خبرگزاری کار ایران

در نشست نقد و بررسی فیلم خانه پدری مطرح شد:

"خانه پدری" گفتگویی میان تجدد و سنت

جلسه نمایش و نقد فیلم خانه پدری با حضور کیانوش عیاری، نعمت‌الله فاضلی، شیما قوشه و فاطمه بدوی و صد‌ها تماشاگر که اکثرا از میان بانوان بودند، در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی برگزار شد و منتقدان و تماشاگران به بررسی فیلم از نظر محتوایی و مسائل حقوقی و اجتماعی پرداختند.

به گزارش خبرنگار ایلنا؛ در ابتدای جلسه نقد و بررسی کیانوش عیاری (کارگردان فیلم خانه پدری) درباره ایده شکل‌گیری فیلم خانه پدری گفت: این فیلم حدود چهار سال نیم پیش ساخته شد اما آبشخور شکل‌گیری آن به حدود سال ۵۵ بازمی‌گردد. برای من تکرار چنین صحبتی بسیار دشوار است. نزدیک به سال ۵۵ به مجله اطلاعات جوانان گزارش دادند که دختری به دلایلی در زندان بوده؛ در آستانه آزادی از زندان؛ به زندان‌بان التماس می‌کند تا او را آزاد نکنند زیرا می‌داند پدر و برادرش قصد کشتن او را دارند. طبق قوانین؛ زندان نمی‌تواند دختر را نگه دارد. مسئول زندان از پدر و برادر آن دختر قصدشان را جویا می‌شود و آن‌ها می‌گویند تنها قصد دارند دختر را نزد مادرش ببرند. دختر آزاد می‌شود اما در هنگام بازگشت، سر و پای دختر داخل گونی می‌رود و گونی را می‌دوزند و درنهایت او را به رودخانه کارون درجایی‌که خون‌آبه‌های کشتارگاه اهواز ریخته می‌شد و محل تجمع کوسه‌های رودخانه کارون بود؛ انداختند.

این اتفاق، سی و اندی سال نزد من بود تا نتیجه آن ساخت فیلم خانه پدری شد. تمام این اتفاقات می‌تواند گواه کند که یک حادثه تلخ چگونه می‌تواند تاثیرگذار باشد تا منجر به ساخت یک فیلم سینمایی شود.

حمایت ضمنی قانون‌گذار از قتل‌های خانوادگی/قانونی که نهاد امنیت خانواده را از بین می‌برد

شیما قوشه(وکیل دادگستری و فعال حقوق زنان) درباره شرایط نمایش فیلم خانه پدری در پژوهشگاه گفت: کانون شهروندی زنان، تلاش بسیاری کرد تا فیلم در شرایط بهتری نمایش داده شود اما من فکر می‌کنم همین شرایط هم غنیمت بود و من از مسئولان پژوهشگاه کمال تشکر را دارم.

قوشه ضمن بررسی ابعاد مختلف فیلم خانه پدری بیان کرد: من قصد دارم در صحبت‌هایم به دو نکته درباره فیلم بپردازم. اولین مسئله قتل فرزند است که همه ما واقف هستیم؛ پدر و جد پدری درصورت قتل فرزندش، مجازات اصلی قصاص را ندارد. البته این به معنی موافقت من با عمل قصاص نیست بلکه می‌خواهم به آن اجازه‌ی ضمنی قانون‌گذار به جد پدری اشاره کنم. ‌‌نهایت مجازاتی که برای قتل فرزند توسط پدر یا جد پدری درنظر گرفته شده؛ پرداخت دیه و ۳ تا ۱۰ سال حبس است.

او ادامه داد: ما همواره در جامعه‌ای زندگی کردیم که خانه و خانواده برایمان نهاد امنیت بوده و جایی بوده که هرگاه فرزندان به‌خصوص دختر‌ها، در جاده‌های تاریک زندگی به مشکل برمی‌خوردند، به این خانه پدری پناه می‌آوردند. اما اگر قتلی توسط پدر و جد پدری صورت بگیرد، دیگر آن مجازات اصلی را ندارد. این اتفاق موجب می‌شود به نوعی نهاد امنیت خانه از میان برود. شاید با تغییر قانون بتوانیم رویکرد حمایتی قانون‌گذار را از نهاد امنیت که خانه و خانواده است؛ داشته باشیم. در همین فیلم هم ملوک به خانه پدری به عنوان یک نهاد امنیت پس از مدتی پناه آورد اما نهایتا منجر به قتلش می‌شود.

