برای پیشبرد منافع خود از هر ابزاری استفاده نمیکنیم/ منافع ملی در گرو اخلاقگرایی است
سخنگوی وزارت امور خارجه با بیان اینکه منافع ملی امروز ما، در اخلاقگرایی است، گفت: ایرانیان اهل تعامل و گفتوگو مبتنی بر خرد و اخلاق هستند و هر ابزاری را برای پیشبرد منافع ملی خود بکار نمیبندند.
به گزارش ایلنا، حسین جابریانصاری در همایش ملی بزرگداشت شیخ محمود شبستری در شبستر با بیان اینکه از پرسشهای بنیادین و تاریخی در ساحت عرفان، نسبت و رابطه «عرفان و سیاست» است، که سیاست خارجی هم بخش قابل توجهی از آنست، اظهار داشت: آیا عرفان که از مقوله معناگرائی، جذبه و سلوک است و با درونگرایی و دنیاگریزی ارتباط نزدیک دارد، با سیاست که پدیدهای بیرونی است و مرتبط با اجتماع، منافع مادی و معیشت زمینی، قابل اجتماع هستند یا خیر؟ و اگر ارتباطی وجود دارد از چه نوعی است. آیا میتوان مبادی عرفانی را در سیاست خارجی که از مقوله نبرد برای منافع این جهانی است، بکار بست و به هدف هم رسید؟
وی افزود: تاثیر عرفان بر سیاست امری مسلم است، گرچه بعضی آن را در حد گوشهنشینی و ارشاد پادشاه محدود کردهاند یا آن را صرفا کشف و شهودی دانستهاند اما عرفان دیگری هم بوده که باعث حرکت و جوشش است و آن عرفانی است که پیامبر اسلام و امیرالمومنین (ع) نمونه و الگوی بارز آن هستند.
سخنگوی وزارت امور خارجه ادامه داد: دستورات الهی در قرآن کریم، سنت و سیره پیامبر اعظم (ص) و عترت طاهرین (ع) در عرفان اصیل اسلامی و سلوک آنها در تشکیل حکومت و ارائه دستوراتی برای ایجاد نظم و عدالت اجتماعی، تمسک به معنویت و مدیریت، سیر من الخلق الی الحق و سیر من الحق الی الخلق بالحق، داشتن درد خدا و خلق، نشان میدهد درونگرایی و برونگرایی در اندیشه عرفانی اسلام با هم مرتبط هستند.
جابریانصاری تصریح کرد: در مکتب فکری که منادی امروز آن امام خمینی علیه الرحمه است مانعه الجمع دیدن سلوک و سیاست با هم ناشی از سوء فهم هر کدام از عرفان و سیاست است. ایشان میفرماید: رسول خدایی که سالهای طولانی در سلوک بوده است، وقتی که فرصت پیدا کرد یک حکومت سیاسی ایجاد کرد، برای اینکه عدالت ایجاد شود. در تفکر اسلامی، سیاست متعالی می شود و از زمین به آسمان میرود نه آنکه عرفان زمینی شود و گرفتار منافع مادی.
وی با اشاره به نامه امام خمینی (ره) به کورباچف عنوان کرد: نامه حضرت امام (ره) به گورباچف نماد وحدت سیاست و عرفان در بینش اصیل اسلامی و تاثیر این رویکرد بر مشی سیاست خارجی حاکم اسلامی است. نامه ایشان کاملا بار سیاسی دارد و پس از خبر دادن از بن بست کمونیسم و نفی راه غرب، به خدا پرستی و اسلام دعوت کرده و از میان متفکرین اسلامی به مطالعه آرای محی الدین عربی، بنیانگذار عرفان نظری دعوت کرده و آورده اند: "... دیگر شما را خسته نمی کنم و از کتب عرفا بخصوص محی الدین ابن عربی نام نمی برم که اگر خواستید از مباحث این بزرگ مرد مطلع گردید، تنی چند از خبرگان تیز هوش خود را که در اینگونه مسایل قویا دست دارند، راهی قم گردانید تا پس از چند سالی با توکل به خدا از عمق لطیف باریکتر از موی منازل معرفت آگاه گردند."
سخنگوی دستگاه دیپلماسی کشور با بیان اینکه این یک نمونه از دعوت الی الحق است که به دستور کار سیاست خارجی نفوذ کرده، اهداف و منافعی متعالی برای سیاست خارجی در نظر گرفته و فراتر از مرزهای دولت مدرن و منافع این جهانی رفته است، ادامه داد: شاید زود هنگام باشد که درباره سیاست خارجی استعلایی سخن بگوییم اما آمیختن عرفان عملی با سیاست خارجی نتیجه اش باید چنین چیزی باشد. عرفان عملی به این ترتیب برای حوزه سیاست خارجی و جامعه جهانی با محوریت دعوت الی الحق، پیامهای متعالی و ارزش محور دارد.
