خبرگزاری کار ایران

در گفت‌وگوی تفصیلی با ایلنا مطرح شد؛

اظهارات رسولی درباره ائتلاف با اصولگرایان، جلسات رو در رو با شورای نگهبان و ضرورت خانه نشینی باهنر

یک فعال سیاسی اصلاح‌طلب گفت:افرادی مثل آقای باهنر باید بعد از چند سال حضور در مجلس چند سالی را مثل ما اصلاح طلبان در منزل استراحت کنند. به نظر من چون عادت به ورود و خروج به مجلس را ندارند فکر می‌کنند باید دائما در آنجا باشند٬ مقداری بی‌حوصله شدند و در بی‌قراری گذاره‌هایی را مطرح می‌کنند که نه در شأن این اشخاص است و نه در شأن جریانی که متعلق به آن هستند.

استاندار لرستان و خراسان در دولت اصلاحات امروز در هیات مدیره بنیاد باران و بنیاد امید ایرانیان فعالیت اصلاح‌طلبانه خود را ادامه می‌دهد. جدید‌ترین کار تشکیلاتی وی مسئولیتی است که محمدرضا عارف وی به سپرده است و آن سازماندهی و برنامه ریزی فعالیت‌های ستاد انتخاباتی شخصی معاون اول دولت خاتمی برای مجلس آینده است.

رسولی در این گفت‌و‌گو از شورایعالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان می‌گوید و ائتلاف اصلاح‌طلبان و اصولگرایان که این روز‌ها گمانه‌زنی‌هایی زیادی در مورد آن می‌شود را غیر ممکن می‌داند. از لزوم شکل‌گیری گفت‌و‌گو بین گروه‌های شناسنامه دار انقلاب می‌گوید و در پایان نیز به سخنان اخیر دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین پاسخ می‌دهد و آن را واکنشی عصبی و غیرمنطقی می‌خواند. متن این گفت‌و‌گو در ادامه می‌آید:

به دنبال اجماع کامل اصلاح طلبان هستیم

چه مسئولیتهایی برای شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح طلبان تعریف شده است؟ آیا فعالیت این شورا با بقیه ارکانی که در جبهه اصلاحات هستند مثل شورای هماهنگی یا شورای مشورتی اصلاح‌طلبان همپوشانی نخواهد داشت؟

راهبرد اصلی اصلاح طلبان برای انتخابات ۷ اسفند تحقق اجماع کامل بین همه بخش‌ها و ظرفیت‌های اصلاح‌طلبی به‌گونه‌ای است که در سایه این انسجام و همگرایی امکان تدوین لیست نهایی و سراسری نامزدهای اصلاح طلب برای تمامی حوزه‌های انتخابیه کشور فراهم شود.

به منظور عملیاتی کردن این دو راهبرد و با هدف تاثیرگذرای اساسی در انتخابات آینده و کسب اکثریت بالا در کرسی‌های مجلس آینده، ساختار‌ها و سامانه‌های گوناگونی مدیریتی پیشنهاد شده بود و آنچه که امروز از آن به عنوان شورای‌عالی سیاست‌گذاری انتخاباتی اصلاح‌طلبان نام برده می‌شود، مجموعه‌ای است متشکل از دبیران کل همه احزاب اصلاح طلب و شورای مشاوران آقای خاتمی که در قالب شورای راهبریدی انتخابات فعالیت می‌کنند و نیز شورای مشاوران آقای دکتر عارف که بیش از دو سال است در حوزه برنامه‌ریزی انتخابات و سازماندهی این پروژه فعال است.

به‌طور طبیعی در صورتی می‌توان به آن دو هدف راهبردی وفاق کامل و لیست واحد دسترسی پیدا کرد که سازمان و مدیریتی که برای انجام این دو مهم تجهیز می‌شود، هم از حیث فراگیری و هم از حیث کارایی و مدیریت دارای چنان ظرفیتی باشد که بتواند در قامت نمایندگی جریان گسترده و متنوع اصلاحات بروز پیدا کند، این شورا ادغام شده سامانه‌های متنوع قبلی است به‌گونه‌ای که بتواند به این اهداف دسترسی پیدا کند.

