خبرگزاری کار ایران

گزارش ایلنا از رویکرد نظامی مسکو در سوریه؛

تغییر راهبرد یا موازنه قدرت؟

روس‌ها درصدد هستند تا بتوانند در مذاکرات آینده و زد و خورهای سیاسی در پرونده سوریه دست بالا را در مقابل آمریکا و در سطوح بعدی، در برابر اروپایی‌ها داشته باشند و از این منظر راهبرد نظامی جدیدی اتخاذ کرده‌اند.

«امروز رسانه‌ها استقرار اس-۳۰۰ توسط ما را فریاد می‌زنند. من به یاد دارم که بعد از استقرار اولین سامانۀ پدافند هوایی در ویتنام، ۲۴ هواپیمای آمریکایی را در یک روز سرنگون کردیم». جمله‌ای که از نظر می‌گذرد، توسط «لئونید کلاشینکوف» نایب رئیس کمیسیون روابط خارجی دومای روسیه چند روز پس از رای نمایندگان مجلس این کشور به استقرار دائم سامانه پدافندی اس- ۳۰۰ و اس-۴۰۰ در سوریه بیان شد. شاید عموم مخاطبان حوزه بین‌الملل، به خصوص اشخاصی که به صورت روزانه اخبار مرتبط با جغرافیای غرب آسیا را دنبال می‌کنند، در هفته‌های گذشته شاهد انتشار اخبار گوناگونی از زد و خوردهای دو قطب درگیر در سوریه باشند که مهمترین آنها در سطح اول نزاع دیپلماتیک میان مسکو و واشنگتن بوده و در سطوح بعدی نظاره‌گر صف‌آرایی دولت‌ها در سازمان‌ ملل بودیم.

photo_2016-10-06_17-16-06

«استقرار سامانه پدافندی اس- ۳۰۰ در خاک سوریه»

باید توجه داشته باشیم که در بحران‌های داخلی به دلیل بومی بودن مخاصمات مسلحانه، در فاز نخست شاهد خیزش عمل‌کننده‌های دولتی (به عنوان جناح تثبیت کننده اوضاع) و در ادامه آن جناح متخاصم (اعم از گروه‌ها و جناح‌های بومی تروریستی یا وارداتی) خواهیم بود. به گونه‌ای که دولت‌ها برای رویارویی با عنصر برهم زننده امنیت ملی وارد فاز تقابل می‌شوند و در مقابل هم عامل یا عاملان بحران شدت عمل را بیشتر می‌کنند که نتیجه آن را می‌توان در «پرونده سوریه» مشاهده کرد.

اما در فاز دوم و زمانی که بحران از یک وضعیت داخلی به حالت منطقه‌ای و بین‌المللی تغییر ماهیت می‌دهد و گستره آن تا قلب اروپا، آمریکا و حتی شمال آفریقا سرایت می‌کند، نظاره‌گر ورود قدرت‌های سیاسی و نظامی به موضوع مربوطه هستیم. اگر به منحنی طی شده از سال ۲۰۱۱ تاکنون نگاهی گذرا بیاندازیم، در ابتدا شاهد بودیم که بازیگران منطقه‌ای اعم از عربستان، ایران، قطر، ترکیه و در جایی هم اردن و کویت در پرونده سوریه حضور داشتند اما پس از مدتی آمریکا سناریو‌های خود را یکی پس از دیگری مطرح کرد. این وضعیت تا زمان ورود نظامی روسیه به زمین بازی سوریه یک حالت مسکوت را به تصویر می‌کشید. به بیانی گویاتر روند تحرکات در پرونده سوریه به صورتی بود که تنها شاهد قتل عام شهروندان سوری و پس از آن ساکنان عراق بودیم و اخبار حول محورهای عملیاتی و میدانی قبض و بسط داده می‌شد.

