاثیر گذارترین کشور قاره سبز به کرسی بنشاند. عده‌ای از تحلیلگران بر این عقیده‌اند که وضعیت آلمان کنونی مرهون سیاست‌های «آنگلا مرکل» اولین صدراعظم زن این کشور است.

اما آنچه که تا سال ۲۰۱۷ میلادی برای آلمان‌ها مهم و حائز اهمیت است، ابقای مرکل برای چهارمین بار در مقام صدراعظمی آلمان است. به گونه‌ای که نشریه آلمانی اشپیگل در تازه‌ترین گزارش خود به دیدار مرکل با «پیتر تائوبر» دبیرکل اتحادیه دموکرات مسیحی آلمان برای تدوین راهبرد تبلیغات انتخاباتی خود در سال ۲۰۱۷ اشاره کرد که محور گفت‌وگوهای آنها بیشتر پیرامون فرد هماهنگ‌کننده تبلیغات انتخاباتی بوده است. این در حالی است که مرکل ۶۱ ساله پیش از این اعلام کرده بود که تصمیمی برای کسب سمت صدراعظمی ندارد و ترجیحش این است که فعالیت خود را روی به ‌دست آوردن کرسی ریاست کمیسیون اتحادیه اروپایی متمرکز کند.

با این حال اکثریت آلمانی‌ها خواهان ماندن وی بر کرسی صدراعظمی آلمان هستند و این اکثریت پارامتری است که مرکل نمی‌تواند آن را ندیده بگیرد. آنگلا مرکل که از سال۲۰۰۵ میلادی صدراعظم آلمان بوده، به‌ دلیل دفاع از منافع اقتصادی آلمان در بحران اقتصادی منطقه یورو از محبوبیت زیادی میان مردم این کشور برخوردار است. تازه‌ترین نظرسنجی در آلمان نشان داد که سه‌چهارم آلمانی‌ها معتقدند که مرکل با همین روند می‌تواند حتی تا سال‌های بعد از ۲۰۱۷ به‌عنوان صدراعظم آلمان باقی بماند که البته میل شخصی او و همچنین وضعیت جسمانی وی در این موضوع شرط است.

محور دیگری که موجب افزایش محبوبیت مرکل در آلمان شده ، سیاست‌های اتخاذی و البته هیتلر گونه او در برابر مساله یونان است. به گونه‌ای پس از برخوردهای مرکل با یونان به وی لقب «بانوی آهنین» را دادند که البته این موضوع ریشه در نژاد ژرمن‌ها و حس برتری‌خواهی دارد که از گذشته تا کنون در وجود و تفکر مردمان این کشور ریشه دوانده است. حتی اگر نگاهی به حرکات دست مرکل بیندازیم، تصاویر و زبان بدن آدولف هیتلر در ذهنمان نقش می‌بندد. به طوری که محققان، پژوهشگران و تاریخ‌نگاران در بیان و وصف حرکات بدن هیتلر گفته‌اند که او برای اینکه بر حریف غالب باشد و خود را برتر از دشمنان و حتی دوستان خود نشان دهد، در سخنرانی‌ها و حتی در زمان تصمیم‌گیری‌ها از حرکات دستان خود استفاده می‌کرد که دقیقاً چنین عملی توسط مرکل هم صورت می‌گیرد.

بنابراین می‌توان مرکل را صدراعظم آینده آلمان دانست. نیویورک تایمز کمتر از یک سال پیش گزارشی را منتشر کرد که یکی از دلایل موفقیت مرکل را حضور بیش از حد وی در دفتر کارش عنوان کرده بود. نکته دیگر اینکه اتحادیه اروپا از مرکل حساب می‌برد و در بیان جایگاه او در میان کشورهای اتحادیه اروپا از واژه‌هایی مانند «قاطع» و «هدایت کننده» استفاده می‌کند.