این فعال حقوق زنان به مفهوم آبرو که در فیلم بسیار مطرح شد نیز اشاره کرد و گفت: در این فیلم دائما بحث رفتن آبرو، کشته شدن ملوک به خاطر آبرو، بوسیدن دست پدر به دلیل آبروداری و بسیاری موارد دیگر مطرح شد. همه ما می‌دانیم که آبرو کلمه‌ای‌ست که در زمان‌ها و مکان‌های مختلف بسیار متفاوت است. مقتضیات زمان و مکان در دانستن موضوع آبرو بسیار موثر است. این کلمه به قدری به زمان و مکان‌های مختلف بستگی دارد که شاید در یک آپارتمان؛ آبرو برای دو همسایه‌ی مجاور معنایی متفاوت داشته باشد. درنتیجه خیلی نمی‌توان درباره اینکه ملوک چه کار زشتی انجام داده که همه آن را بی‌آبرویی می‌دانند؛ صحبت کرد و حکم کلی داد.

شیما قوشه با اشاره به سنت مردسالاری که در فیلم نشان داده شد؛ ادامه داد: ۴ نسل را در این فیلم دیدیم که در تمام مدت مردسالاری از سویی و از سوی دیگر زنان منفعل نشان داده می‌شود. درواقع زنان اگر هم اقدامی می‌کنند؛ درنهایت با شکست مواجه می‌شود. من نمی‌خواهم نمادسازی کنم اما اگر خانه پدری را جامعه ایران درنظر بگیریم، شاید بحث این است که همواره در ایران مرد‌ها تصمیم گرفتند و امور به دست‌شان بوده و به ندرت زن‌هایی بودند که از حقوقشان دفاع کردند. به عنوان کسی که خود را فعال حقوق زنان می‌دانم شاید بد نبود فعالان زنان را در دوره‌هایی به نمایش می‌گذاشتند البته من قضاوت نمی‌کنم و شاید آقای عیاری قصد داشتند عمق فاجعه را نشان دهند.

همهٔ ما رازهایی را در خانه‌ پدریمان داریم/خشنونت‌های خانگی سال‌هاست که ادامه دارد

وی افزود: معمولا زمانی که قتل‌های ناموسی اتفاق می‌افتد؛ کسی که مرتکب قتل شده، با افتخار از آن یاد می‌کند چون این کار را حق خودش می‌داند و فکر می‌کند اگر این کار را انجام دهد، بر سر آبروی خانواده سرپوش گذاشته می‌شود. اما در این فیلم به صورت کلی روی این قتل سرپوش گذاشته می‌شود و قتل به عنوان یک راز در خانواده می‌ماند؛ تا جایی که دختر خانواده به عنوان حق‌السکوت با پسر عمویش مجبور به ازدواج می‌شود. ما در این فیلم گریه پدر را بعد از قتل ملوک می‌بینیم و حتی وقتی محتشم دخترش را کتک می‌زند؛ او اعتراض می‌کند. این مسائل نشان می‌دهد پدر خانواده ذاتا آدم سنگدلی نیست و تحریک جامعه مردسالار موجب چنین قتلی شده است.

این وکیل دادگستری درباره خشونت خانگی نیز اظهار داشت: خشونت خانگی مسئله‌ای‌ست که در طول سال‌ها ادامه داشته و هنوز هم وجود دارد. شاید آمار قتل زیاد نباشد اما آمار ضرب و جرح، خشونت کلامی و رفتاری در خانواده‌های امروزی بسیار بالاست. من فکر می‌کنم شاید همهٔ ما چنین رازی را در خانه‌های پدریمان به نوعی داشته باشیم و من فکر می‌کنم چگونگی برخورد با این خشونت‌ها نیازمند قانونی ویژه است.

یکی از خانم‌های حاضر در جمع تماشاگران فیلم؛ در پاسخ به شیما قوشه درباره اینکه چرا فعال حقوق زنان در فیلم نشان داده نشد؛ گفت: در این فیلم فعالیت زنان برای رسیدن به عدالت در هر برش زمانی به شکلی نشان داده شد و در هر دوره زنان درحال پیشرفت بودند. این واکنش که موجب شده تا فیلم را نمایش ندهند؛ خیلی عجیب نیست. من براساس داستانی واقعی در اهواز؛ درباره پسری سیزده ساله که سر خواهر یازده ساله خود را بریده شده؛ در دست داشت؛ کتابی نوشتم که در ارشاد مجوز نگرفت. توضیحی که درباره این فیلم باید بدهم این است که جامعه ما مردسالار نیست بلکه پدرسالار است. در فیلم خانه پدری هم دیدیم که مرد و زن هر دو قربانی پدر بودند.

