خبرگزاری کار ایران

سخنگوی وزارت امور خارجه:

وزارت خارجه برای منشور حقوق شهروندی پیگیر پرونده نازنین زاغری است

asdasd
کد خبر : ۵۷۴۷۴۱

یکی از چالش‌های همیشگی سال‌های اخیر ایران در همین زمینه با سایر کشورها به ویژه دول غربی مساله ورود هموطنان اصطلاحا دوتابعیتی به کشور است که در برخی از موارد با اتهامات امنیتی یا سیاسی روبرو گشته ، بازداشت و زندانی شده‌اند. افرادی مانند نمازی‌های پدر و پسر و یا همین ماجرای نازنین زاغری که جنجال گسترده‌ای در رسانه‌های غربی و به ویژه اروپایی به راه انداخت و ماجرا هنوز هم ادامه دارد. آیا وزارت خارجه در بدو ورود این افراد به سفارت خانه‌های کشورهای مقیم‌شان نمی‌تواند از دادن روادید جلوگیری کند که بعد با چنین حوادثی روبرو نشویم چرا که بعضی از این افراد برخی از اعضای خانواده‌های‌اشان هم اصلا ایرانی نیستند مانند خانم زاغری که همسرشان انگلیسی است و طبیعتا سوژه بسیار خوبی برای رسانه‌های غربی و حتی فارسی زبان خارج نشین در راستای وارد آوردن اتهاماتی چون نقض حقوق بشر هم بوجود می‌آید ؟

حمیدرضا مهدیزاده، روزنامه‌نگار سیاسی در گفت‌وگو با بهرام قاسمی، سخنگوی وزارت امورخارجه، مهم‌ترین موضوع‌های بین المللی کشور را بررسی کرده است.

این گفت‌وگو در روزنامه کار و کارگر منتشر شده است.

شاید خیلی از جوانان و حتی افراد مسن در کشور ندانند که وزارت امورخارجه، اولین وزارتخانه تاسیس‌شده در ایران است که در زمان آقامحمدخان قاجار و به منظور برقراری روابط سیاسی با سایر دولت‌ها، تأسیس شد. در ابتدا، آن را سازمان امور خارجی یا دفترخانه غُربا می‌نامیدند. نخستین فردی که برای تصدی این وزارتخانه، گماشته شد، رضاقلی‌خان منشی‌الممالک بود که پیش‌تر، زمامدار وزارت امور داخله بود و به مدت ۱۲ سال، سرپرست سازمان امور خارجی شد و بعد از آن، نوبت به معتمدالدوله نشاط رسید. نخستین نظامنامه این وزارتخانه، توسط مؤتمن الملک، تنظیم شد و در سال ۱۲۹۹ هجری قمری، به تصویب شاه وقت رسید. دومین نظامنامه این وزارتخانه، به همت نصرالله مشیرالدوله تدوین شد و در سال ۱۳۱۸ هجری قمری، به امضای مظفرالدین‌شاه رسید.

و سکان‌دار وزارت امور خارجه پس از حدود ۱۴۰ سال از تاسیس شدنش در دستان مردی قرار گرفته به نام محمد جواد ظریف که به گفته خیلی‌ها در ردیف دکتر محمد مصدق پس از امضای برجام قرار گرفت که افتخار ابدی ملی شدن صنعت نفت نصیبش گشته است.

ایران پسا برجامی امروز از یک سو خواهان دستیابی اقتصادی به موهبات مندرج در توافق نامه اتمی با ۱+۵ است و از سوی دیگر به جهت داشتن نقشی راهبردی در راستای پیروزی بر تروریسم از سوی افراطی‌های پوپولیست در آمریکا مانند ترامپ که روزگاری نه چندان دور ملت بزرگ ایران نمونه‌های وطنیشان را با زجری فراوان درک کرده تحت فشار و مورد اتهام به جهت آنچه که آنان رهبری بر بخشی از کشورهای منطقه به حساب می‌آورند، قرار دارد.