1819552

 

از این جهت است که باید بگوییم ورود روسیه به «پرونده شامات» روند سیاسی و دیپلماتیک را تحریک کرد. چراکه بر اساس یک اصل نانوشته، در بحران‌هایی نظیر سوریه و عراق، «خروجی تحرکات میدانی تعیین کننده خط‌مشی مذاکرات سیاسی است». دلیل این امر کاملاً مشخص است. برای روشن‌تر شدن این ادعا باید به آخرین تحرکات پاریس و لندن در شورای امنیت اشاره شود. فرانسه طی روزهای اخیر پیش‌نویس طرح آتش‌بس در حلب را به شورای امنیت ارائه کرد که نهایتاً «ویتالی چورکین» نماینده روسیه در شورای امنیت خبر از وتوی آن داد که البته قاهره هم در این راه با مسکو هم قدم شد و نهایتاً شاهد عصبانیت سعودی‌ها بودیم. به صورتی که «سلمان الانصاری» مسئول لابی‌ سعودی‌ها در آمریکا در حساب کاربری توئیتر خود مصر را فاقد صلاحیت برای رهبری امت عربی خطاب کرد.

در امتداد این موضوع پیش‌نویس قطعنامه پیشنهادی روس‌ها در خصوص حلب تنها با موافقت چهار کشور از ۱۵ عضو دائم و غیردائم شورای امنیت روبه‌رو شد. در جریان این رأی‌گیری ۹ کشور به طرح روسیه رأی مخالف و دو کشور نیز رأی ممتنع دادند که روزنامه‌هایی مانند «راسیسکایا» و «ماسکوفسکی کامسامولتس» در روز بعد به انتشار اخبار این رای‌گیری و حتی انتقاد چورکین از فرانسه و بریتانیا پرداختند. اما این رای گیری‌های چندان برای مسکو اهمیت ندارد. چراکه پس از این ماجرا شاهد استقرار موشک‌های «اسکندر ام» در منطقه «کالینینگراد» در نزدیکی اروپای غربی بودیم که می‌تواند قرینه‌ای از استقرار سامانه اس-۳۰۰ در سوریه را به تصویر بکشد. البته نباید از این نکته غافل ماند که این موضوع واکنش روسیه به استقرار تسلیحات سنگین آمریکا در اروپای شرقی محسوب می‌شود اما به هر ترتیب این سیگنال مخابره می‌شود که کرملین طرح‌های متعدد نظامی در جغرافیای متفاوت را در دستور کار خود قرار داده است.

1905348

مساله‌ای که در این بین و با واکاوی رفتار نظامی – امنیتی در سایه تحرکات سیاسی مسکو در نظام‌ بین‌الملل و خصوصاً در جغرافیای غرب‌ آسیا می‌تواند مشاهده کرد، این است که روس‌ها تنها به دنبال به رخ کشیدن و نمایان کردن قدرت نظامی خود نیستند بلکه می‌خواهند به جهانیان و به خصوص به رقیب دوران جنگ سرد خود یعنی «واشنگتن» بفهمانند که کرملین و در راس آن شخص «ولادیمیر پوتین» به همراه «دیمیتری مدودف» هر وقت که اراده کنند، می‌توانند آغازکننده سناریو‌های جدید باشند. از این‌رو باید به اظهارات «لئونید راژیخوفسکی» یکی از کارشناس‌های سیاسی روسیه اشاره کرد. وی اظهار می‌کند که «سیاست خارجی روسیه تنها بر کسب احترام آمریکا متمرکز شده است و ابعاد دیگری ندارد. منظورم از احترام، تعریف روسی این کلمه است: مردم به شما احترام می‌گذارند چون از شما می‌ترسند».

با کمی تامل در مورد اظهارات راژیخوفسکی نمایی از یک تقسیم وظیفه در ساختار کلی روسیه نمایان می‌شود. به طوری که در این ساختار دو طیف حضور دارند: دسته اول مهره‌های امنیتی، سیاسی و نظامی روسیه خواهند بود که در وزارت خارجه، سرویس اطلاعاتی، وزارت دفاع و ارتش این کشور فعالیت می‌کنند و خط‌دهی و رهبری آن توسط ولادیمیر پوتین صورت می‌گیرد که می‌توان آن را «تیم حراست و حفاظت از منافع ملی روسیه» نامید. دسته دوم چهره‌های فعال در حوزه اقتصادی، انرژی و آموزش عالی روسیه است که هدایت آن به عهده نخست‌وزیر کشور یعنی دیمیتری مدودف است و آن را «گروه هدف‌گذاری راهبردی و اهرم فشار دوم» می‌نامیم. چراکه در خصوص پرونده اوکراین پس از بالا گرفتن درگیری‌های نظامی در مناطق دونتسک و لوهانسک شاهد بودیم که رئیس جمهوری روسیه تهدید کرد که گاز مصرفی اروپا را قطع می‌کند و میلیون‌ها اروپایی در سرمای زمستان این قاره به مرگ غیر طبیعی کشته خواهند شد که در آن زمان مدودف نقش تاثیرگذاری ایفا کرد.

