خبرگزاری کار ایران

رمزگشایی از خنده‌های زیرکانه پوتین؛

مشت آهنین، نگاه جهان را به سمت مسکو معطوف کرد

اقدام روسیه برای ورود به خاک کشوری مانند سوریه، خلاف پرونده اوکراین علاوه بر اینکه پرستیژ این کشور را افزایش داده و تقویت می‌کند، باعث می شود تا ایالات متحده آرام آرام به فکر نقل مکان از خاومیانه باشد

وقایعی که در سراسر جهان و به صورت کلی در حوزه سیاست بین‌الملل رخ می‌دهد، برگرفته از سیاست خارجی هر کشور به صورت اخص خواهد بود که برآیند آن فرم و مدلی را به نمایش خواهد گذاشت و نهایتاً نامی که بر آن نهاده می‌شود عبارت «روابط بین‌الملل» خواهد بود.

اگر روابط و خطوط آشکار و پنهان سیاست جهانی را در راستای ایجاد یک نظم جهانی بدانیم، بی‌شک در سوی دیگر آن ایجاد یک بی‌نظمی و بحران با چهره‌ها و حالات مختلف وجود خواهد داشت که به موازات آن سناریوهای قابل طرح و حتی طرح‌های از پیش تعیین شده‌ای روی میز دولتمردان، سیاسیون و مقام‌های ارشد سرویس‌های اطلاعاتی و امنیتی کشورهای دخیل یا مشتاق ورود به عرصه برهم زدن توازن و نظم بین‌المللی، به یک‌باره پدیدار می‌شوند.

در شرایط فعلی، علاوه بر ایجاد تاثیرات منفی حالت شکنندگی (State fragility) و درهم‌ریختگی امنیتی و سیاسی در جهان، شاهد نوعی از خلق و توزیع بحران در سطح خاورمیانه و حتی آفریقا هستیم که برچسب‌های گوناگونی مانند گروه‌های تروریستی، افراط‌گرایی، بنیادگرایی و واژه‌هایی از این قبیل بر آن اطلاق می‌شود. از این رو ناامن کردن وضعیت و خارج کردن اوضاع دهکده جهانی از حالت آرامش و جهت دادن آن به سمت بحران، خواه ناخواه مخالفانی را در بر خواهد داشت و حتی ممکن است موجب صف‌آرایی دولت‌ها در مقابل یکدیگر شود.

بان کی مون به چه اشاره کرد؟ سوریه یا روسیه

بحث اصلی در خصوص بحران یا چگونگی پیدایش و شدت آن نیست، بلکه مساله مهم و حائز اهمیت در این موضوع، نقش و عملکرد دولت‌ها در مقابله با آن و حتی اظهار نظرها و موضع‌گیری‌های آنان است که این موضوع علاوه بر اینکه همواره مد نظر جامعه جهانی بوده است، در سخنان «بان‌کی‌مون» دبیر کل سازمان ملل که در هفتادمین مجمع عمومی سازمان به سخنرانی پرداخت، به عنوان بدنه اصلی آن محسوب می‌شود که مهمترین بخش که به عنوان ستون فقرات و محور اصلی سخنان وی قابل بررسی خواهد بود، «بحران سوریه» و لزوم همکاری کشورها در حل و فصل آن بود.

بان‌کی مون در قسمتی از سخنان خود به بحران پناهجویان و همچنین ورود آنها به اروپا اشاره کرد و مجدداً از سوریه و اوضاع وخیم آن سخن گفت. اما اینکه چرا پرونده سوریه پس از گذشت حدود پنج سال تا به این حد مورد نظر و توجه جامعه جهانی قرار گرفت، پرسشی است که با خنده‌های زیرکانه پوتین و دیدار لاوروف با بشار اسد کلید می‌خورد و با حضور نظامیان روسیه در سوریه به اوج می‌رسد.

خنده‌های پوتین از سر ماجراجویی نیست

باید به این نکته توجه داشت که رئیس‌جمهوری سرزمین تزارها قبل از آنکه حاکم کت‌و‌شلوارپوش کرملین باشد، یک افسر اطلاعاتی سطح عالی کا.گ.ب بوده که علاوه بر دید امنیتی و نظامی در سیاست‌های خارجی خود، از قاطعیتی تبعیت می‌کند که ریشه در خون روس‌ها دارد که البته از زمان «شوروی استالین» تا «روسیه پوتین» این جریان ادامه داشته و در آینده هم ادامه خواهد داشت. از این رو در تمامی پرونده و کیس‌هایی که روسیه در آن نافذ بوده است، شاهد یک سیاست آشکار نیستیم. به بیانی دیگر، روسیه بسیار متفاوت‌ از رقیب دیرینه خود یعنی ایالات متحده آمریکا، تقریباً تمامی اقدام‌های سیاسی و نظامی خود را به صورت پنهانی دنبال و اجرا می‌کند و حتی این مقدار از فعالیت‌های روسیه که آشکارا نمایان می‌شود هم تنها گوشه کوچکی از اقدام‌های روس‌ها است.