بحث در مورد لیست‌ها زود است

سازکار شما برای رسیدن به این اهداف چیست؟ منتظر تائید صلاحیت‌ها می‌مانید؟

با دستور وزیر کشور روز ۲۸ آذر امسال اولین مرحله فرایند انتخابات ۷ اسفند با ثبت نام داوطلبان در سراسر کشور آغاز می‌شود، این مرحله به مدت ۵ روز ادامه دارد. کسانی که واجد شرایط باشند برای قرار گرفتن بین نامزدهای انتخاباتی با مراجعه به زیر مجموعه‌های وزارت کشور ثبت نام می‌کنند، به محض اتمام این مرحله، مشخصات ثبت نام کنندگان از سوی مجریان انتخاباتی حوزهای انتخابیه از مراجع ۴ گانه استعلام می‌شود که نتایج آن در هیات‌های اجرایی مطرح می‌شود.

در مورد واجد شرایط بودن یا نبودن نامزد‌ها هیات‌های اجرایی تصمیم می‌گیرند. در مرحله بعدی هیات‌های نظارت و در ‌‌نهایت شورای نگهبان عملکرد هیات‌های اجرایی را در بررسی صلاحیت‌ها مورد بررسی قرار می‌دهند و در ‌‌نهایت بخش نظارتی نتایج را به ارکان وزارت کشور ارائه می‌کند.

در این مقطع معلوم می‌شود که چه تعداد از داوطلبین ثبت نام شده تائید صلاحیت شدند و چه تعداد تائید صلاحیت نشدند، این زمان آغاز مذاکره و بررسی در مورد نهایی کردن لیست نامزدهای اصلاح‌طلب برای حوزهای انتخاباتی کشور است. بنابراین مستند به برنامه زمان‌بندی انتخابات در شرایط فعلی عمده تلاش اصلاح‌طلبان صرف برنامه‌ریزی سازماندهی تعیین معیار‌ها سازوکار‌های رسیدن به ائتلاف و وحدت در بین جریان اصلاحات صرف می‌شود و هنوز زود است که بحث لیست‌ها مطرح شود.

برگزاری جلسات چهره‌های اصلاح‌طلب با شورای نگهبان

چندی پیش خبری آمده بود مبنی بر اینکه اصلاح طلبان در تلاش هستند تائید صلاحیت نامزدهای خود را با رایزنی‌هایی که انجام می‌شود از شورای نگهبان بگیرند٬ آیا این کار در قالب شورای سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان انجام می‌شود یا نامزدهای احتمالی این کار را بصورت شخصی انجام می‌دهند؟

داوطلبان نمایندگی همه امور حقوقی اداری و تدارکاتی انتخابات را راسا و شخصاً دنبال می‌کنند. البته در کلانشهر‌ها و در حوزه‌هایی که جریان اصلاحات بیش از یک کاندیدا داشته باشد، ستاد انتخاباتی که به این منظور توسط شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان تشکیل می‌شود و راهبرد انتخابات را بر عهده دارد، نسبت به انجام رایزنی و ارتباط گیری و هماهنگی با بخش‌های اجرایی و نظارتی اقدام می‌کند.

مثل انتخابات‌های قبلی در زمان خودش علاوه بر ستادهای شخصی کاندید‌اها و ستادهای شورای‌عالی سیاست‌گذاری شخصیت‌های مطرح اصلاح‌طلب هم تلاش می‌کند با برگزاری جلسات رو در رو با شورای نگهبان و هیات مرکزی نظارت در یک تعامل کار آمد زمینه‌ای را فراهم کنند که حقی از نامزدهای اصلاح‌طلب در سراسر کشور در رسیدگی به صلاحیت‌ها ضایع نشود.

بین بود و نبود ۲۵۰ حزب در کشور تفاوتی ندارد

این احتمال وجود دارد که شورای‌عالی سیاست‌گذاری در آینده به سمت حزب واحد اصلاح‌طلبان حرکت کند یا فقط برای مقطع انتخابات شکل گرفته است؟

یکی از مهم‌ترین نواقص فضای سیاسی کشور نبود احزاب کم شمار پرتوان است. در غیاب این سامانه‌های حزبی چاره‌ای نیست جز اینکه جریان‌های سیاسی کشور اهداف انتخاباتی خود را به سازمان‌هایی جبهه‌ای دنبال کنند، این مسئله ضمن اینکه سازکار سازمانی است برای اداره پروژهای انتخاباتی، اما دارای یک پیام منفی مبنی بر این است که ما علیرغم اینکه بیش از ۲۵۰ حزب ثبت شده در سراسر کشور داریم، ولی متاسفانه فراگیری توانمندی و پوشش این احزاب دردو اردوگاه اصلاح طلب و اصولگرا در گستره جغرافیایی سیاسی و اجتماعی کشور به‌گونه‌ای نیست که این احزاب کارکردهای واقعی خود را داشته باشند.

