خبرگزاری کار ایران

ایلنا گزارش می‌دهد؛

اصولگرایان و تعداد کم صندلی‌های مجلس دهم

«ده درویش در گلیمی بخسبند و دو پادشاه در اقلیمی نگنجند.» حکایت دیروز سعدی، داستان امروز اصولگرایان است. مهم نیست روی کدام حوزه انتخابیه انگشت می‌گذارید. در هر حوزه چند چهره شاخص اصولگرا اسبِ نمایندگی را زین کرده و -برخلاف رقیبان اصولگرا- با اطمینان از تایید در شورای نگهبان، وعده‌های انتخاباتی می‌دهند.

«ده درویش در گلیمی بخسبند و دو پادشاه در اقلیمی نگنجند.» حکایت دیروز سعدی، داستان امروز اصولگرایان است. مهم نیست روی کدام حوزه انتخابیه انگشت می‌گذارید. در هر حوزه چند چهره شاخص اصولگرا اسبِ نمایندگی را زین کرده و -برخلاف رقیبان اصولگرا- با اطمینان از تایید در شورای نگهبان، وعده‌های انتخاباتی می‌دهند.

ائتلافِ جمع اضداد در اصولگرایان

هر کدام متحدی در تهران و قم دارند؛ جمعی با مرتضی آقاتهرانی و مصباح یزدی رفاقت دارند و خود را پایداری می‌نامند و جمعی دیگر با زاکانی و فدایی قرابت بیشتری دارند و پرچم اصولگرایی علم کرده‌اند. برخی سابقه سی ساله حزبی و سیاسی دارند و موتلف موتلفه هستند و جمعی تازه به دوران‌رسیده‌ بی تمایل به کار تشکیلاتی هستند و خود را نزدیک به جبهه یکتا معرفی می‌کنند. گروهی امروز نماینده هستند و به دنبال تمدید نمایندگی در فراکسیون رهروان به دنبال حزبی جدید هستند و گروهی هم می‌خواهند از لباس نظامی به لباس نمایندگی برسند و راه قالیباف و محسن رضایی را ادامه دهند.

ائتلاف مثلث؛ آغاز راه

از ابتدای امسال خبری منتشر شد که اصولگرایان اتحاد مثلث خود را برای انتخابات مجلس راه انداخته‌اند. اتحادی با حضور ایثارگران و پایداری و موتلفه. از‌‌ همان ابتدا مشخص بود که این ائتلاف٬ خانه‌ای روی آب است. جبهه پایداری میانه خوبی با لاریجانی ندارد و موتلفه شیفته لاریجانی است. پایداری امیدوار بود با تقویت افرادی مثل نبی حبیبی و شجونی در رسانه‌های اصولگرا٬ افرادی مثل بادامچیان و غفوری‌فرد را به حاشیه بکشد٬ اما به نظر می‌رسد تیرشان به سنگ خورد و بناست شورای هماهنگی اصولگرایان در یکی دو ماه آینده تشکیل شود تا شاید روند همگرایی سرعت بیشتری بگیرد.

اما این داستان تهران است و در شهر‌ها و استان‌ها دعوا‌ها جدی‌تر شده است. چه در شوشتر که جلسه سخنرانی یک نامزد اصولگرا را نامزدی دیگر به هم زد و چه در کهگلویه و بویراحمد که اصولگرایان به توافق نهایی نرسیدند و در گرگان و مشهد هم از همین امروز مشخص است که حداقل دو لیست اصولگرایی منتشر خواهد شد. یکی از برادران دانشجو٬ راهی دامغان خواهد شد تا با نماینده اصولگرای این شهر رقابت کند و همین وضعیت در همدان و کازرون و کاشان و دیگر شهرهایی که موطن مدیران سابق احمدی‌نژاد بودند کمابیش وجود دارد.

با این حال به نظر می‌رسد عقلای اصولگرا در روزهای گذشته در سیاست خود تغییر داده‌اند. همزمان با لبخند موتلفه به شورای هماهنگی اصولگرایان٬ زمزمه‌های طرح جدید اصولگرایان به گوش می‌رسد. طرحی که دیگر جبهه پایداری در آن نقشی اساسی ندارد و آیت‌الله مصباح به عنوان عضو عادی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم نقش تاثیرگذار خود را از دست می‌دهد.