اگر نیم نگاهی به بحران اوکراین بیندازیم و از سوی دیگر هم به بحران سوریه و ورود روسیه به این بحران نگاه بیاندازیم، به راحتی می‌بینیم که روسیه در پله و گام اول سعی می‌کند با تولید و انتشار اخبار و جهت‌دهی افکار عمومی از طریق رسانه‌ها، هشدار خود را به اطلاع طرف مقابل که در پرونده اوکراین منحصراً آمریکا و سپس ناتو و در پرونده سوریه، داعش و سیاست‌های غلط و چند جانبه آمریکا خواهند بود، برساند و پس از آن دست به اقدامی خشن که در ادبیات روس‌ها از آن به عنوان «مشت آهنین» نام برده می‌شود، بزنند.

موقعیت جغرافیایی و محتوایی دو پروژه « کی‌یف و دمشق» از نظر روس‌ها  و شخص پوتین، اختلافات بسیاری با یکدیگر دارد اما تنها یک اشتراک کلیدی در آن نهفته است و آن قرار داشتن دو کشور سوریه و اوکراین در «دایره نفوذ سنتی» فدراسیون روسیه فعلی و اتحاد جماهیر شوروی در گذشته است.

در اوکراین حضور روسیه اگر هم به صورت پنهان و در سایه بوده باشد، بازهم تمامی تحرکات جدایی‌طلبان ساکن شرق این کشور در راستای پاسخ به اقدام‌ها و سیاست‌های آمریکا در کی‌یف بوده اما در بحث سوریه موضوع کاملاً متفاوت است و این تفاوت باعث شده تا آمریکا علاوه بر اینکه به شدت احساس خطر کند، با توسل به یک فرار رو به جلو، یک چراغ سبز برای حضور رسمی روسیه در خاورمیانه روشن کند که البته این تحلیل از منظر افرادی ارائه می شود که ادعا می کنند روسیه در یک انزوای بین‌المللی قرار گرفته و مجبور است برای تطهیر چهره خود دست به اقدام‌هایی بزند تا پرستیژ جهانی خود را افزایش دهد.

تمامی طرح ها آماده هستند؛ حتی پلان دوم

اما اگر کمی واقع بینانه به روسیه و سیاست‌های پوتین خصوصاً در محور امنیتی، نظامی و اقتصادی پس از امضای الحاقیه جزیره استراتژیک کریمه نگاه بیاندازیم، به راحتی می‌فهمیم که روسیه و خصوصاً رئیس‌جمهوری و شورای مشورتی وی که در پشت پرده سیاست این کشور نظاره‌گر اقدام‌های پوتین هستند، برای یک به یک آفندهای غرب و دوستان اروپایی آن یک پدافند قوی اما مرموز در نظر دارند که خنده های اخیر پوتین در جلسات، اجلاس‌ها و گفت‌وگوهای بین‌المللی حکایت از آماده بودن و رونمایی این طرح ها دارد.

طرح اخیر روس‌ها که بدون هیچ اغماضی می‌توان گفت مانند بمب هسته ای در رسانه‌های جهان منفجر شد و موج آن تا مجمع عمومی سازمان ملل و حتی تک تک کشورهای اروپایی که چند هفته قبل تحریم‌های شورای امنیت و اتحادیه اروپا علیه مسکو را تمدید کردند، پیش رفت و چُرت بلژیکی عده‌ای از رهبران جهان را در هم ریخت تا بفهمند که قرار است اتفاقی خاص و نادر در خاورمیانه بیفتد. دلیل این اتفاق، تنها لشکرکشی یا افتتاح پایگاه های نظامی روسیه در لاذقیه یا طرطوس که در کرانه غربی سوریه قرار دارد نیست، بلکه دلیل اصلی را باید در صحن علنی مجمع عمومی سازمان ملل و در زمانی که فرد شماره یک کرملین پس از ۱۰ سال برای ادای سخنرانی و ارائه نطق خود به پشت تریبون می‌رود و غیرمستقیم واشنگتن و کاخ سفید را تهدید می‌کند، جست‌وجو کرد اما این بار از خنده‌های زیرکانه و پر مفهوم پوتین خبر نبود. بلکه چهره برافروخته پوتین که رگ‌های سر او را برآمده به تصویر می کشید، حکایت از اتمام حجت روسیه با آمریکا و اروپا دارد.

در سازمان ملل منظور پوتین از  «همکاران من» چه کسی بود؟

اگر به سخنان رئیس‌جمهوری روسیه کمی توجه شود، به وضوح تهدید شدن اتباع اروپایی، آفریقایی و حتی آسیایی که به داعش پیوسته‌اند، درک می‌شود چرا که پوتین عملاً «نسخه مرگ» را برای این دسته از افراد تجویز کرد و در بیانی دیگر سخن از یک «پروژه تمیزکاری» در سوریه به میان آورد که به عقیده بخش عمده ای از کارشناسان و مفسران این حوزه، اگر اقدام پوتین توسعه‌طلبانه و منفعت‌جویانه باشد، این فرصت را آمریکا در اختیار آن گذاشته است. چراکه علناً ایالات متحده از برچیده شدن بساط تروریسم در خاورمیانه متضرر می شود و از حیث دیگر باید به این موضوع توجه داشت که آمریکا هیچگونه برنامه‌ای برای پایان دادن به تروریسم در منطقه ندارند. با این حال اوباما در سخنرانی خود در سازمان ملل گفت که نمی‌دانیم دلیل هرج و مرج و گسترش تروریسم در سوریه و عراق چیست که همین امر تفاوت بین سیاست آشکار غرب وحشی را با شرق مرموز آشکار می کند.