بنابراین این شورای‌عالی سیاست‌گذاری و سازمان‌های و مجامع موقتی و پروژه‌ای از این دست فاقد پایداری هستند و به محض پایان یافتن پروژه انتخابات به طور طبیعی کارکردی ندارند، ولی می‌تواند به عنوان یک آرزوی بزرگ مطرح باشد. به نظرم حدود ۲۵۰ حزب در کشور با نبود هیچ حزبی در کشور خیلی تفاوتی ندارد، چون امروز تقریبا هیچ کدامشان در سراسر کشور دارای سلسله مراتب حزبی و کانون‌های حزبی و محلی نیستند. امیدوار هستم که از طریق این ائتلاف‌ها زمینه‌ای فراهم شود تا با انجام اقدام‌های گسترده در دو حوزه اصولگرا و اصلاح‌طلب در آینده دو یا سه حزب فراگیر داشته باشیم.

ائتلاف بین اصلاح طلبان و اصولگرایان بی‌معناست

این روز‌ها امکان ائتلاف اصلاح‌طلبان و اصولگرایان معتدل مطرح می‌شود از نگاه شما به عنوان یک کنش‌گر سیاسی چقدر این احتمال منطقی است و اگر امکان پذیر باشد در چه شرایطی می‌تواند اتفاق بیفتد؟

ائتلاف در فرهنگ سیاسی دارای معنا و آثار خاصی است. در نظام‌های پارلمانی و نظام‌های ریاستی ائتلاف زمانی بین دو مجموعه سیاسی شکل می‌گیرد که اولا به لحاظ قرابت و هم سوئی یک همراستایی پیشاپیشی و نهادینه شده‌ای بین این مجموعه‌ها باشد.

ائتلاف بین تشکل‌های سیاسی همگرا و متنجانس و نزدیک به هم است. شبیه همین شورای‌عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان که مهترین کارش ائتلاف‌سازی است. یا کاری که بزرگان اصولگرا چه در سطح فقها و در سطح تفاهم‌نامه‌ای که حزب موتلفه و پایداری‌ها شکل گرفته است، انجام می‌دهند.

زمانی این ائتلاف‌ها بین بخش‌های هم‌راستا شکل می‌گیرد که اتاق‌های فکر هرکدام از تشکیل‌دهندگان این ائتلاف، معتقدند توان سیاسی لازم برای اثرگذاری در یک مقطع سیاسی را به تنهایی ندارند٬ بنابراین با نگاه به افزایش ظرفیت به دنبال یارگیری می‌روند.

بر این اساس ائتلاف بین اصولگرایان و اصلاح‌طلبان از نظر من بی‌معنا است به این دلیل که این‌ها جریان رقیب هم هستند و اگر قرار به ائتلاف باشد معنایش این است که پیشاپیش همه آن نگا‌هها ورویکردهای متفاوت قبلی از بین رفته است و این دو جریان بر خلاف سابقه بیش از ۳۰ ساله خود به یک مانیفست رسیدند، در این صورت دیگر فلسفه وجودی این دو جریان زیر سوال است.

ائتلاف می‌تواند در مجلس معنا پیدا کند

البته اگر انتخابات برگزار شود و ترکیب نمایندگان مشخص شود و در آن صورت وزن اصلاح‌طلبان و اصولگرایان مشخص می‌شود، در آن زمان وقتی هیچ کدام از این دو جریان اکثریت را نداشته باشند ممکن است از طریق گفت‌و‌گو، ائتلاف‌هایی صورت گیرد مثلا در تعیین هیات رییسه مجلس، رییس مجلس یا انتخاب روسای کمیسیون‌ها.

تعامل اصلاح‌طلبان با طیف نزدیک دولت چگونه است؟ مثلا حزب اعتدال و توسعه

حزب اعتدال و توسعه یکی از اعضای شورای سیاست‌گذاری است و در جلسات شرکت می‌کند و این مشارکت بر مبنای هم‌راستائی است که بنا به اراده دو طرف در انتخابات سال ۹۲ شکل گرفته است و قرا است تداوم داشته است به همین دلیل در این جلسات شرکت می‌کنند.