البته وضعیت امروز به مرتب بهتر سال‌های تلخیست که باراک اوباما هر روز اجماعی جهانی در پس ناتوانی مدیران وقت دستگاه دیپلماسی و دولت موسوم به بهار بر علیه‌مان بوجود می‌آورد و شرکای اروپایی و جهانیمان در خصوص خروج از برجام با دیپلماسی خیره کننده ظریف به اصطلاح خودمان تاجر نیویورکی را سنگ روی یخ کردند ولی همچنان با لجاجت احمقانه رییس جمهور ایالات متحده آمریکا شیرینی موهبات پسابرجام نصیب سفره‌های ملت ایران به بهترین نحو ممکن نشده است و شاید از همین روی است که محمد جواد ظریف دست به جراحی بزرگ در ساختار اجرایی دستگاه دیپلماسی کشور زده است.

فلذا برای بررسی موضوعات اینچنینی و تحولات در خاور میانه، همچنین جنجال‌های به راه افتاده از پرونده ایرانی‌های دوتابعیتی مانند نازنین زاغری در رسانه‌های غربی به سراغ دیپلماتی با سابقه چون بهرام قاسمی که از تیرماه سال ۱۳۹۵ به عنوان سخنگو و رئیس مرکز دیپلماسی عمومی و رسانه‌ وزارت امور خارجه ایران منصوب شده، برویم.

گفتگو با فردی مانند وی که فعالیت خود را از مطبوعات شروع کرده و بین سالهای ۱۳۵۸ تا ۱۳۶۰ شمسی، مسئولیت‌هایی چون عضویت در هیئت اولیه مؤسس روزنامه جمهوری اسلامی ایران و سردبیری و دبیر شورای سردبیری و عضو هیئت سرپرستی مؤسسه اطلاعات را برعهده داشته است برای هر روزنامه نگاری لذت بخش است و گذشت نزدیک به دوساعت مصاحبه با همکار سابق رسانه‌ایمان در طرفه العینی نشان از همین امر دارد. فعالیت سیاسی خود را با ورود به وزارت امور خارجه ایران شروع کرد. وی سفیر ایران در ایتالیا و سفیر ایران در اسپانیا بوده است. گفتنی است که قاسمی در پایان دوره مأموریت خود به عنوان سفیر جمهوری اسلامی ایران در ایتالیا، توانست نشان و لوح افتخار ستاره همبستگی (Order of The Star of Italian Solidarity) را از رئیس جمهور وقت ایتالیا، جورجو ناپولیتانو دریافت کند.

آقای دکترقاسمی ضمن عرض تسلیت مجدد به مناسب ضایعه درگذشت پدر بزرگوارتان از طرف خودم و تمامی همکاران در روزنامه کاروکارگر، همچنین قدردانی ویژه از وقتی که در اختیار ما قرار دادید.

اجازه می‌خواهم برای اولین سوال به قطعنامه اخیر سازمان ملل متحد در خصوص حل معضل ریزگرد‌ها بپردازم که البته با پیشنهاد ایران به تصویب رسید.

ظاهرأ دستگاه دیپلماسی کشور تحرک ویژه‌ای را در خصوص رفع مشکلات اکوسیستم محیط‌زیست با توجه به مشکلات عدیده‌ای که کشور در حال حاضر با آن‌ها روبروست با هماهنگی سایر نهاد‌ها همچون وزارت بهداشت آغاز کرده که بسیار امیدوارکننده نیزهست چرا که دیپلماسی محیط‌زیست در شرایط کنونی مسایلی چون گرم شدن که منجر به تغییرات اقلیمی خطرناک نیز شده از آنچنان اهمیت وی‍ژه‌ای برخوردار است که کشوری مانند آمریکا به خاطر خروج از معاهده آب و هوایی پاریس تحت شدید‌ترین فشار افکار عمومی جهان قرار می‌گیرد. با توجه به مشکلاتی مانند آلودگی کشنده هوای تهران و حتی وقوع زلزله‌های پشت سر هم در بسیاری از استان‌ها از جمله تهران که در همین روزهای اخیر به وقوع پیوست آیا وزارت خارجه برنامه‌ای برای حرکت در این گونه زمینه‌ها با مشارکت همین مجمع عمومی سازمان ملل متحد دارد؟