جبهه پایداری؛ جبهه شکست

جریان سیاسی که امروز به عنوان جبهه پایداری شناخته می‌شد٬ بازمانده نسلی است که در دهه هفتاد تحت عنوان جمعیت دفاع از ارزش‌ها گرد ری‌شهری جمع شدند تا با علی‌اکبر ناطق نوری رقابت کنند. دور شدن ناطق‌نوری از سیاست جا را برای آنها باز‌تر کرد. در انتخابات شورای دوم تهران برخی جریان‌های ریشه‌دار اصولگرا تمایلی به حضور در انتخابات نداشتند و فرصت برای «جمعیت آبادگران» فراهم شد تا شورای شهر تهران و شهرداری را در دست بگیرند. این پیروزی در مجلس هم تکرار شد و سرانجام محمود احمدی‌نژاد به پاستور رفت تا سه‌گانه پیروزی‌های این جریان تکمیل شود.

از رایحه خوش خدمت تا پایداری

در آن مقطع نام این گروه سیاسی «رایحه خوش خدمت» شد و سعی کردند در شورای سوم و مجلس هشتم با اصولگرایان رقابت کنند و سهم بیشتری به خود اختصاص دادند. در آستانه انتخابات مجلس نهم و زمانی که از غیبت اصلاح‌طلبان اطمینان داشتند جبهه پایداری پایه‌گذاری شد و لیست جدا داد و اوج اختلاف اصولگرایان را به رخ کشید. در انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۲ نیز با اینکه در بیست و هشت استان کشور رای جلیلی پایین‌تر از یکی از رقبای اصولگرایش بود٬ اما تا روز آخر حاضر به ترک صحنه انتخابات نشد و نقش بسزایی در شکست اصولگرایان ایفا کرد.

اما در آستانه انتخابات مجلس دهم به نظر می‌رسد این جریان بیش از دیگر جریان‌های اصولگرایی به‌دنبال ائتلاف باشد و دلیل این اصرار را باید در ریزش شدید آرای این جریان در یکی دو سال گذشته جستجو کرد.

حمایت اصولگرایان ناب از احمدی‌نژاد

جبهه پایداری در حالی که خود را اصولگرای ناب می‌دانست٬ در سال‌های گذشته حداقل چهار بار با عتاب مقامات ارشد نظام روبه‌رو شد و هر بار به لطایف‌الحیلی از زیر بار مسئولیت شانه خالی کرد.

اولین بار زمان عزل وزیر اطلاعات احمدی‌نژاد بود که به قهر یازده روزه رئیس جمهور منتهی شد. در آن مقطع افرادی مثل آقاتهرانی با انجام مصاحبه‌های متعدد اصرار داشتند که رئیس‌جمهور قهر نکرده و برای استراحت به منزل رفته است. هرچند امروز بعد از شش سال گذشته خود را انکار می‌کنند و ادعا دارند که از آن زمان٬ سازِ جدایی با احمدی‌نژاد سر دادند.

دومین مورد درباره ماجرای بالارفتن از دیوار سفارت انگلستان بود و حواریون پایداری‌ها در رسانه‌ها حمله دانشجویان به سفارت را با تسخیر سفارت آمریکا در سال ۵۸ مقایسه می‌کردند.

سومین اختلاف زمان استیضاح وزیر کار احمدی‌نژاد بود. دو روز بعد از استیضاح و صحبت‌های بی‌سابقه احمدی‌نژاد درباره یکی از برادران لاریجانی‌ها، عده‌ای در قم به لاریجانی با مهر حمله کردند. مقامات ارشد نظام و دلسوزان کشور بلافاصله نسبت به این اتفاق ابراز تاسف کردند٬ اما به وضوح برخی اعضای جبهه پایداری در مجلس تمام تلاش خود را به کار بستند تا گزارش مسببان این حادثه در مجلس قرائت نشود؛ هرچند سیگنال‌هایی که نمایندگان مجلس ارائه کرده بودند مظان اتهام را به دفتر یکی از نشریه‌های وابسته به آیت‌الله مصباح کشانده بود.

مورد آخر نیز موضع عجیب و متفاوت بزرگان این جریان درباره مذاکره کنندگان هسته‌ای بوده است و افرادی که از سوی پایداری‌ها به اتهام خیانت و وطن‌فروشی محاکمه می‌شدند٬ از سوی رهبر انقلاب فرزندان کشور معرفی شدند.

از سویی دیگر گفته می‌شود دخیل بودن برخی اعضای نزدیک به این جریان سیاسی در بعضی پرونده‌های اقتصادی دولت گذشته و افشای برخی اشتباه‌های آنان در مسائل مختلف سیاسی از سویی دیگر به جایگاه اجتماعی و پایگاه رای آنان ضربه اساسی زده است٬ چنانچه در تجمع اخیر مقابل سفارت انگلیس تعداد افراد این جریان سیاسی به صدنفر نمی‌رسید و همین استقبال سرد بسیاری از برنامه‌های اعتراضی و خودنمایی پایداری‌ها را متوقف کرده است.

کد خبر : ۳۰۱۹۵۵