بحث سر لیستی در میانه برنامه زمانبندی انتخابات است

در مصاحبه‌ای گفته بودید مطرح کردن سرلیستی آقای عارف برای انتخابات مجلس بحثی انحرافی است بر چه مبنایی این تحلیل را دارید؟

تا لیست نهایی نشود٬ تکلیف سر لیستی مشخص نمی‌شود و لیست زمانی نهایی می‌شود که تکلیف افرادی که ثبت نام کرده‌اند مشخص شود تا بر اساس برنامه زمانبندی انتخابات این پروسه طی شود. بحث سر لیستی در میانه برنامه زمان‌بندی انتخابات است یعنی زمانی که صلاحیت‌ها اعلام شود فرصتی است برای اینکه کاندید‌اها فعالیت‌های تبلیغاتی خود را آغاز کنند.

فکر می‌کنید برای چه به این مسئله دامن زده می‌شود؟ آیا این بازی است که رقیب برای اختلاف‌افکنی در اردوگاه اصلاح‌طلبان دنبال می‌کند؟

گمانه زنی است و ایرادی هم ندارد. ولی چون من وزارت کشوری بودم آمادگی ندارم که وارد پیش‌گوئی‌های این‌چنینی شوم.

در دولت اصلاحات بعضا گفت‌و‌گوهایی بین‌ گروهای رقیب وجود داشت، با توجه به فضای فعلی کشور چقدر این مسئله مفید است؟

پس از حوادث ۸۸ فضای عمومی کشور به روابط نیروهای اصیل و شناخته شده انقلاب که در دو جریان اصلاح‌طلب و اصولگرا جانمایی شدند، خدشه جدی وارد شده است. امام در سال ۶۷ پیامی در مقطع انشعاب مجمع روحانیون از جامعه روحانیت دادند که به عنوان منشور برادری مطرح شد. امروز هم برای رسیدن به یک نشاط سیاسی لزوم رقابت بین دو جریان اصیل انقلاب جدی و عملیاتی احساس می‌شود، به همین نسبت در حوزه سیاست داخلی به موازات تعاملی که با دنیا پیدا کردیم نیازمند ترمیم اخوت و برادری در بین نیروهای انقلاب هستیم. در گذشته بزرگانی مثل مرحوم عسگر اولادی در این مسیر پیشقدم شدند. به گونه‌ای که حزب موتلفه که ایشان در رأسش بودند ضمن اینکه در بسیاری از حوزه‌های اقتصادی سیاسی و فرهنگی با حزب مشارکت اختلاف نظرهای جدی داشتند، ولی ورای این اختلاف نظر‌ها با محوریت منافع ملی کشور باب گفت‌و‌گو را باز گذاشتند.

نیازمند تشریک مساعی ملی پیرامون مسائل اساسی کشور هستیم

آنچه که امروز نیاز داریم ائتلاف بین اصولگرایان و اصلاح‌طلبان نیست، چراکه همین‌طور که عرض کردم بی‌معناست، ولی شکل‌گیری یک نوع گفت‌و‌گوی ملی و جای یک نوع تشریک مساعی ملی پیرامون مسائل اساسی کشور خالی است.

 مثلا در ماجرای فوق العاده حساس پرونده هسته‌ای و برجام، اگر این بستر وجود داشت٬ در این حد تندروی شاهد نبودیم که در حضور رهبری به دو تن از روسای قوا به خصوص رییس مجلس که به لحاظ تبار‌شناسی متعلق به حوزه اصولگرایی است آشکار اهانت شود. یا فرص کنید امروز رکود اقتصادی همراه با تورم یکی از گره گاه‌های سیاسی اقتصاد ایران است شکل‌گیری رونق اقتصادی و آثار مثبت و منفی آن هم متوجه اصلاح‌طلبان و هم متوجه اصولگرایان است و این موضوعی است ملی و فرا‌تر از اختلاف‌نظرهای جناحی و سیاسی.

گفت‌و‌گوی ملی زمینه کاهش نگاه‌های خصمانه است

بنابراین آغاز گفت‌و‌گوی ملی زمینه کاستن از نگاه‌های تند و خصمانه برخی از عناصر جناح‌ها به جریان مقابل است که فکر می‌کنم یکی از دلایل آن نبود زمینه نشست و برخاست رودرو است.