با عرض خیر مقدم به شما عزیزان، باید عرض کنم که وزارت خارجه پل ارتباطی میان تمامی نهادهای داخل کشور با مجموعه‌های مشابه در خارج است ولی به لحاظ چارت کاری مسئولیت مستقیم در این زمینه ندارد. البته به دلیل ارتباطات وسیعی که با محافل سیاسی و حتی علمی جهان دارد می‌تواند از ظرفیت‌های گسترده خود در راستای کمک به حل مشکلاتی چون آلودگی هوای تهران که بیان داشتید که اتفاقا مخاطرات جدی هم برای میلیون‌ها نفر از هموطنان عزیزمان در حوزه سلامت ایجاد کرده، استفاده کند.

ضمن آنکه موضوع محیط زیست نیز امروزه از اهمیت بسیار بالایی در مراودات جهانی و در سطوح عالی دیپلماسی بین المللی پیدا کرده است. بنابراین وزارت امور خارجه وظیفه خود می‌داند که با تمام وجود با همکاری نهادهایی مانند سازمان محیط زیست و همچنین وزارت بهداشت در این زمینه گام‌های لازم را بردارد که نظیرش همین دستاورد بزرگ تصویب قطعنامه حل معضل ریزگرد‌ها در مجمع عمومی سازمان ملل متحد است.

قطعنامه دیگری هم که برغم تهدیدات ترامپ در روزهای اخیر در سازمان ملل با رای بالا به تصویب رسید محکومیت اقدام ایالات متحده در جابجایی سفارت خانه‌اش از تل‌اویو در سرزمین‌های اشغالی فلسطین به بیت المقدس یا اورشلیم بود لطفا توضیح دهید که نقش ایران در این زمینه تا چه میزان پر رنگ است؟

جمهوری اسلامی ایران از ابتدای انقلاب تا امروز از اصلیترین مدافعان ملت مظلوم فلسطین در قبال اشغالگری‌های رژیم صهیونیستی بوده و هست. طبیعتا نقش ایران در ایجاد لابی‌های تاثیرگذار برای تصویب چنین قطعنامه‌هایی نیز همیشه پررنگ است ولی نکته اصلی در این خصوص پیام صریحی بود که کشورهای عضو سازمان ملل به رییس جمهور آمریکا با تصویب این قطعنامه دادند. اینکه جهان تغییر کرده و دیگر افرادی مانند آقای ترامپ نمی‌توانند با تکرار‌‌ همان سیاست‌های قدیمی مربوط به جنگ سرد اعم از تهدید یا تحریم به مدیریت جامعه بین‌المللی بپردازند. ما امیدواریم که رییس جمهور آمریکا این پیام روشن را به خوبی دریافت کرده باشد و در عرصه مراودات بین المللی و جهانی با تعقل و منطق لازم گام بردارد.

همایش حقوق شهروندی با حضور رییس جمهور و اعضای دولت در تهران برگزار شد و مصوب گشت که هر شش ماه یک بار دستگاه‌های دولتی گزارش‌های مربوط به بهبود حقوق شهروندی در حوزه کاریشان را منتشر کنند در خصوص وزارت امور خارجه ارایه این گزارش چگونه صورت می‌گیرد؟

به هر حال منشور حقوق شهروندی یک اقدام بسیار تحسین برانگیز دولت و شخص رییس جمهور در راستای برداشتن گام‌های جدی و نه شعاری در تکریم جایگاه انسانی و شهروندی ملت بزرگ ایران است که البته قانون اساسی هم چنین حق بزرگی را به خوبی به رسمیت می‌شناسد وزارت امور خارجه در داخل کشور به مانند سایر دستگاه‌ها به صورت مستقیم درگیر نیست ولی می‌توانیم تجربه سایر کشور‌ها به ویژه اروپایی‌ها را در این زمینه به وزارت خانه‌های درگیر در این زمینه جهت هر چه بهتر اجرا شدن این منشور منتقل کنیم تا مجبور نباشند تا راه طولانی که دیگران برای رسیدن به قله مطلوب طی کرده‌اند را دوباره از نقطه شروع آغاز کنیم و اصطلاحا تجربه‌ها را تجربه کنیم اما در خارج از کشور نقش اصلی را وزارت خارجه برای حفظ حقوق شهروندان ایرانی در اقصی نقاط جهان، ایفا می‌کند. و حتی سفارت‌خانه‌های ما نیز در این خصوص باید مأمن و پناهگاه هموطنان در صورتی که در کشورهای مقیم مورد آزار قرار گرفتند، باشند. در همین زمینه بخش ایرانیان خارج از کشور به غیر از بخش کنسولی را که از قبل هم وجود داشت ایجاد کرده‌ایم.