مسکو، همچنان به دمشق علاقه دارد

بُعد دیگر حضور روسیه در سوریه و حمایت از دولت مرکزی دمشق و بشار اسد که به عنوان متحد قدیمی مسکو به شمار می‌رود را می‌توان در سخنان و موضع‌گیری‌های مقام‌های کشورهایی چون ترکیه، فرانسه، آمریکا، استرالیا و سایر دولت‌های متعرض به بشار اسد بررسی کرد. به عنوان مثال «جولی بیشاپ» وزیر امورخارجه استرالیا حضور بشار اسد، رئیس‌جمهور سوریه برای پایان دادن به جنگ در این کشور را کاملاً ضروری خوانده است. «رجب طیب اردوغان» اگر چه همچنان به دنبال سرنگونی اسد است اما با کوتاه آمدن و عقب‌نشینی آمریکا و تاکید کشورهای اروپایی مانند آلمان، ترکیه هم تا حدود زیادی از مواضع خود کوتاه آمده است.

فرانسوا اولاند رئیس جمهور فرانسه هم اگرچه مخالفت‌های خود را همچنان با اسد علنی می کند، اما پرواز اخیر جنگنده‌های رافائل فرانسه بر فراز آسمان سوریه و بمباران پادگان آموزش نظامی داعش نشان از این موضوع دارد که پاریس نمی خواهد از مسکو عقب بماند. چراکه سوریه و لبنان براساس موافقت‌نامه سایکس پیکو که در سال ۱۹۱۶ منعقد شد و البته امپراتوری روسیه هم بر آن نظارت داشت، به عنوان مستعمرات فرانسه انتخاب شدند و به همین دلیل فرانسه همچنان چشمش به دنبال خاک سوریه است.

عراق و چهارضلعی اطلاعاتی خاورمیانه

مساله دیگری که باز هم موجب شده تا آمریکا از جناح دیگری مورد تهدید و حتی آسیب قرار بگیرد امضا و انعقاد قرارداد همکاری اطلاعاتی روسیه، ایران، سوریه و عراق است. بر اساس این تفاهم نامه، ستادی در بغداد تاسیس خواهد شد که چهار کشور مذکور تمامی اطلاعات نظامی و غیر نظامی خود برای شناسایی و مقابله با داعش و پدیده تروریسم در خاورمیانه به اشتراک خواهند گذاشت که این به منزله اخراج آمریکا یا حداقل محدود کردن دایره فعالیت‌های اطلاعاتی ایالات متحده در عراق و پس از آن در سوریه خواهد بود.

همگان جنگ سرد و خصوصاً جاسوس‌بازی‌های قطب شرق و غرب در آن سال‌ها را به یاد دارند و می‌دانند که اگر این دو قطب مجدداً در قرن 21 به جان یکدیگر بیافتند، چه اتفاقی خواهد افتاد. لذا آمریکا و خصوصاً بریتانیا از دوران جنگ سرد خاطرات خوبی را در ذهن خود ندارند و سعی می کنند تا فاصله جدی و ایمن را از روسیه داشته باشند و همین موضوع علاوه بر بازدارندگی موجب خواهد شد تا داعش به شرط عدم وجود جاسوسان سیا در جامعه اطلاعاتی سوریه و عراق، تا حد زیادی تضعیف شود که این موضوع هم با منافع آمریکا همخوانی ندارد.

فرجام سخن:

پوتین در مصاحبه با شبکه CBS آمریکا به وضوح اقدام خود برای ورود نظامی به خاک سوریه را کاملاً قانونی و مطابق اساس‌نامه سازمان ملل متحد و اصول اساسی حقوق بین‌الملل معاصر خوانده است و ارتش بشار اسد را حافظ سوریه و خط مقدم مبارزه با داعش می‌داند. لذا اقدم روسیه برای ورود به خاک کشوری مانند سوریه خلاف پرونده اوکراین علاوه بر اینکه پرستیژ این کشور را افزایش داده و تقویت می‌کند، باعث می‌شود تا ایالات متحده آرام آرام به فکر نقل مکان از خاومیانه باشد تا با اعمال یک شیفت استراتژیک به آسیای شرقی منتقل شود تا بتواند در مقابل چین و کره‌شمالی بایستد که البته در آنجا هم از شر متحدان روسیه در امان نخواهد بود.

گزارش: فرشاد گلزاری       

کد خبر : ۳۰۸۷۶۷