فاطمه بدوی (کار‌شناس ارشد مطالعات زنان) که به عنوان مخالف در جایگاه منتقدان فیلم حاضر شده بود؛ خطاب به کیانوش عیاری گفت: آقای عیاری من هم خوزستانی هستم اما این چیزی که در فیلم نشان داده شده؛ ما در میان قومیت‌ها به ندرت ملاحظه می‌کنیم. درواقع موضوعی که شما در فیلم مطرح کردید؛ خیلی عمومیت ندارد. مسئله‌ای که باعث اکران نشدن فیلم شد؛ ارتباطی بود که شما میان این خشونت و مذهب قائل شدید درصورتی‌که هیچ ارتباطی میان مذهب و چنین خشونتی وجود ندارد. از سوی دیگر این فیلم قصد دارد مذهب و خرافه را به هم ارتباط دهد. به‌طور مثال در فیلم گفته می‌شود؛ زنان و دختران را اگر در شیشه هم قرار بدید؛ نم خودشان را پس می‌دهند یا در بخشی دیگر گفته می‌شود خدا هزاران بار چشم گریان را بیشتر از لب خندان دوست دارد و بسیاری موارد دیگر که من فرصت یادداشت کردن آن‌ها را پیدا نکردم. این دیالوگ‌ها کاملا خرافاتی هستند و ارتباطی به مذهب ندارند.

او به لیست فیلم‌هایی که از دهه هفتاد تاکنون سعی بر دفاع از حقوق زنان داشتند نیز اشاره کرد و گفت: فیلم‌هایی مثل قرمز، دو زن، شام آخر، سگ کشی، شوکران، زن‌ها فرشته‌اند، جدایی نادر از سیمین، خروس جنگی، همیشه پای یک زن در میان است و چهارشنبه‌سوری؛ قصد دفاع از حقوق زنان را داشتند و با ارائه شخصیتی خشن از مرد دست به چنین کاری زدند. من معتقدم اگر خدا زن و مرد را خلق کرده؛ تا این حد تفاوت میان آن‌ها قرار نداده است. در فیلم خانه پدری هم خشونت بی‌اندازه و غیرواقعی است و ما کلکسیونی از کتک زدن زنان، خشونت فیزیکی و خشونت عاطفی را شاهد هستیم که فکر می‌کنم کلکسیون کاملی است. هدف از نمایش خشونت به این اندازه اصلا برای من قابل درک نیست. آیا ما می‌توانیم بخشی از صفحه حوادث را تبدیل به فیلم کنیم؟ فکر می‌کنم فیلم باید پشتوانه اجتماعی داشته باشد.

«خانه پدری» ارتباط بین سنت و مدرنیته است

با پایان صحبت‌های فاطمه بدوی؛ بسیاری از حاضران در واکنش به صحبت‌هایش به اعتراض پرداختند.

یکی از حاضران در پاسخ به بدوی گفت: این فیلم درباره سنت و مدرنیته بود و هیچ جای آن حرفی از مذهب زده نشد اما تلقی غلط شما و پیوند خوردن مذهب و سنت در ذهنتان باعث شده تا چنین اظهاراتی داشته باشید. در این کشور به اندازه کافی آثار مختلف سانسور می‌شوند که نیازی به حضور شما نیست.

به‌جای پاک کردن صورت مسئله و پاک جلوه دادن شرایط کشور به فکر راه‌حل باشیم

خانم دیگری درباره قتل‌های ناموسی در ایران؛ خطاب به فاطمه بدوی گفت: قتل‌های ناموسی نه تنها به ندرت در برخی اقوام دیده نمی‌شود بلکه اهواز، ایلام، کردستان بیش از هرجای دیگر شاهد چنین قتل‌هایی‌ست. و‌ ای کاش همه چیز به این قتل‌ها ختم می‌شد. این روز‌ها مسئله خودکشی و خودسوزی‌ها به میان آمده است. ما به جای پاک کردن صورت مسئله و پاک جلوه دادن شرایط کشور باید به فکر راه‌حل باشیم. اینجا فرصتی‌ست تا درد مشترک بانوان را فریاد بزنیم و من فکر نمی‌کنم جریانی که همواره دارای قدرت است به تریبونی در این جمع نیاز داشته باشد.