می‌خواهم با شما خیلی صریح‌تر گفتگو کنم. یکی از چالش‌های همیشگی سال‌های اخیر ایران در همین زمینه با سایر کشور‌ها به ویژه دول غربی مساله ورود هموطنان اصطلاحا دوتابعیتی به کشور است که در برخی از موارد با اتهامات امنیتی یا سیاسی روبرو گشته، بازداشت و زندانی شده‌اند. افرادی مانند نمازی‌های پدر و پسر و یا همین ماجرای نازنین زاغری که جنجال گسترده‌ای در رسانه‌های غربی و به ویژه اروپایی به راه انداخت و ماجرا هنوز هم ادامه دارد. آیا وزارت خارجه در بدو ورود این افراد به سفارت خانه‌های کشورهای مقیمشان نمی‌تواند از دادن روادید جلوگیری کند که بعد با چنین حوادثی روبرو نشویم چرا که بعضی از این افراد برخی از اعضای خانواده‌‌هایشان هم اصلا ایرانی نیستند مانند خانم زاغری که همسرشان انگلیسی است و طبیعتا سوژه بسیار خوبی برای رسانه‌های غربی و حتی فارسی زبان خارج نشین در راستای وارد آوردن اتهاماتی چون نقض حقوق بشر هم بوجود می‌آید؟

خیر. ما نمی‌توانیم چنین کاری را انجام دهیم چرا که وظیفه اصلی وزارت خارجه همین بحث دادن روادید نه فقط در ایران بلکه همه کشورهای جهان است و همچنین نوع استعلاماتی هم که ما در زمینه ورود افراد به داخل کشور می‌گیریم با استعلامات نهادهای امنیتی مانند وزارت اطلاعات متفاوت است.

در خصوص مساله فوق همانطور که می‌دانید قوانین داخلی ایران اصطلاح دوتابعیتی را به رسمیت نمی‌شناسد و ما معتقدیم که این افراد هم وضعیتی مشابه سایر شهروندان که بعضا با مشکلات قضایی روبرو می‌شوند، دارند.

از سوی دیگر، ما به اتباع خود روادید نمی‌دهیم بلکه گذرنامه می‌دهیم. مگر اینکه ترک تابعیت کرده باشند که در اینصورت باید با اخذ روادید، وارد ایران شوند. به سفارت هم مربوط نمی‌شود افرادی که به ایران می‌آیند آیا با اتهاماتی مواجه هستند یا خیر. وظیفه سفارت هم هشدار دادن به افراد و منصرف نمودن آنان از آمدن به ایران نیست.

همه ما باید اصل تفکیک قوا را هم مطابق قانون اساسی بپذیریم. بنابراین دولت و خصوصا وزارت امور خارجه نمی‌تواند در روند کار قضایی خیلی نقشی ایفا کند. البته به‌‌ همان دلیلی که اشاره شد کشورهای که این افراد شهروندشان به حساب می‌آیند از کانال وزارت امور خارجه ماجرا را پیگیری می‌کنند و ما البته انتقال دهنده موضوع و حساسیت‌هایی که در این زمینه می‌تواند ایجاد شود به سیستم قضایی هستیم ولی در ‌‌نهایت تصمیم گیرنده اصلی در این خصوص قوه قضائیه است. ولی در راستای همین منشور حقوق شهروندی وزارت امور خارجه تمام تلاش خود را خواهد کرد تا این دسته از شهروندانمان نیز بتوانند از تسهیلات قانونی که امکان استفاده شدن آن برای همه ایرانیان وجود دارند، برخوردار شوند. البته وزارت خارجه نه می‌تواند و نه هرگز می‌خواهد که روند طی شدن مراحل قانونی با خدشه روبرو شود و یا از قانون عبور کند.

