خبرگزاری کار ایران

برگزاری نشست رونمایی از «ساحل آرمانشهر»؛

امیررضا کوهستانی از پزشک ژانرها گفت

امیررضا کوهستانی بیان کرد: اینکه کسی درباره‌ی هیچ‌چیز، 9 ساعت نمایش‌نامه بنویسد و آن را روی صحنه ببرد، فقط از استاپارد برمی‌آید.

به گزارش ایلنا، مراسم رونمایی و معرفی سه‌گانه «ساحل آرمانشهر»، با حضور آبتین گلکار و امیر‌رضا کوهستانی در شهر کتاب مرکزی برگزار شد.

آبتین گلکار در ابتدای این نشست رونمایی درباره ژانر و سبک این اثر گفت: من پیش از این، نمایش «مسخره بازی» نوشته‌ی تام استاپارد را خوانده بودم و این نمایش‌نامه هم همانند قبلی بود؛ نکته‌ی مهم در این میان، تفاوت‌های نمایش‌نامه مستند و مستند تاریخی است.

او ادامه داد: تا مدت‌های طولانی، این دو هم‌رتبه‌ی هم بودند ولی بعد از یک دوره‌ای در قرن بیستم، این دو از هم جدا شدند و نمایش‌نامه مستند، به متنی اطلاق شد که کلمه کلمه آن بر اساس اسناد بود مثل نمایش‌نامه‌هایی که درباره محاکمه‌ی سران نازی‌ها یا محاکمه‌ی مخترع بمب اتم در آمریکا نوشته شده است.

گلکار همچنین گفت: اما کار تام استاپارد با همه این‌ها فرق دارد؛ در متن او، شخصیت‌های تاریخی، واقعی هستند ولی او خودش را قائل به این نمی‌داند که به همه‌ی واقعیت‌های تاریخی پایبند بماند و حتی دو نفر را در شرایطی قرار می‌دهد که هیچ‌وقت نمی‌توانیم تشخیص دهیم، واقعاً در تاریخ کنار هم بوده‌اند یا نه.

وی افزود: او در این نمایش‌نامه، سال‌های مرگ و زندگی را تغییر می‌دهد و روایت خودش را از روشنفکران مشهور روسی ارائه می‌کند که در حال ترویج ایده‌های‌شان هستند؛ به علاوه ما تصاویری از زندگی خانوادگی و زندگی رومزه آنها هم می‌بینیم که این تصاویر بی‌ارتباط با تفکرشان نیست.

گلکار اضافه کرد: به نظر من استاپارد این کار را کرده تا اسطوره ذهنی خواننده شکسته شود، مساله‌ای که از نظر دراماتیک قابل توجه است چون او با این کار، به نوعی وقایعی را که یک قرن بعد درباره انقلاب شوروی رخ داد، به گردن این افراد می‌اندازد و می‌گوید که این‌ها با رفتار تند و زیاده‌روی‌هایشان انقلاب شوروی را رقم زدند.

این مدرس دانشگاه در بخش دیگری از سخنانش اظهار داشت: در این نمایش‌نامه ما با هرتسن مواجه هستیم که رویای آزادی را در سر دارد اما طی متن، مدام به ثروت او طعنه زده می‌شود. درواقع ما چیزی درباره‌ی افکار و عقاید او نمی‌بینیم، شعارهای توخالی از او می‌شنویم.

وی افزود: همچنین با چند نماد در متن روبرو هستیم همانند قلم‌تراش و کودکی که با فرفره بازی می‌کند، نمادهایی که اشاره به صیقل خوردن و تغییر فکر و روحیه روشنفکرانی همچون هرتسن دارد درحالی که برای بقیه مردم نسخه‌ می‌پیچند.

گلکار در پایان درباره‌‌ی ترجمه اثر گفت: کتاب، ترجمه بسیار خوب و روانی دارد، بی‌آنکه مترجمان تلاش کرده باشند از شکسته‌نویسی استفاده کنند.