در حالت کنونی همین سناریو و دیدگاه از سوی مسکو در پرونده سوریه و خصوصاً در مورد حلب در حال طرح‌ و پیاده‌سازی است. درست است که روس‌ها‌ از گذشته بر استراتژی تامین منافع ملی خود نظر داشته و دارند اما یکی از مسائلی که موجب شد تا پای سامانه‌های پدافندی اس- ۳۰۰ و اس-۴۰۰ به پایگاه حمیمیم باز شود، طرح سناریوی اروپایی – آمریکایی در مورد حلب است. روس‌ها پس از حمله هوایی غربی‌ها به نیروهای ارتش سوریه در دیرالزور منتظر نشستند تا مشاهده کنند غربی‌ها در صدد کلید زدن چه طرح جدیدی هستند. گفت‌وگوهای سرگئی لاوروف و جان کری، وزرای خارجه آمریکا و روسیه از یک سو، و از سمت دیگر جنگ لفظی سخنگوها و مقام‌های سیاسی، نظامی و امنیتی واشنگتن و مسکو هم نتوانست طوفان به وجود آمده در حلب را آرام کند. اما آنچه که روس‌ها به عنوان ابزاری مطمئن و سلاحی استراتژیک از آن استفاده کردند، بمباران رسانه‌ای کرملین در این مدت بود که سه خبرگزاری اسپوتنیک، تاس و راشاتودی به عنوان سه ضلع اصلی مثلث رسانه‌ای روسیه در آن حضور داشتند و مابقی مطبوعات، رادیوها، سایت‌ها و پایگا‌ه‌های خبری درجه دوم و سوم دنباله‌روی آنها بودند و مشابه این پوشش رسانه‌ای را می‌توان در مورد پاک‌سازی «پالمیرا» مشاهده کرد.

1460811769photo_2016-04-16_17-31-46

روس‌ها معتقد هستند که آتش‌بس‌های اخیر تنها فضای ایجاد تنفس برای تروریست‌ها و در راس آنها جبهه فتح الشام (جبهه النصره سابق) را مهیا کرده است که این به ضرر منافع سیاسی و نظامی روسیه است. مسکو به صورت دقیق می‌داند که ادامه حضور در سوریه هزینه‌های اقتصادی زیادی را بر این کشور تحمیل می‌کند. مضاف بر این‌که پرستیژ بین‌المللی روسیه در این بین خدشه‌دار می‌شود که می‌توان به رای‌گیری پارلمان آلمان در خصوص وضع تحریم‌های بیشتر علیه روسیه در روزهای اخیر اشاره کرد. علاوه بر آن رای مثبت نمایندگان دومای روسیه به حضور دائمی نظامیان این کشور در خاک سوریه و همچنین طرح پیشنهادی «نیکلای پانکوف» معاون وزیر دفاع روسیه برای تاسیس پایگاه دریایی در بندر طرطوس سوریه نشان‌دهنده این است که راهبرد نظامی روسیه نه تنها تغییر پیدا کرده بلکه برای موازنه قدرت نظامی و تاثیر آن بر تحولات میدانی وارد فاز جدید شده است. متعاقباً روس‌ها در صدد این هستند تا بتوانند در مذاکرات آینده و زد و خورهای سیاسی در پرونده سوریه دست بالا را در مقابل آمریکا و در سطوح بعدی، در برابر اروپایی‌ها داشته باشند.                               

گزارش: فرشاد گلزاری

کد خبر : ۴۱۸۵۱۲