جابریانصاری افزود: اهداف و رویکرد سیاست و سیاست خارجی اگر با این نحله از عرفان تعریف شود، غایت آن سعادت جامعه بشری میشود. کشتارها و نبردهای امروز جهان به این دلیل است که عرفان جایگاه واقعی خود را در سیاست ندارد.
وی با اشاره به اینکه نمیتوان از شبستری نام برد اما از اثر جاودان او گلشن راز سخن نگفت، تصریح کرد: کتابی که بزرگان زیادی توصیه به خواندن آن کردهاند و آن را مقدمهای جامع و عمیق بر مبانی نظری «عرفان جهانی» دانستهاند. شبستری از این منظر بر عرفان جهانی حق دارد. گلشن راز به زبانهای مختلف ترجمه شده و مخاطبان بینالمللی دارد و از مرزهای ایران فراتر رفته است. امروز در مجامع علمی جهان، ایران ما را به آثار مکتوب فرهیختگانمان میشناسند. ما وارث یک تمدن برجسته هستیم که از مشخصههای آن اخلاقگرا و عرفانی بودن است. باید قدر بزرگانی که چارچوب آن را استوار کردند و چنین آبروئی به ایران دادند، بدانیم.
سخنگوی وزارت امور خارجه عنوان کرد: سیاست خارجی نمیتواند خارج از بستر اجتماعی و تاریخی اقدام و عمل کند و در مورد ایران ما، این بستر یک برساخته کهن است که با مشارکت شخصیتهای برجسته این تمدن بزرگ آفریده شده است. اگر تخریب تصویر ایران تا امروز کار دشواری برای کنشگران خارجی بوده، نتیجه تاثیرات فراوان فکر، دانش، بینش و روح ایرانی و ارج و قرب بینالمللی تمدن ایرانی است که آن را وامدار زحمات بزرگان، اندیشمندان و عرفای خود هستیم.
جابریانصاری با بیان اینکه احترام ویژه ایران در جهان بهخخاطر چنین شخصیتهای برجستهای است، خاطرنشان کرد: منتهای خواسته و غایت اهداف دیپلماسی عمومی ایجاد احترام و پرستیژ است و عرفان ایرانی بخش مهمی از احترام ایران در خارج از مرزهایش را ساخته است.
وی ادامه داد: عرفان ایرانی بدنبال ایجاد الگوی انسان کامل است و مسلما انسان کامل که در نظر ما پیامبر اکرم (ص) و علی (ع) هستند سیاست خود را متفاوت با دیگران میچیند. باهوش است اما اهل مکر و غدر نیست. سوال شبستری و سایر عرفای ما اینست که انسان کامل کیست و چه مشخصاتی دارد و شناخت شناسی او چه تفاوتی با شناخت شناسی دیگران دارد. شبستری در گلشن راز می پرسد:
مسافر چون بود؟ رهرو کدام است؟
که را گویم که او مرد تمام است؟
که شد از سر وحدت واقف آخر؟
شناسای چه آمد عارف آخر؟
اگر معروف و عارف ذات پاک است
چه سودا بر سر این مشت خاک است؟
سخنگوی دستگاه دیپلماسی در ادامه با طرح سوالاتی گفت: اما آیا کاربست دستورات عرفانی که سودایی برای مشتی خاک ندارد، منجر به جلوگیری از دستیابی به اهداف و منافع ملی میشود؟ آیا سیاستمدار عارف میتواند از هر ابزار و روشی برای دستیابی به منافع خود در خارج بهره ببرد و عرفان باعث بسته شدن دست وی مقابل پیروان مکاتب دیگر نمیشود؟
جابریانصاری با بیان اینکهبنظرم همین نکات نقطه افتراق سیاست خارجی متعالی از سیاست خارجی عرفی است، اظهار داشت: اگر هدف متعالی باشد، معنای منافع هم عوض خواهد شد و رقابت و خصومت جای خود را به تعامل و گفتوگو خواهد داد زیرا منافع در حیطه عالیتری تعریف میشود که رقابت در آن راه ندارد.
وی عنوان کرد: نقطه فصل سیاست خارجی ایران از سایر کنشگران بینالمللی تکیه بر همین مکتب فکری اصیل است که ارزشهایی نظیر کمالگرایی، اخلاقمحوری و مبارزه با ظلم اساس آن را تشکیل میدهد. نقطه تمایز و فصل بین سیاست مبتنی بر عرفان و سیاست مبتنی بر قدرتطلبی، همین اخلاق و عرفان است.