امیررضا کوهستانی، نویسنده و کارگردان تئاتر دیگر مهمان این نشست بود ابتدا به معرفی استاپارد پرداخت و گفت: تام استاپارد، نویسنده‌ای است که قبلاً هم از او کارهایی منتشر شده و در ایران ناشناخته نیست اما صحبت کردن درباره‌اش کار بسیار سختی است و نمایش‌نامه‌ها و فیلم‌نامه‌هایی که می‌نویسد، کم‌نظیر است طوری که در سینمای دنیا به او پزشک ژانرها می‌گویند.

او ادامه داد: اخیراً مقاله‌ای درباره او می‌خواندم که می‌گفت استاپارد در عنفوان جوانی، نمایش‌نامه‌هایی نوشت که مثال خوانش‌های پست مدرنسیم در نمایش‌نامه‌نویسی شد اما او به مرور زمان، بیشتر و بیشتر به سمت نمایش‌نامه کلاسیک کشیده شده است طوری که قواعد رئالیسم را زیر پا گذاشته تا نمایش‌نامه اخیرش را با عنوان «ساحل آرمانشهر» بنویسد. طوری که می‌توانم بگویم الگوهای چخوفی بر این اثر منطبق است.

این کارگردان افزود: زنان آستانه ازدواج و مردان عاشق‌پیشه، ساختار اثر را به سمت ادبیات قرن 19 می‌کشاند، استاپارد در این اثر عمداً تاریخ را با غلط‌های تاریخی و ثبت‌شده در نمایش‌نامه‌اش، زیر سوال می‌برد و در پاسخ به منتقدان می‌گوید وقتی درباره بدیهی‌‌رین اتفاقات تاریخی شک و شبهه داریم، کسی نمی‌تواند من را درباره تاریخ تولد یک شخصیت بازخواست کند.

کوهستانی همچنین گفت: نکته‌ای که در مستندنویسی وجود دارد، این است که می‌خواهیم با این کار، بخشی از دورانی را که از آرشیو حذف شده، آرشیو کنیم و این نکته درباره تاریخ هم به گونه دیگری مطرح است. به این صورت که بخش‌هایی را که تاریخ‌نویسان در آن حضور ندارند، بازنمایی کنیم.

وی ادامه داد: درواقع، تاریخ در زمان معاصر زیر سوال می‌رود چون منتقدان می‌گویند چرا فقط دو ساعت از یک دادگاه 9 ساعته، در یک نمایشنامه بازنمایی شده است؟ چون نویسنده مجبور بوده دست به انتخاب بزند؛ نویسنده مجبور بوده روایت تاریخی را با ساطوره‌ای ترتیب، انتخاب و حذف و تبعیض قطعه قطعه کند تا روایت دیگری ارائه شود. البته به زعم عده دیگری حتی اگر تمام آن 9 ساعت هم به نمایش درمی‌آمد، باز هم نویسنده و مخاطب نمی‌دانند چه چیزی برای مردمی که در یک دادگاه بوده‌اند، مهم بوده و چه چیزهایی بی‌ اهمیت؛ ما هرگز آنچه را که برای قربانیان جنگ جهانی دوم به عنوان شهروند عادی، وکیل و قاضی اهمیت داشته، نمی‌توانیم حس کنیم و به همین علت است که تاریخ نگاری و تاریخ زیر سوال می‌رود.

این نویسنده همچنین اظهار داشت: استاپارد، فرم‌هایی را انتخاب می‌کند که پرسشگری تاریخی در آن نمود دارد، او زمان را پس و پیش می‌کند و کارهای دیگری که قبلا درباره آن صحبت کردیم، اما مهم‌ترین کاری که درباره ساحل آرمانشهر، انجام می‌دهد، این است که شخصیت‌ها را بدون هیچ سرانجامی رها می‌کند. شخصیت‌های این سه‌گانه، نه شهید می‌شوند و نه مدال می‌گیرند، او شخصیت‌هایی را نشان می‌دهد که از نگاه تاریخ فراموش شده‌اند، آن هم شخصیت‌هایی که سرشار از ایدئولوژی بوده‌اند و همواره برای تغییر آینده تلاش می‌کرده‌اند.

وی در پایان گفت: اینکه کسی درباره‌ی هیچ‌چیز، 9 ساعت نمایش‌نامه بنویسد و آن را به روی صحنه ببرد، فقط از استاپارد برمی‌آید.

کد خبر : ۳۴۶۹۴۰