پاکستان توسط چین و آمریکا تحت فشار قرار گرفته است
دور سوم مذاکرات صلح افغانستان نسبت به دو دور گذشته تفاوتهای زیادی داشته است تا جایی که چین و آمریکا از اهرم فشار بیشتری علیه پاکستان استفاده کردهاند تا بتوانند این مذاکرات را به نتیجه برسانند. علاوه بر آن احتمالاً طالبان در دور چهارم مذاکرات حضور خواهد داشت.
«پیرمحمد ملازهی» کارشناس مسائل شبهقاره در تشریح دور سوم مذاکرات صلح افغانستان در گفتوگو با خبرنگار ایلنا تصریح کرد: دور سوم مذاکرات صلح افغانستان در حالی صورت گرفت که در گذشته دو دور نشست در کابل و اسلامآباد با حضور نمایندگانی از چین و آمریکا تشکیل شده بود اما به دلایل گوناگون به نتیجه نرسیده بود. به نظر میرسد که در دور سوم پیشرفتهایی نسبت به دو دور گذشته حاصل شده و چهار طرف به این اتفاق نظر رسیدهاند که طالبان باید در دور چهارم شرکت داشته باشد.
وی اضافه کرد: اینکه نقشه راه بتواند در مذاکرات صلح افغانستان مفید واقع شود یا خیر هنوز ابهامات زیادی در بطن خود دارد. چراکه طالبان خواهان خروج نیروهای آمریکایی و ناتو از افغانستان است و در امتداد آن عامل دیگری به نام داعش در افغانستان که البته عامل بسیار مهمی تلقی میشود هم از موانع این مذاکرات ارزیابی میشود. به گونهای که داعش در حالت کنونی هم با نیروهای دولتی افغانستان و هم با طالبان در حال جنگیدن است لذا باید بگوییم که همچنان موانع زیادی در مسیر رسیدن به صلح افغانستان وجود دارد و نمیتوانیم دقیقاً بگوییم که تا چه تاریخی این مذاکرات به نتیجه نهایی میرسد.
برخی از تحلیلگران بر این عقیدهاند که آمریکا و چین در خصوص این مذاکرات با یکدیگر به یک هماهنگی نسبی دست یافتهاند تا بتوانند به پاکستان فشار وارد کنند و نهایتاً مذاکرات را به نتیجه برسانند اما باید توجه داشت که طالبان و خصوصاً جناح ملارسول با داعش همکاریهایی را کلید زدهاند که این موضوع میتواند به عنوان یکی از موانع اصلی قلمداد شود.
این تحلیلگر مسائل آسیای مرکزی در توصیف دلایل حضور چین در مذاکرات افغانستان بیان کرد: در خصوص اینکه چرا چین به پرونده صلح افغانستان ورود پیدا کرده است، باید توجه داشت که پکن در حدود 46 میلیارد دلار سرمایهگذاری در پاکستان و همچنین در افغانستان داشته است. حتی بحث استخراج نفت و گاز از این دو کشور و خصوصاً افغانستان در این بین مطرح است و مایل است تا راهحل سیاسی در این موضوع پدیدار شود که منتهی به صلح نهایی در افغانستان شود و به نوعی بتواند شرایط را برای حضور خود در آنجا مساعد کند. علاوه بر آن چین در پاکستان سرمایهگذاریهای زیادی را صورت داده و یکی از این سرمایهگذاریها احداث دو مسیر از کویته تا ایالت سینک یانگ چین و همچنین طرحریزی خط راهآهن که از پاکستان و افغانستان تا چین ادامه دارد، بوده است. بنابراین چین بسیار تلاش میکند بتواند اوضاع سیاسی و به خصوص شرایط امنیتی در این دو کشور به خصوص در افغانستان را مساعد کند تا بتواند پروژههای موردنظر خود را به سرانجام برساند.
وی افزود: درخصوص حضور آمریکا در مذاکرات صلح افغانستان، نیت حضور و مدل گفتوگوهای آنها با چین تفاوت دارد. به طوری که آنها مایل نیستند صلح و ثبات در افغانستان حاکم شود. چراکه اگر مایل به این کار بودند در طول 14 سال حضور خود در افغانستان به طور قطع این عمل را انجام میدادند اما مسالهای که در این بین باید مدنظر قرار بگیرد، این است که طالبان نسبت به سال 2001 یعنی زمان ورود نظامیان آمریکا به افغانستان قویتر شده و چیزی در حدود 30 درصد از خاک افغانستان را در اختیار دارد و این موضوع به معنی آن است که آمریکاییها مایل به استقرار صلح در افغانستان نیستند. اما در خصوص مذاکرات صلح باید بگوییم که طرف آمریکایی با توجه به ورود داعش به افغانستان و تهدید منافع واشنگتن عزم جدیتری نسبت به عملیاتی شدن صلح در کابل از خود نشان داده است تا جایی که آمریکاییها قصد دارند طالبان را از صحنه میدان افغانستان خارج کند که در نتیجه شاهد ظاهر شدن یک اتفاق نظر میان چین و آمریکا و اعمال فشار به پاکستان هستیم تا در نهایت بتوانند مذاکرات صلح افغانستان را رقم بزنند.
ملازهی در پایان گفت: باتوجه به تمامی دادههای موجود، آیندهای که میتوان برای افغانستان متصور دانست این است که طالبان در ساختار سیاسی دولت مرکزی کابل شرکت خواهد کرد و نهایتاً شاهد تغییر ساختار سیاسی در افغانستان خواهیم بود که در نتیجه سیستم فدرالی در آنجا حاکم خواهد شد که به نظر میرسد جناح ملا منصور که رهبری طالبان را جدیداً در اختیار گرفته است، در تشکیل ساختار سیاسی این کشور سهم خواهد داشت و در نهایت تقسیمبندی استانها به صورت قبیلهای و عشیرهای صورت خواهد گرفت.