آیا دکتر ظریف به عنوان یکی از خبره‌ترین دیپلمات‌های جهان از ظرفیت‌های بی‌نظیر خود برای رایزنی با مقامات قضایی و امنیتی هم در زمینه‌های اینچنینی استفاده کرده و یا از جایگاه خود در دولت برای مشاوره به رییس جمهور جهت طرح این حساسیت‌ها در جلسات سران قوا ورود می‌کند؟

نوع ارتباطات بوجود آمده در جهان امروز امکان برخورداری همه مسئولان تصمیم گیر در کشور را با روند تحولات جهانی از طریق رسانه‌های نوینی چون اینترنت فراهم کرده و به مانند سال‌های گذشته دیگر این گونه نیست که همه اطلاعات در وزارت امور خارجه باشد. بنابراین سران قوای دیگر مانند مقننه یا قضائیه هم به سهم خودشان از چنین اطلاعاتی برخوردار هستند و نیز دلسوز روند رو به جلو در سیاست خارجه هم هستند. منتهی شاید مشکلی که در این میان وجود داشته باشد روند بروکراسی اداری و مباحث قانونی است که قبلا عرض کردم وزارت خارجه به هیچ وجه حاضر به عبور از قانون نیست. البته دکتر ظریف هم‌‌ همان گونه که اشاره داشتید از تمام ظرفیت‌های خود برای حل مشکلات اینچنینی از طریق تسهیلات مندرج در قانون، استفاده می‌کنند.

هرچند که به حمدالله امروز در سیستم قضایی ما شاهد یک رفتار مطلوب، خردمندانه و هوشیارانه در مواجه با شهروندان داخلی و روزنامه نگاران روبرو هستیم که جای سپاسگذاری از متولیان دستگاه قضا هم هست و نیز حق برخورد با متخلفان به ویژه در جرایم حساس امنیتی را باید به رسمیت بشناسیم ولی همه ما به خوبی یادمان هست در دهه ۸۰ یک مسئول سابق قضایی در مقام دادستان متاسفانه فجایعی چون جنایت دلخراش کهریزک، بازداشت گسترده روزنامه نگاران و... مرتکب گردید که در راستای تخریب شدید وجه دولت و کشور ایران در جامعه جهانی آن روزگار به حساب می‌آید. نکته اینجاست که تا قبل از روی کار آمدن دولت یازدهم، دولت کانادا که نقش زیادی در مجامع حقوق بشری و یونسکو دارد بانی اصلی تصویب پشت سر هم قطعنامه‌های حقوق بشری علیه ایران بود. البته همچنان روابط ما با دولت کانادا به حالت عادی بازنگشته است. به راستی آیا می‌توان روند تحولات اینچنینی داخلی را از حوزه کاری وزارت امور خارجه جدا به حساب آورد؟

البته می‌پذیرم که دامنه رشد و یا کاهش روابط بین المللی می‌تواند در امتداد با حوادث داخلی هر کشور تعریف شود. مثلا یکی از دلایلی که دولت فعلی ایالات متحده آمریکا از اقبال خوبی در جهان برخوردار نیست به دلیل مشکلات بسیاری که در داخل با رسانه‌ها، اساتید دانشگاه و روشنفکران آمریکایی دارد. ولی در خصوص ایران برخی رسانه‌های غربی و فارسی زبان نیز مغرضانه به دنبال ایجاد فضاسازی بر علیه دولت و ملت ایران با دستاویز قرار دادن چنین سوژه‌هایی هستند.