سخنگوی وزارت امور خارجه با اشاره به اینکه عارف پیش از هر چیز و بیش از هر چیز یک متخلق است و غایت او دستیابی به اخلاق حمیده در سطوح فردی و اجتماعی است، گفت: برای او اجتماع بشری محدود به مرزهای جغرافیائی نمیشود و انسان در هر جای زمین مخاطب پیام او است.
جابری انصاری افزود: اگر این اخلاقگرائی عرفانی محور سیاست خارجی باشد، موجب تفاوت رفتارها میشود. این اخلاق است که باعث میشود دست سیاستمدار ایرانی برای اقدامات غیرانسانی ولو در خارج مرزها بسته شود و در پاسخ به موشکباران شهرهایش توسط عراق یا استفاده از سلاح شیمیائی، نتواند مقابله به مثل کند، به تسلیحات کشتار جمعی نه بگوید، به تعهدات بینالمللیاش در سختترین شرایط و علیرغم همه فشارها و تحریمها پایبند باقی ماند و در مقابل ظلم و ستم مقاومت کند.
وی ادامه داد: شبستری در گلشن راز در «بیان اقسام فضیلت»، محورهای اخلاقی و ارزشی را مطرح میکند که امروز معیارها و اصول سیاست خارجی ما را شکل میدهد، اصولی نظیر حکمت، عدالت، عفت، تیزهوشی، شجاعت، و نهایتا میانه روی و پرهیز از افراط و تفریط.
شبستری میگوید:
اصول خلق نیک آمد عدالت
پس از وی حکمت وعفت شجاعت
حکیمی راست گفتار است و کردار
کسی کو متصف گردد بدین چار
به حکمت باشدش جان و دل آگه
نه گربز باشد و نه نیز ابله
شجاع و صافی از ذل و تکبر
مبرا ذاتش از جبن و تهور
عدالت چون شعار ذات او شد
ندارد ظلم از آن خلقش نکو شد
همه اخلاق نیکو در میانه است
که از افراط و تفریطش کرانه است
میانه چون صراط مستقیم است
ز هر دو جانبش قعر جحیم است
وی با بیان اینکه این ارزشهای معتبر و ارزشمند دستخوش سوءاستفاده کنشگرانی شدهاند که در عمل هیچ معیاری بهجز منافع زمینی و قدرتطلبی ندارند و این باعث یک رفتار التقاطی در سیاست خارجی کشورها شده است، تصریح کرد: سیاسیونی که اصولا و در عمل به هیچ یک از معیارهای متعالی پایبند نبوده و دائم در حال جنگ و خونریزی هستند، مفاهیم اخلاقی و عرفانی را در قالبهایی نظیر حقوق بشر و مبارزه با تروریسم، به عنوان ابزار پنهانسازی اهداف و سرپوش گذاری بر رفتار خود انتخاب کردهاند و با تمسک به این ارزشهای شریف مدعی کشورهایی شدهاند که خود بنیانگذار و مروج اخلاقگرایی اصیل و متعالی هستند.
سخنگوی دستگاه دیپلماسی ادامه داد: عرفان اسلامی قرنهاست محیط سیاسی ایران را تحت تاثیر قرار داده و این تاثیر امروز بیش از پیش مشهود است. سیاستمدار ایرانی حتی اگر بخواهد نمیتواند فارغ از ارزشهای اخلاقی گامی بردارد و اگر چنین کند اجر و قرب خود را در پیشگاه ملت ایران از دست خواهد داد. غالب ایرانیان اگر سفاک و خونریز نیستند نتیجه حضور و تاثیر شخصیتهای برجسته عرفانی ماست که اندیشه و رفتار سیاسی ایرانیان را شکل دادهاند.
جابری انصاری خاطرنشان کرد: در نتیجه ترکیب دو عنصر عرفان و سیاست، آثار زیادی در سیاست خارجی ایران بروز کرده که به گمانم اختصاص به ایران دارد: ایرانیان اهل تعامل و گفتوگو مبتنی بر خرد و اخلاق هستند، ایرانیان هر ابزاری را برای پیشبرد منافع ملی خود بکار نمیبندند، ارزشهای انسانی مانند حقوق بشر و منع تسلیحات کشتار جمعی برای ایرانیها یک تعهد دینی هم هست، ایرانیان به تعهد و قول خود بهعنوان یک ارزش ذاتی پایبندند. این نتیجه عرفان ایرانی است که تخلق به اخلاق الهی غایت آن است.
وی در پایان اظهار داشت: ما امروز کماکان به ترویج فکر و نگاه شخصیتهای بزرگی چون شبستری در سطح جهان نیاز داریم تا رویکرد جهان را کماکان تحت تاثیر این اندیشههای ناب و ایرانی قرار دهیم و نام ایران را همچون همیشه به عنوان مرکز تمدن و فرهنگ سربلند نگه داریم. منافع ملی امروز ما، در اخلاقگرایی است.