فیلم مذهب را زیرسئوال نمی‌برد

یکی دیگر از بانوان درباره ارتباط مذهب و سنت بیان کرد: حدود ۹۰ سال پیش تقریب اکثر پدربزرگان ما نماز می‌خواندند و مذهبی بودند اما به راستی چقدر این نماز‌ها و رعایت قوانین مذهبی را درست انجام می‌دادند. این فیلم مذهب را زیرسوال نمی‌برد بلکه افرادی که از مذهب سوءاستفاده می‌کنند را نقد می‌کند. اگر کسی نماز می‌خواند و فرزندش را می‌کشد؛ دلیل بر ضعیف شدن مذهب نیست بلکه آن شخص است که درست به دین عمل نمی‌کند.

میان خشونت زندگی می‌کنیم

در میان حاضران جلسه؛ یکی از آقایان نیز در واکنش به صحبت‌های فاطمه بدوی گفت: باید بگویم که خانم بدوی شما میان خشونت زندگی می‌کنید. اگر در این فیلم کسی خشونت را نبیند؛ در جامعه قطعا می‌بیند. آیا درد و خشونت جنبه مثبتی دارد که شما انتظار دارید آقای عیاری جنبه‌های مثبت را در فیلمش نشان دهد؟

نعمت‌الله فاضلی (رییس پژوهشکده علوم اجتماعی) درباره فیلمنامه خانه پدری گفت: متن خانه پدری قابلیت بی‌‌‌نهایت خوانش را دارد. این فیلم را می‌توان از منظر حقوقی، فنی و تخصصی و یا از منظر زنانه نگاه کرد. در نتیجه هیچکس نباید به خودش حق دهد که خوانش خود را از فیلم بر‌تر از بقیه بداند.

فیلم سیر تحول زنان را با نگاهی مثبت نشان می‌دهد

او درباره خوانش شخصی خودش از فیلم «خانه پدری» گفت: من فکر می‌کنم این فیلم را می‌توان از منظر تجددگرایی و تغییرات در جامعه بررسی کرد. جامعه ایران در طول زمان چه تغییراتی کرده؟ چه ساز و کارهایی این تغییر را شکل می‌دهد؟ به عقیده من این فیلم سیر تحول زنان را با نگاهی مثبت نشان می‌دهد. خانم‌ها در نسل‌ها رو به جلو حرکت می‌کنند به‌طوری که خانم اول قالیبافی می‌کردند و در ادامه دیپلم گرفتند و درنهایت خانمی که در نسل آخر نشان داده شد؛ پزشک بود. این درواقع روایت تحول تدریجی بانوان است. فیلم نشان می‌دهد که چگونه خانم‌ها تجزیه تحلیل می‌کنند و در موقعیت‌های مناسب خود را به پیش می‌آورند و جامعه هم این مسئله را هرچند با تنش؛ می‌پذیرد. به عقیده من تمام متن‌هایی که ما تولید می‌کنیم، روایتی از فرایند تجدد ایرانی‌ست. این روایت با گفت‌و‌گوی نوگرایی به عنوان نیروی تجددخواه و سنت به عنوان نیروی پایداری صورت می‌گیرد. به عقیده من هر جامعه‌ای نیاز دارد تا این دو نیرو (تجدد و سنت) باهم گفت‌و‌گو کنند تا حرکت ممکن شود.

فاضلی درباره محتوای تلاش خانه پدری برای نجات سنت نیز بیان کرد: خانه پدری تحولی عظیمی را بیان می‌کند که با گفت‌و‌گوی سنت و تجددگرایی شکل می‌گیرد. این گفت‌و‌گو مبتنی بر نجات خانه پدری است و ساکنین این خانه برای رسیدن به آن اقدام کنند. این فیلم نظریه مثبتی از تجدد ایرانی‌ست که نشان می‌دهد تجدد ایرانی به معنای غربی شدن  یا مرگ سنت نیست بلکه تجدد ایرانی ترکیب جدیدی‌ست که معنای خانه پدری تغییر پیدا کند. ما باید بدانیم که ایران خانه پدری همهٔ ماست و ما نباید اجازه دهیم که این خانه را خراب کنند یا تبدیل به قبرستان شود. تخریب سنت به نام تجددگرایی و بالعکس آن؛ یک خرافه جدید است و ما نباید اجازه چنین کاری را بدهیم.