روشن شدن صورت مسئله بخش قابل توجهی از کاهش تنش‌ها است وقتی نسبت به هم بدبین هستیم به ناچار ذهن‌های ما از طریق گمانه زنی نسبت به هم درگیر است، همدیگر را تکفیر می‌کنیم و وقتی به لحاظ ذهنی نسبت به هم آنقدر بدبین هستیم که نمی‌توانیم دور یک میز باهم صحبت کنیم، این مسئله در اجتماعات و «زنده باد مرده باد‌ها» خود را نشان می‌دهد که این روند در شأن جمهوری اسلاتمی نیست.

 امروز آقای خاتمی و آقای ناظق نوری به لحاظ نوع شخصیت سیاسی‌‌ همان دو رقیب سال ۷۶ هستند، ولی آمادگی دارند ساعت‌ها کنار هم بنشینند.

یقین دارم اگر این گفت‌و‌گوی ملی به عنوان یک نیاز همگانی برای افزایش ضریب اخوت و تفاهم ملی باز شود می‌تواند از دامنه بدگمانی‌ها بکاهد، به شفاف‌سازی نقطه نظرات اختلافی کمک کند و از این طریق این فرهنگ را در جامعه پایه‌گذاری کنیم که دو جریان رقیب الزاماً خصم یکدیگر نیستند٬ بلکه رقیب یکدیگر هستند و اتفاقا چنین رقابتی به شرط اینکه خدشه‌ای به رفاقت ملی وارد نکند؛ هم نشاط سیاسی را فراهم می‌کند و یک فضای آرام را ایجاد می‌کند. از سوی دیگر اسباب سوء‌استفاده گروهی که افراد دلسوزی هستند، ولی در مقایسه با شخصیت و جریان‌های شناخته شده انقلاب کمتر در جریان انقلاب بودند را فراهم نمی‌کند.

شاهد بیماری نبود گفت‌و‌گوی صریح و مشفقانه هستیم

زمانی که بین نیروهای اصلی انقلاب که به نظرم برادر هستند٬ گفت‌و‌گو نباشد زمینه‌ای می‌شود برای اتفاقاتی که هر روز شاهدش هستیم که اینها علائمی است مثل بدن انسان که وقتی نقص و نقصانی دارد٬ اولین علتش این است که تب می‌کند. به نظر من این رفتارها همان تبی است که نشان می‌دهد زیر پوست جامعه بیماری است و این بیماری نبود امکان گفت‌و‌گوی صریح و مشفقانه بین جریان‌های سیاسی است.

پیشنهادم این است که شورای مرکزی و دفا‌تر سیاسی احزاب اصلاح‌طلب و اصولگرا پیش قدم شوند و با سوژه انتخابات شرایطی را فراهم کنند که این گفت‌و‌گو‌ها آغاز شود و با توسعه آن در سطح ملی شاهد آثار و پیامد مثبت این گفت‌و‌گوی ملی باشیم.

البته به نظرمی رسد نوعی تغییر نگاه برای شکل گیری این مسئله ضروری است؟ مثلا وقتی آقای باهنر به عنوان یک شخصیت سیاسی کهنه کار می‌گوید که حتی اصلاح طلبان معتدل هم نباید اکثریت مجلس باشند این ناشی از نگاه مسمومی است که وجود دارد شکل گیری این نگاه را ناشی از چه چیزی می‌دانید؟

طی سالهای گذشته متاسفانه برخی از شخصیت‌های اصولگرا به جای پذیرفتن رقیب و به رسمیت شناختن حق حیات رقیب و حاضر شدن او در میدان رقابت با هدف کمک به پایداری نظام، متوسل به شیوه‌های تهدید و تحقیر نسبت به رقیب شدند.

مگر مهندس باهنر صاحب ملت است؟

آقای باهنر گذاره عجیبی مطرح کردند! به این خاطر می‌گویم عجیب که رهبری می‌گویند همه سلایق در انتخابات باشند اما ایشان به عنوان یک کنش‌گر سیاسی متعلق به بخشی از جریان اصولگرا فتوا صادر می‌کنند که به زعم ایشان حتی اصلاح‌طلبان معتدل هم نباید به مجلس بیایند!!