در خصوص سفر بوریس جانسون به ایران بسیاری از رسانه‌های انگلیسی اصلیترین هدف وی را از سفر به ایران حل مساله نازنین زاغری به حساب می‌آوردند و حتی جانسون صریحا قبل از سفر به این موضوع که محور گفتگو‌ها در تهران نازنین زاغری است هم اشاره کرد. آیا واقعا این گونه بود یا پای پروپاگاندای رسانه‌ای هم در میان است؟

در عرصه روابط دیپلماتیک آنچه که در رسانه‌ها به عنوان ابزار تبلیغاتی مطرح می‌شود با گفتگوهای طرفین پشت میز کاملا متفاوت است و طبعا همانطور که اشاره کردید بسیاری از دیپلمات‌های غربی برای اینکه قبل از شروع مذاکرات تا حدودی به اهداف مورد نظر برسند پروپاگاندای رسانه‌ای را در دستورکار خود قرار می‌دهند. سفر بوریس جانسون حتی قبل از اظهار نظرش که اشاره کردید کاملا از پیش تعیین شده بود. موضوعات مورد مذاکره هم تا حد زیادی برای طرفین مشخص بود. بررسی تحولات منطقه‌ای مانند عراق، سوریه، تروریسم، روابط دوجانبه، برجام و خروج انگلستان از اتحادیه اروپا از موضوعات اصلی این مذاکرات بود. البته آقای جانسون در خصوص خانم زاغری هم صحبت کرد ولی چیز جدیدی نبود چرا که بار اول قبل از سفر به ایران در مکالمه تلفنی با آقای ظریف درخواست کرده بودند که اگر ممکن است وزارت امور خارجه در این خصوص نقش ایفا کند که دکتر ظریف هم پاسخ دادند که نگاه ما به چنین موضوعاتی کاملا بشردوستانه است و دغدغه‌های شما را نیز در این خصوص به مقامات قضایی کشور منتقل خواهیم کرد و البته بهترین فرد در این زمینه برای اینکه پاسخی مناسب در خصوص وضعیت فعلی خانم زاغری ارایه دهد قطعا سخنگوی دستگاه قضایی است.

بسیاری از کار‌شناسان اقتصادی معتقدند دولت برای اینکه به رشد اشتغال مصوب در برنامه ششم توسعه برسد باید سرمایه گذاری خارجی معادل ۲۰۰ میلیارد دلار در سال را جذب کشور کند که البته رقم بسیار بزرگی است. در مبارزات انتخاباتی رییس جمهور در شهر اصفهان که اتفاقا آقای ظریف هم آنجا حضور داشت وعده داد که وزارت خارجه در زمینه‌های اقتصادی نقش بسزایی ایفا خواهد کرد. ابتدای تشکیل دولت هم صحبت از ایجاد معاونت اقتصادی در وزارت خارجه یا افزایش اختیارات رایزن‌های اقتصادی مطرح شد. روند تحولات درون سازمانی در حال حاضر چگونه است؟

اقای دکتر ظریف در جریان رای گیری در مجلس برای تصدی پست وزارت خارجه در دولت ظریف اعلام کردند دو برنامه اصلی در دوره جدید را در دستور کار قرار می‌دهند. اول کار بیشتر با همسایگان منطقه‌ای و دوم ورود جدی به بحث جذب اقتصاد خارجی. البته هیچگونه همکاری مناسب خارجی در عرصه بین الملل بدون ایجاد روابط تاثیرگذار اقتصادی نمی‌تواند شکل بگیرد. وزارت امور خارجه هم از طریق سفارت خانه‌های خود با همکاری بخش‌های خصوصی از جمله اتاق ایران، اتاق تهران و سایر اصناف و نهاد‌های اقتصادی در تنظیم قراردادهای مناسب اقتصادی نقش بسزایی ایفا کرده است. البته ذکر یک نکته در اینجا اجتناب‌ناپذیر است. وزارت امور خارجه خود نمی‌تواند به صورت مستقیم سرمایه خارجی جذب کشور کند. بنگاه‌ها و نهادهای تجاری-اقتصادی باید در داخل زمینه‌های مناسب و وسوسه برانگیز برای سرمایه گذاران خارجی را ابتدا ایجاد کنند. دنیای اقتصاد دنیای سود بیشتر و ضرر کمتر است. بنابراین نهادهای پولی و اقتصادی نمی‌توانند بدون فراهم کردن بسترهای مناسب در این خصوص توقع جذب سرمایه گذاری خارجی در داخل را داشته باشند.