او ادامه داد: خانه پدری تلاش می‌کند تا از منسوخ شدن آبرو جلوگیری کند. چون ما اگر در جامعه زندگی می‌کنیم و به زندگی اجتماعی اعتقاد داریم؛ نباید مفهوم آبرو را کنار بگذاریم. ارزش بخشی از این فیلم به این است که به ما هشدار می‌دهد تا مراقب باشیم آبرو در جامعه منسوخ نشود. من در ‌‌نهایت امیدوارم که این فیلم را بی‌دلیل به مذهب نچسبانیم و فضا را امنیتی نکنیم. این کار‌ها نتیجه خاصی به دنبال ندارد. این شیوه گفت‌و‌گو نیست بلکه خطاست.

فیلم تجربه ملموس بدون واسطه بخشی از جامعه است

پس از صحبت‌های فاضلی؛ یکی از بانوان حاضر در جمع در پاسخ به او گفت: وقتی سخن از خوانش‌های متفاوت به میان می‌آید؛ باید اصالت آن نیز در نظر گرفته شود. وقتی حقی ضایع می‌شود دیگر خوانش‌های متفاوت معنایی ندارد بلکه بحث؛ بحث حقوقی‌ست و ما باید حقیقت را جست‌و‌جو کنیم. بنابراین این فیلم تجربه ملموس بدون واسطه بخشی از جامعه است و ما نمی‌توانیم با ملاک قراردادن خوانش‌های متفاوت؛ از قتلی که در فیلم اتفاق افتاد؛ برداشت‌های متفاوت داشته باشیم.

«خانه پدری» آیینه درد مشترک جامعه/هرکس خودش را در فیلم می‌بیند

کیانوش عیاری درباره نقد‌ها و صحبت‌های مطرح شده نسبت به خانه پدری گفت: حضور در این جمع اتفاق بی‌نظیری بود که من واقعا از آن لذت بردم. بسیاری از خوانش‌هایی که از فیلم شد به عقیده من درست بود اما در هنگام ساخت این فیلم لزوما به تمام آن‌ها فکر نمی‌کردم. به شما هم توصیه می‌کنم که اجازه دهید تا بارهای یک فیلم از طریق احساسات به شما منتقل شود که اگر این چنین نباشد قطعا آثار هنری نمی‌تواند قد شما را بلند کند. در خانه پدری سعی کردیم به مانند یک آیینه عمل کنیم تا هرکس بتواند خودش را در فیلم ببیند.

این کارگردان درباره خشونت نمایش داده شده در فیلم نیز اظهار داشت: چندی پیش خبرنگار تسنیم که متعلق به سپاه پاسداران است؛ به من گفت مهم‌ترین پیام این فیلم لحظه کوبش سنگ به سر دختر است و بسیار تحلیل درستی داشت. جالب اینجاست که چندی بعد روزنامه کیهان حمله‌ای جانانه به برادر خونی خود یعنی خبرگزاری تسنیم داشت. من شاید جرئت گفتن اینکه لحظه کوبش سنگ مهم‌ترین پیام فیلم است را نداشتم اما خوشبختانه به خوبی این مسئله مطرح شد. من فکر می‌کنم باید این رنج به مخاطب انتقال پیدا می‌کرد زیرا این فیلم هیچ چیزی جز لحظات اولیه‌اش ندارد و واقعا موجودیت فیلم با نبود آن صحنه از دست می‌رود. شما باید تا انتهای فیلم؛ طعم و بوی مرگ را در زیرزمین خانه پدری احساس کنید.

او افزود: من به هیچ وجه موافق خشونت بی‌مورد در سینما نیستم و حتی فیلم‌های درجه سه اکشن آمریکایی که ماشین‌ها درحال تعقیب و گریز هستند و برخوردهای وحشیانه نشان داده می‌شود هم به عقیده من سازمن ملل باید برای جلوگیری از گسترششان اقدام کند. این خشونت و اکشن قرار است برای سینما پولسازی کند.

شیما قوشه نیز درپایان درباره تاثیر فقه بر قوانین کشور گفت: اینکه خانم بدوی می‌گویند در قرآن حمایتی از قتل‌های خانوادگی صورت نگرفته درست است اما قانون ما برگرفته از فقه ماست و البته علاوه بر فقه موارد دیگری چون قرآن، اجماع و... نیز تاثیرگذار است اما در این مورد؛ ما یک قاعده فقهی داریم که می‌گوید: "انت و مالک لابیک" یعنی خودت و مالت برای پدرت هستید.

کد خبر : ۲۷۴۹۸۶