 از ایشان باید سوال کرد مگر شما صاحب ملتید؟ مگر شما صاحب مجلس هستید؟ مگر شما حق ویژه‌ای دارید که این چنین بی‌محابا صحبت می‌کنید؟

پیشنهادم این است که شخصیت‌های مثل مهندس باهنر و دوستانی که در جریان رقیب ما نفوذ کلام دارند بیایند به سمتی حرکت کنند که فضای سیاسی کشور توام با اخلاق باشد. سال ۶۹ من معاون سیاسی استاندار بودم خدمت رهبری رسیدیم ایشان در آنجا فرمودند اگر سیاست همراه با اخلاق نباشد چیزی جز بازی نیست.

نمی‌دانم چگونه یک چهره سیاسی که بعد از چندین دور از نمایندگی مجلس فکر نمی‌کند که بعد از سال ۹۲ سلیقه مردم تغییر کرده است. به احتمال زیاد افرادی مثل آقای باهنر باید بعد از چند سال حضور در مجلس چند سالی را مثل ما اصلاح طلبان در منزل استراحت کنند. به نظر من چون عادت به ورود و خروج به مجلس را ندارند فکر می‌کنند باید دائما در آنجا باشند٬ مقداری بی‌حوصله شدند و در بی‌قراری گذاره‌هایی را مطرح می‌کنند که نه در شأن این اشخاص است و نه در شأن جریانی که متعلق به آن هستند.

آقای باهنر جای مرحوم کنی قرار گرفتند. مرحوم مهدوی کنی با همه آن سوابقش محور اصولگرایی بود. قبل از آن آقای ناطق نوری و آقای عسگر اولادی بودند. مرحوم عسگر اولادی از لحاظ فکری با اصلاح‌طلبان اختلاف جدی داشت٬ ولی این اواخر دیدید که در مورد آقای کروبی چه گفت.

بنابراین می‌خواهم عرض کنم همه چیز کشور سیاسی نیست و اگر هم سیاسی است باهم رقابت کنیم و به تعبیر آقای خاتمی در سال ۸۰ زنده باد مخالف من. اگر ما دارای ایده برتر هستیم باید با اعتماد به نفس ایده خود را مطرح کنیم٬ چه ضرورتی دارد اینگونه صحبت کنیم.

تفکر آقای باهنر که ۸ سال جزو پشتیبانان آقای احمدی‌نژاد بودند و این بلا‌ها را سرکشور آوردند به جای اینکه پاسخ دهند چرا از چنین دولتی با چنین رویکردی دفاع کردند که نفرات اصلی دولت مورد حمایت شما پشت میله‌های زندان هستند، فتوا صادر می‌کنید که اصلاح‌طلبان معتدل هم نباید بیایند. حتما مرجع اصلاح‌طلبان برای آمدن یا نیامدن آقای مهندس باهنر نیست.

آقای باهنر آدم ناپخته‌ای نیست٬ حدسم این است ایشان به شدت نگران رقابت درون جریانی خودش هست. اینکه آقای باهنر با آقای لاریجانی در برخورد با دولت چه کار باید بکنند؟ آقای باهنر در برخورد با دلواپسان همراه با آقای لاریجانی می‌خواهد باشد؟ همراه آقای ناطق یا آقای روحانی جامعه روحانیت مبارز باشند؟ یا همراه آقای حسینیان و کوچک‌زاده باشند؟ این دغدغه خاطر از یک طرف و از سوی دیگر اینکه آقای مهندس باهنر به عنوان یک فرد باهوش سیاسی حس می‌کند سطح اقبال عمومی نسبت به جریان سیاسی که ایشان منتسب به آن است به دلیل مواضع غیر قابل دفاع و عملکرد به مراتب غیر قابل دفاع حاکمیت بیش از ۱۰ ساله اصولگرایان بر مجلس و ۸ سال بر دولت٬ دستاوردی نیست که اشخاصی مثل مهندس باهنر بخواهند آن را به افکار عمومی به عنوان نقاط قوت جریان اصولگرا ارائه کنند و با ارائه آن افکار عمومی را مجاب کنند که مجددا به این تفکر رای دهند. این نگرانی‌ها باعث شده که آقای باهنر واکنش عصبی و غیر منطقی نشان دهند.

گفت‌و‌گو: زینب حقی

کد خبر : ۳۱۸۰۶۶