البته بنده به شما وعده می‌دهم تا پایان ماه جاری یک تحول منحصر به فرد در طول حیات وزارت امورخارجه به لحاظ چیدمان ساختار اجرایی شکل خواهد گرفت که حاصل دو سال کار تحقیقاتی آقای ظریف در راستای چابک‌سازی چیدمان نیروی انسانی در وزارت امور خارجه است. در این ساختار جدید سه معاونت منطقه‌ای منحل شده و دو معاونت جدید با عنوان‌های معاونت دیپلماسی و امور اقتصادی و همچنین معاونت سیاسی ایجاد می‌شود. همچنین جایگاه ادارات کل دوجانبه به لحاظ کیفی افزایش چشمگیری خواهد یافت و این ادارات کل به جای اینکه زیر نظر معاونت منطقه‌ای عمل کنند مستقیمأ زیر نظر وزیر امور خارجه فعالیت خواهند کرد. معاونت دیپلماسی و امور اقتصادی هم از تمام ظرفیت‌های ادارات کل در راستای رسیدن به اهداف تبیینی استفاده خواهد کرد.

در خصوص رایزن‌های اقتصادی هم همانطور که می‌دانید از اوایل دهه۸۰، تعداد ۳۰ نفر وابسته اقتصادی از سوی وزارت بازرگانی در سفارت خانه‌های ما مشغول کار شدند و علاوه بر آن بسیاری از سفرای ما هم از مدارک عالی در حوزه اقتصاد برخوردار هستند.

ولی برخی از فعالان اقتصادی معتقدند که دکتر ظریف علاقه چندانی به دعوت از فعالان اقتصادی در سفرهای منطقه‌ای و جهانی برای آشنایی متقابل با تجار کشورهای هدف ندارد. تا چه حد این انتقاد‌ها را وارد می‌دانید؟

به هیچ وجه این انتقاد‌ها درست نیست مگر آنکه منتقدان فکت‌های عینی برای ادعاهای خود ارایه بدهند. به عنوان سخنگوی دستگاه دیپلماسی کشور به شما اطمینان می‌دهم که در تمامی سفرهای دیپلماتیک آقای دکتر ظریف بسته به نوع سفر و ظرفیت کشور هدف، از ظرفیت‌های بخش‌های اقتصادی کشور هم به خوبی استفاده شده و اگر شما تورقی در اخبار سفرهای منطقه‌ای و بین المللی آقای ظریف کنید درخواهید یافت که ایشان همواره تیم قابل توجهی از مسئولان بنگاه‌های اقتصادی اعم از بخش خصوصی یا دولتی را با خود همراه کرده و حتی در نشست‌های دوجانبه بخش‌های اقتصادی داخلی با تجار کشورهای هدف هم شرکت کرده است.

برخی از کار‌شناسان حوزه بین الملل و حتی بسیاری از همکاران رسانه‌ای بنده از سرعت گرفتن یک روند نامطلوب در کشور ابراز نگرانی کرده و حتی انتقادات شدیدی هم دارند. در عرف بین الملل پاسخ دیپلمات‌ها را همواره دیپلمات‌ها می‌دهند که امری شناخته شده است. برخی در ایران در خصوص برنامه موشکی و شماری دیگر نیز اظهارات دیپلماتیک در خصوص تحولات منطقه‌ای مانند یمن، بحرین، عراق، سوریه و عربستان سعودی حتی با حضور خبرنگاران در نشست‌های خبری دارند. به نظر شما آیا شکل گیری چنین روندی این سیگنال را به جهانیان منتقل نمی‌کند که ما در ایران با یک صدای واحدی در حوزه دیپلماتیک روبرو نیستیم و آیا اصولا تقسیم کاری در این میان صورت گرفته که در حوزه دیپلماتیک وزیر امور خارجه یا سخنگوی دستگاه دیپلماسی کشور آخرین نفراتی هستند که اظهار نظر خواهند کرد؟

