خبرگزاری کار ایران

کارکرد انجمن صنفی روزنامه نگاران چگونه باید باشد

خبرنگاری اگرچه یک رشته دانشگاهی است، اما در ایران امروز ما شغلی عمومی محسوب می‌شود که حرفه‌ای‌گری در آن به کیمیا بدل شده است. امروز متأسفانه نگاه نازل به این شغل و از همه مهم‌تر ناامنی شغلی خبرنگاران موجب شده تا افراد زیادی به خود اجازه دهند مقطعی از عمر خود را به کار خبرنگاری تخصیص دهند و پس از آن شغل دیگری را برای امرارمعاش برگزینند.

روزنامه شرق در شماره امروز خود مطلبی درباره انتخابات هیات مدیره و ارکان اجرایی مجمع عمومی انجمن صنفی روزنامه نگاران به قلم سید ابوتراب فاضل منتشر کرده است.

 به گزارش ایلنا، در این مطلب آمده است.

١- فردا مجمع عمومی انجمن صنفی روزنامه‌نگاران تهران با هدف انتخاب هیأت‌مدیره و ارکان اجرائی برگزار می‌شود. تا اینجای کار یعنی تولد یک نهاد مدنی -  صنفی، آن‌هم در حوزه رسانه، کاری بسیار مبارک و شایسته تکریم است، اما اینکه کارکرد این نهاد چه باید باشد و چگونه باید حرکت کند که اولا دغدغه صنفی اهالی رسانه را پوشش دهد و ثانیا مستمر و کارآمد باشد، نکته دیگر و البته بسیار مهم است.

«رسانه در ایران کارکرد سیاسی دارد»، «ابزار قدرت است»، «در نبود احزاب جایگزین آنهاست»، «پلکان ترقی در نردبان قدرت است»، «کارکرد اقتصادی پیدا کرده است» و ده‌ها تعبیر دیگر سال‌هاست در تعریف رسانه و روزنامه در ایران گفته می‌شود. حتی اگر به تاریخ سیاسی صدساله گذشته هم نگاهی گذرا بیندازیم، همین شواهد را می‌بینیم، ا‌فرادی مانند سیدضیاء طباطبایی که از روزنامه‌نگاری به نخست‌وزیری رسیدند، تا آدمهای مهم و تصمیم‌سازی که همه قدرتشان در داشتن جریده خلاصه می‌شد و در دوره اخیر همه به یاد داریم که در دوران رونق مطبوعات در دوره اصلاحات، چگونه فهرست روزنامه‌نگاران دوم‌خردادی ترکیب نهایی ٣٠نفره تهران برای مجلس ششم را تعیین کرد؛ اما سؤال اساسی اینجاست که این جماعت روزنامه‌نگار و به قول امروزی‌ها، اهالی رسانه فقط باید دغدغه قدرت داشته باشند؟ آیا این گروه همه‌شان باید از نردبان قدرت بالا بروند و اگر نرفتند -که قریب‌به‌اتفاق نرفتند و نمی‌روند- دغدغه زندگی روزمره و معیشت و امنیت شغلی و رفاه خود را باید چگونه رفع کنند؟ در پاسخ به همین دو سؤال اساسی شاید به ضرورت تأسیس انجمن صنفی برسیم، اما این همه واقعیت نیست. انجمن‌های صنفی در حقیقت یک انسجام صنفی - تشکیلاتی برای پیگیری حقوق حقه اعضا محسوب می‌شود و دراین‌صورت حق باید قبلا ایجاد شده باشد تا به‌عنوان یک مطالبه اصولی از طرف انجمن پیگیری شود. به عبارت بهتر قبل از اینکه انجمن تشکیل شود، باید حقوق صنفی اهالی رسانه به رسمیت شناخته شود و سپس از طریق ابزارهای قانونی و تشکیلات منسجم پیگیری شده و احقاق حق صورت گیرد؛ اتفاقی که متأسفانه تاکنون صورت نپذیرفته است. در این راستا البته دولتمردان (به مفهوم عام)، نقش مهمی دارند، ولی تاکنون وظیفه خود را در برابر اهالی رسانه انجام نداده‌اند. مطالبه‌گری در این باب مسلما حق خبرنگاران و روزنامه‌نگاران است.