در بیان روش و سیاست‌های مرکل، باید به این نکته اشاره کرد که آلمان در اکثر تصمیم گیری‌های اروپا نقش تعیین‌کننده و پیشرو را بازی می‌کند. در بحران اوکراین، مرکل نخستین مقام اروپایی است که خود را در خطر دید و پس از اوج گرفتن این بحران سفر خود به آتن را نیمه‌کاره رها کرد و به برلین آمد تا مقدمات دیدار با پوتین را فراهم کند. همچنین در مساله حوزه یورو یکی از رقبای جدی و استراتژیک بریتانیا، مرکل و برلین به حساب می‌آید چراکه آنگلوساکسون‌ها بر این باورند که مرکل در صدد این است تا برلین را به بروکسل دوم تبدیل کند.

همچنین نباید از رابطه قوی میان تل‌آویو و مقام‌های آلمان چشم پوشی کرد. این رابطه تا جایی در بین سیاستمداران ژرمن رخنه کرده است که مرکل در دیدار با نتانیاهو رسماً عنوان کرد که سفارتخانه و کنسولگری‌های آلمان آماده ارائه خدمات در کشورهایی است که در آنجا سفارتخانه اسرائیل وجود ندارد و به نوعی خود را حافظ منافع یهودیان در سراسر جهان معرفی کرد.

البته مشکلاتی هم در این راستا پیش روی مرکل قرار دارد. موضوع اول بحث مهاجرت‌های بی‌رویه و غیرقانونی است که تبدیل به بحرانی برای آلمان و همچنین صدراعظم آن شده است. در حال حاضر آلمان با ۴۷۰ هزار مهاجر غیرقانونی رتبه نخست را در اروپا به خود اختصاص داده است. مرکل علاوه بر این‌که باید ترس داخل را از این مساله برطرف کند، باید برای پیدا کردن یک راه ‌حل جامع کاربردی برای تمامی اروپا نیز تلاش کند.

مساله دوم که مهمتر از تمامی موضوعات است و به نوعی بحث امنیت ملی و منافع ملی آلمان را به خطر انداخته است، مساله جاسوسی آمریکا از آلمان و حتی شخص مرکل است. اسنودن و آسانژ در قسمت‌هایی از اطلاعاتی که منتشر کردند به این موضوع اشاره کردند که تلفن همراه صدراعظم از سال‌ها پیش توسط آژانس امنیت ملی آمریکا شنود می‌شده است. اما دامنه این موضوع با انتشار اطلاعات و داده‌های جدید، گسترده‌تر شد و موضوع شنودها به سطح عموم مردم و حتی سیاستمداران درجه دوم و سوم آلمان هم کشانده شد و در نهایت معلوم شد دفتر صدراعظم و تا حدودی هم شخص مرکل از این موضوع با خبر بوده است.

فرجام سخن:

شاید برای گمانه‌زنی در خصوص تثبیت صدراعظمی آنگلا مرکل برای دور چهارم، کمی زود باشد. چراکه حدود دو سال دیگر تا پایان دوره صدارت وی زمان باقی است و نمی‌توان تحلیل دقیقی ارائه کرد. اما آنچه واضح و آشکار است، میزان رضایت مردم و افکار عمومی آلمان از روند و سیاست‌های مرکل خصوصاً در بحث اقتصادی است که توانسته از سال ۲۰۰۵ میلادی تا کنون ۵۳ درصد از مردم را راضی نگه دارد که البته باید گفت مدل فعالیت روزمره آلمانی‌ها، تفاوت چندانی با کشورهای دیگر اروپا دارد و با کشورهایی مانند فرانسه یا یونان به هیچ وجه قابل مقایسه نیست. به هر ترتیب مرکل در آینده‌ای نه چندان دور می‌بایست با بحران‌های یونان، رابطه با روسیه بر سر بحران اوکراین، مهاجرت‌های غیرقانونی و همچنین پرونده جاسوسی دست و پنجه نرم کند و تمامی این موارد به علاوه مخالفت‌های احزاب داخلی مانند حزب سبز آلمان بر سر مسئله همکاری در جاسوسی از آلمان، مصائبی را برای مرکل به بار خواهد آورد که اگر تا سال آینده این موانع را مرتفع نکند، احتمال کاهش مقبولیت وی تقویت خواهد شد.

گزارش: فرشاد گلزاری  

کد خبر : ۲۹۶۶۱۲