اگر شما به کانال سخنگو مراجعه کنید به خوبی متوجه خواهید شد که بنده در اولین فرصت پاسخ مقامات غربی و یا حتی منطقه‌ای، در خصوص مواردی که بعضا علیه جمهوری اسلامی ایران مطرح کرده‌اند، را داده‌ام و حتی ساعت و دقیقه این پاسخگویی هم خیلی دقیق مشخص است. بنابراین باید بگویم که نه خیر. نه تنها هیچ تقسیم کاری در این زمینه صورت نگرفته بلکه مطابق قانون اساسی این وزارت امور خارجه است که سکان دار اصلی عرصه دیپلماسی در کشور است و در عرف بین الملل هم همانطور که اشاره کردید پاسخ رسمی به دیپلمات‌ها از سوی مقامات رسمی دیپلمات داده می‌شود و می‌توان گفت که بقیه اظهارنظر‌ها در این گونه موارد اظهار نظرهای شخصی و بیان نظرات فردی در قالب متخصص امور است. مطابق ساختار سیاسی در کشور و‌شناختی که جهانیان از جایگاه برخی از مقامات ایران دارند و همچنین مباحث مربوط به مردم‌سالاری و حقوق شهروندی، ما شاهد ورود برخی شخصیت‌ها به عرصه موضوعات سیاست خارجی هستیم. البته منطقی این است که مسئولان دستگاه‌های مختلف در حوزه کاری خود اظهار نظر کنند مثلا در همین سوال‌های شما که مربوط به خانم زاغری بود بنده حاضر نشدم که وارد حیطه کاری سخنگوی دستگاه قضا شوم. بحث سیاست خارجی با توجه به حساسیت‌هایی که دارد و اینکه یک اشتباه محاسباتی در اظهار نظر می‌تواند تبعات سنگینی برای کشور و مردم ایجاد کند.

آیا وزارت امور خارجه ایران برنامه‌ای برای گفتگوهای مستقیم با وزارت امور خارجه آمریکا در مسایلی مانند برجام مشابه گفتگوهایی که آقای ظریف و جان کری داشتند با رکس تیلرسون هم دارد؟

خیر. چنین برنامه‌ای در دستور کار نیست چرا که ادبیات ترامپ همانطور که رییس جمهور در صحن سازمان ملل متحد بیان داشتند زشت، سخیف و مشحون از اطلاعات غلط است و طبیعی است تا زمانی که دست از رفتارهای پوپولیستی برندارد نمی‌توان با وی وارد گفتگوهای جدی شد. در خصوص برجام هم ما در قالب پنج بعلاوه یک در زمان‌های مقتضی با آمریکایی‌ها و سایر مقاماتی که در مذاکرات حاضر هستند گفتگو می‌کنیم. ضمن آنکه آقای رکس تیلرسون هنوز به عنوان وزیر خارجه از جایگاه مناسبی در دولت ترامپ برخوردار نیست و بسیاری از معاونت‌های وزارت امورخارجه آمریکا هم به دستور ترامپ تعطیل شده‌اند.

تصور نمی‌کنید که عدم گفتگوی ما با دولت امریکا می‌تواند به ترامپ آزادی عمل در ایجاد اجماع مد نظرش حداقل در حوزه‌هایی مانند موشکی را بدهد؟

ما بار‌ها علام کرده‌ایم که توانمندی‌های دفاعی جمهوری اسلامی ایران هرگز قابل مذاکره نیست و هر کشوری در جهان حق دارد که برای دفاع از شهروندان خود مولفه‌های درونی قدرت در همه حوزه‌ها از جمله صنایع دفاعی را در اختیار داشته باشد ولی ترامپ از چنین جایگاهی حداقل در قیاس با باراک اوباما در ایجاد اجماعی که اشاره داشتید هرگز برخوردار نیست و همین الان هم بسیاری از کشورهای اروپایی حاضر نیستند که با سیاست‌های وی در هیچ زمینه‌ای همکاری کنند که بهترین نمونه‌اش قطعنامه فلسطین است که خیلی از اروپایی‌ها هم به آن قطعنامه رای مثبت دادند.

آقای دکتر قاسمی با تشکر از اینکه به ما وقت دادید.

من هم از شما و روزنامه کاروکارگر متشکرم.

انتهای پیام/
نرم افزار موبایل ایلنا
ارسال نظر
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان
    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت ایلنا هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد
    اخبار روز سایر رسانه ها
      اخبار از پلیکان
      تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت ایلنا هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد
      پیشنهاد امروز