٢- دغدغه اهالی رسانه در چهار حوزه حمایتی باید مورد توجه قرار گیرد: حوزه معیشتی، رفاه، درمان و امنیت شغلی که متأسفانه در این چهار حوزه سیاست‌گذاری مدونی صورت نگرفته است و تمامی تصمیم‌گیری‌ها و برنامه‌ریزی‌ها مقطعی و دوره‌ای هستند. معیشت خبرنگاران از آنجا آسیب‌پذیر شده که رسانه در ایران هیچ‌گاه به‌مثابه یک بنگاه اقتصادی با الزامات و سازوکار خاص مورد توجه قرار نگرفته است؛ ازهمین‌رو استمرار معیشت خبرنگاران نمی‌توانسته موضوع مورد توجه صاحبان رسانه قلمداد شود. ناامنی شغلی تالی فاسد معیشت ناپایدار اهالی رسانه است و به‌همین‌ترتیب رفاه، موضوعی فراموش‌شده قلمداد می‌شود. شاید یکی از دلایل ناپایداری شغلی خبرنگاران، نگاه ابزاری سیاست‌مداران به اهالی رسانه است. برخی اهالی سیاست علاقه دارند اهالی رسانه را همیشه در بند خویش کنند. این در حالی است که اهالی رسانه هیچ‌وقت دوست ندارند در بند و دام کسی از جمله برخی اهالی سیاست بیفتند، چراکه استقلال حرفه‌ای خبرنگاران باعث می‌شود بی‌محاباتر نقد کنند و این به مذاق برخی اهالی قدرت خوش نمی‌آید. این وضعیت متأسفانه در نبود نهاد صنفی متشکل و منسجم آزاردهنده‌تر هم شده است. این ناامنی شغلی موجب شده در ایران به‌جز برخی رسانه‌های خاص که از قضا مدیریت آن هم همیشه همان افراد قبلی بوده‌اند و در ٣٥ سال گذشته تغییری نداشته‌اند، خبرنگاری را نشناسیم که معرف برند یک رسانه باشد و آن رسانه معرف برند آن خبرنگار باشد. این از طنزهای تلخ تاریخ مطبوعات در ایران است که ظاهرا هنوز درمانی برای آن پیدا نشده.

٣- خبرنگاری اگرچه یک رشته دانشگاهی است، اما در ایران امروز ما شغلی عمومی محسوب می‌شود که حرفه‌ای‌گری در آن به کیمیا بدل شده است. امروز متأسفانه نگاه نازل به این شغل و از همه مهم‌تر ناامنی شغلی خبرنگاران موجب شده تا افراد زیادی به خود اجازه دهند مقطعی از عمر خود را به کار خبرنگاری تخصیص دهند و پس از آن شغل دیگری را برای امرارمعاش برگزینند. این نگاه فرومایه به شغل خبرنگاری حاکی از نبود «حرفه‌ای‌گری» در این شغل است. متأسفانه با گسترش شبکه‌های مجازی و امکان تشکیل کانال‌های خبری، این آفت بیش از گذشته دامن اهالی رسانه را گرفته است. بسیاری از مشاغل که البته حساسیت بسیار کمتری نسبت به این شغل دارند دارای مراتب حرفه‌ای و گواهی‌نامه‌های خاص هستند که درصورت نداشتن آنها فرد، وارد حوزه کاری نمی‌شود؛ مانند نظام مهندسی برای مهندسان یا نظام پزشکی برای پزشکان یا گواهی‌های حرفه‌ای برای حسابداران و... . اما درباره کار سخت و نفس‌گیر روزنامه‌نگاری و خبرنگاری چنین سازوکاری وجود ندارد. این نقصان بدون‌تردید، امنیت شغلی خبرنگاران را تهدید می‌کند که باید به آن به‌عنوان یک مطالبه صنفی توجه شود؛ البته صلاحیت حرفه‌ای خبرنگاران باید با یک سازوکار حرفه‌ای و مستند به تجارب جهانی از سوی انجمن صنفی صادر و تأیید شود و در این مسیر دخالت دولت‌ها هیچ‌گونه وجاهتی ندارد. در حوزه حقوق و دستمزد نیز اگرچه سخت و زیان‌آوربودن کار خبرنگاری به قانون تبدیل شده است، ولی به دلایل غیرکارشناسی صندوق تأمین اجتماعی به‌طور کامل درصدد اجرائی‌کردن آن برنیامده و از این حیث زیان بزرگی به خبرنگاران وارد شده است.

٤- تشکیل انجمن صنفی برای اهالی رسانه از جهت دیگر نیز درخور ‌تأمل و تأکید است. تجربه سه دهه گذشته فعالیت در روزنامه‌ها به همه ثابت کرده که تحدید فعالیت روزنامه‌نگاران با توقیف روزنامه‌ها به هر دلیل موجه و غیرموجهی که باشد و بی‌کاری خیل عظیم روزنامه‌نگاران و کارکنان رسانه، موجب شده تا اهالی قدرت کمتر به وجه معیشتی این اقدام سیاسی نگاه کنند.             

از‌همین‌رو بی‌محابا، بسته‌شدن یک رسانه را در دستور کار قرار می‌دهند. از فردای توقیف یک رسانه، خیل عظیمی از خبرنگاران و کارکنان بخش‌های اداری و فنی آن با مشکل بی‌کاری و معیشت مواجه می‌شوند که از قضا همین بخش اصلا مورد توجه کنشگران سیاسی قرار نمی‌گیرد. برخی از باب به‌خطرافتادن منافع سیاسی خود فریاد وا آزادی سر می‌دهند و برخی نیز موارد دیگر را توجیه اقدام خود قرار می‌دهند، اما هیچ‌کس به حرمت حرف‌های خبرنگاران بی‌کارشده و به تنگنای معیشتی کارکنان اعتنایی نمی‌کند. ازآن‌رو حتما و ضرورتا باید یک تشکل صنفی منسجم و قدرتمند باشد که فریاد وامعیشتا سر دهد و از حریم و حرمت هم‌صنفان خود دفاع کند. این ضرورتی است انکارنشدنی.

کد خبر : ۴۴۰۰۳۶