شهرام اقبالزاده در گفتوگو با ایلنا:
سیاستهای فرهنگی اخیر شکست خوردهاند
ضعف سیاستگذاری همواره در دهههای اخیر وجود داشته اما به نظر من در میان دولتهای پیشین، آقای احمدینژاد را باید کاپیتان تیم بیسیاستیها دانست / در طول این سالها چه برنامهی موثر و تاثیرگذاری برای توسعه و ترویج کتاب و کتابخوانی سیاستگذاری و اجرا شدهاست؟
ایلنا: شهرام اقبالزاده(نویسنده و مترجم) معتقد است: کاهش تیراژ کتابها با درنظر گرفتن افزایش جمعیت نسبت به سالهای ابتدایی انقلاب، نشان دهندهی شکست سیاستهای فرهنگی و حتی نشانگر فقدان سیاستهای مشخص و موثر در سالهای اخیر بوده است.
وی در تشریح وضعیت بازار کتاب به خبرنگار ایلنا توضیح داد: متاسفانه رکود در بازار کتاب از دو سال پیش آغاز شد، در سال جاری به اوج خود رسید و همچنان روز به روز در حال افول است. این اتفاقات در شرایطی رخ میدهد که در دورههای مختلف همواره حرفها و شعارهای خوبی از مشوولان فرهنگی کشور و دولت شنیدهایم اما متاسفانه همچنان مسائل فرهنگی و نشر کتاب حول همان محور میچرخد که میچرخید.
اقبالزاده ضمن بیان این مطلب که ناشران کشور دچار بلاتکلیفی هستند، گفت: وقتی کار نشر برای ناشر مرقون به صرفه نباشد، یا زیر بار انتشار کتابها نمیرود و یا آنها را در تیراژی بسیار پایین منتشر میکند. حالا اگر متوسط قیمت یک کتاب را ۸ تا ۱۰ هزار تومان درنظر بگیریم و تیراژ بین ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ نسخه را به صورت میانگین لحاظ کنیم، محقق یا نویسندهای که چندین ماه از زندگی خود را صرف تالیف و نگارش کرده؛ چطور باید با ۱۰ درصد حقالزحمهای که میگیرد، امرار معاش کند؟ تازه این در صورتی است که کتابش در فرصت کوتاهی به فروش برسد!
این نویسنده و کارشناس نشر با اشاره به تاثیرات منفی بحرانهای اقتصادی خاطرنشان کرد: رکود اقتصادی و تورم در جامعه باعثشده که حتی کتابخوانها کتاب را از سبد خرید خود خارج کنند. در واقع رویدادهای اقتصادی باعثشده کتاب که همواره در جامعهی مظلوم واقع شود، مظلومتر باشد.
وی همچنین ممیزیهای غیرمنطقی را بر کاهش نرخ مطالعه موثر خواند و گفت: اخیرا طبق نشرخواهی یکی از رسانهها مشخص شده که تنگشدن دایرهی ممیزیها در سالهای اخیر، باعث۲۲ درصد افت کتابخوانی در کشور شده. این در شرایطیست که مسوولان و مدیران جدید ارشاد، شعار بهبود اوضاع و رفع مشکلات ممیزی را سر میدهد ولی هنوز هیچ اتفاقی در این حوزه رخ نداده است.
اقبالزاده ضمنبیان این مطلب که شعار توسعهی فرهنگ و انقلاب فرهنگی در سهدههی گذشته تنها در حد یک شعار باقی مانده است، اظهار داشت: به نظر من نه تنها سیاستهای فرهنگی در دورههای پیشین سیاستهای شکستخوردهای بودهاند؛ بلکه به اعتقاد من مشکل ما اصلا فقدان سیاستهای فرهنگی مشخص بوده. سوال من از شما این است؛ در طول سالهای گذشته چه برنامهی موثر و تاثیرگذاری برای توسعه و ترویج کتاب و کتابخوانی سیاستگذاری و اجرا شدهاست؟
وی افزود: کتاب و کتابخوانی در حوزههای آموزشی کشور هیچ جایگاهی نداشتهاند؛ آنچنانکه دانشآموزان و دانشجویان کتابخوان باز نمیآیند؛ شاید در بهترین حالت درسخوان بار بیایند که آنهم برپایهی محفوظات است و نه آموزش و یادگیری خلاق! بنابراین سیاستهای توسعهی فرهنگ کتاب و کتابخوانی هیچ نمود و بروزی در آموزش پرورش و آموزش عالی نداشته و ندارد.
این مترجم که تاکنون کتابهایی مختلفی درخصوص دغدغهی کتابخوانی ترجمه کرده، افزود: من در مقدمهی کتاب «روانشناسی خواندن و ترویج کتابخوانی» به موارد متعددی که با فرهنگ توسعهی کتاب و کتابخوانی تضاد داشتهاند اشاره کردهام. این مقدمه به نوعی تحلیلی جامعهشناختی بر مسالهی بحران کتابخوانی در کشور است.
وی ادامه داد: این مساله باید مورد بررسی کارشناسان حوزههای علوم انسانی قرار گیرد که چرا انقلابی که شعارش توسعهی فرهنگ و انقلاب فرهنگی بود بعد از سی و چند سال در محقق کردن اهداف خود شکست خورده است؟
اقبالزاده برای اثبات سخنانش به سابقهی تیراژ کتاب در دورههای مختلف اشاره کرد و گفت: در سالهای ابتدایی انقلاب، میانگین تیراژ کتابهای کودک و نوجوان در کشور، ۱۰ هزار نسخه و تیراژ میانگین رمانهای بزرگسال چیزی بین ۳ تا ۵ هزار نسخه بوده است. حالا چه شده که ما بعداز گذشت بیش از ۳۰ سال و با وجود دوبرابر شدن جمعیت، شاهد میانگین تیراژهای ۵۰۰ نسخهای و ۱۰۰۰ نسخهای هستیم؟ این کاهش چشمگیر، نشان دهندهی شکست سیاستهای فرهنگی است.
وی درمورد راهکارهای خروج از بحران موجود اظهار داشت: ما نیازمند برنامههای مدون و مشخص در این راستا هستیم که در تدوینشان باید از خرد جمعی استفاده شود وگرنه این مشکل، مشکلی نیست که از بالا به پایین و به صورت فرمایش حل شود.
این نویسنده کودک و نوجوان در ادامه خاطرنشان کرد: چند سال پیش از شورای عالی انقلاب فرهنگی که عالیترین نهاد سیاستگذاری امور فرهنگی در کشور است، به اهالی قلم فراخوان نظرخواهی دادند. من در پاسخ، پیگیر ارائهی نظراتم بودم که به من گفتند آقای مصطفی رحماندوست با ما همکاری دارد و شخصا پیگیر مسائل است. وقتی این مساله را از آقای رحماندوست جویا شدم و ایشان به من گفت تنها یک جلسه او را دعوت کردهاند و دیگر هیچ!
وی با اشاره به تداوم مشکلات حوزهی نشر و کتابخوانی در دورههای مختلف گفت: صحبت از یکی دو سال اخیر نیست؛ زیرا مشکل ریشهدارتر از این حرفهاست. به عبارت دیگر ضعف سیاستگذاری همواره در دهههای اخیر وجود داشته اما به نظر من در میان دولتهای پیشین، آقای احمدینژاد را باید کاپیتان تیم بیسیاستیها دانست.