خبرگزاری کار ایران

در نشست روند رمان‌نویسی دهه نود عنوان شد:

جنگ از پدیده‌هایی بود که ناجوانمردانه مصادره شد

با حضور محمدکاظم مزینانی، حسن محمودی و احمد ابوالفتحی روند رمان‌نویسی دهه نود در خانه عامری‌ها بررسی شد.

به گزارش ایلنا، به دعوت خانه تاریخی عامری ها و اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی کاشان محمدکاظم مزینانی، حسن محودی و احمد ابولفتحی به این شهر سفر کردند تا در نشستی با حضور داستان نویسان و علاقه مندان به ادبیات داستانی معاصر به بررسی روند رمان نویسی در دهه نود بپردازند. در این نشست که با حضور رییس ارشاد کاشان و جمعی از استادان دانشگاهی و داستان نویسان این شهر برگزار شد، دو رمان«شاه بی شین» و «روضه نوح» با توجه به موضوع نشست مورد نقد و بررسی قرار گرفت.

محمد کاظم مزینانی نویسنده رمان برگزیده جشنواره داستان انقلاب و جایزه ادبی جلال آل احمد و از داستان نویسان و اهالی ادبیات با گلایه از جناح بندی در حوزه ادبیات تاکید کرد: اینکه کار من را سوره مهر چاپ کرده شرافتی ایجاد نمی‌کند اگر چشمه هم چاپ می‌کرد شرافتی نداشت. در جنگ هم همین اتفاق افتاده و دیالوگی بین روشنفکران و حکومت ایجاد نشده است. دعواهای این دو قشر باعث شده خیلی از کارها خوانده نشود. من هم تایید می‌کنم که جنگ از پدیده‌هایی بود که ناجوانمردانه مصادره شد.

مزینانی سپس با توجه به بن مایه رمان روضه نوح گفت:  تجربه جنگ بک تجربه ملی و جمعی است. همه با یک قرائت رسمی روبه‌رو هستند که حکومت ارائه می‌دهد. نویسنده از همان آغاز یک روایت شخصی از زاویه دید خود ارائه می‌دهد. این کار را ابتدا با دیارگرایی انجام داده‌اند. یک دیار یا بوم مشخص را با المان‌های خودشان معرفی کرده‌اند و جنگ را از منظر این دیار روایت کرده‌اند. این دیار با توجه به نشانه‌ها نجف‌آباد است. کار دیگری که کرده‌اند خاطره‌مندی است. مطالعات و تجربیاتی که نویسنده از جنگ داشته تبدیل به خاطره شخصی شده است، اما برای این که به وضوح نشان داده شوند از زمان حال مضارع استفاده کرده‌اند. آقای محمودی سعی کرده جنگ را به خاطره شخصی تبدیل کند. این کار را من هم در داستانم کرده‌ام. زمان شاه را از منظر خانوارها نشان داده‌ام.

نویسنده رمان تحسین شده «آه باشین» در نقد و بررسی رمان «روضه نوح» تاکید کرد: بعضی وقت‌ها در داستان‌ها یک نقطه کلیدی وجود دارد که داستان با آن باز و بسته می‌شود. داستان محمودی با حال مضارع شروع می‌شود و ادامه پیدا می‌کند. داستان باید اتفاق بیفتد و یا قبلا اتفاق افتاده است. آیا زمان اجازه می‌دهد که داستان اتفاق بیفتد؟ در داستان تعلیقی وجود دارد که این تعلیق به دلیل زمان افعال است. زمان با ذات این رمان در تناقض است و بیشتر زمان گزارشی است. این کار باعث می‌شود دست نویسنده تنگ شود و ازدحام افعال به وجود آید چون افعال دایم باید توضیح دهند. اگر در این کار زمان فعل، ماضی بود یک اتفاق دیگری می‌افتاد. البته حتما نویسنده آگاهانه از آن استفاده می‌کند.

رمان نویس برگزیده دو دوره جشنواره داستان انقلاب در بخشی دیگر از نقد خود درباره رمان روضه نوح گفت: هنر اصلی حسن محمودی در روضه نوح پا گذاشتن به حریم های زنانه و برساختن داستانی است بر محور دوگانۀ نرینه و مادینه. ثنویتی برخاسته از ذات قوم ایرانی که رمز بقای او در گذر هزاره ها بوده است. برای همین است که شخصیت زن ها در این رمان تا این اندازه جاندار و لمس شدنی از کار درآمده است. لیلا، مادر نوح، سرآمد این زنان است. زنی که با همه زنانگی اش در مقابل تقدیر مردانه دیار نون می ایستد و برای دفاع از زندگی تنها پسرش نوح، تمام مردان را جان به لب می کند.

نویسنده برنده جایزه جلال آل احمد تحلیل گفت: محمودی توانسته تصویری جاندار از زندگی و مرگ قوم ایرانی را در روند جنگی نابرابر به ما خوانندگان نشان بدهد که تاکنون مغفول مانده بود. محمودی روایتگر مانایی و زایندگی روح زنانۀ قوم ایرانی است که در گذر هزاره¬ها نگاهبان خصلت‌های نژادی و تمدنی ایران بوده است. این همان روح مادینه ای است که در برابر تجاوز بسیاری اقوام مهاجر ایستادگی کرده و حتی قومی بدوی همچون مغول را در شکل و هیئتی ایرانی باززایانده است. این همان زهدان زاینده است که آیین شیعه را در خود پرورانده و طراز نوینی از دین اسلام را به بشریت ارزانی داشت. پس تلاش نویسنده «روضه نوح» را در ارائه تصویری تازه از زن ایرانی دست کم نگیریم و ظهور این صدا و نگاه متفاوت را قدر بدانیم.

در ادامه حسن محمودی نویسنده رمان «روضه نوح» نیز تاکید کرد: پرسش از تاریخ معاصر از فقدان های آثار منتشر شده در سال های اخیر است و برخی به تعمد تلاش کرده اند تا رمان هایی مشابه هم تولید شوند که هدف اصلی شان سرگرم سازی باشد: در این سال ها کارگاه ها و ناشران تلاش کردند تا به رمان به عنوان امری تولیدی که باید تبدیل به کالایی زودبازده شود، نگاه کردند و شاهد انبوهی از رمان ها بودیم که مهم ترین کارکردشان سرگرمی سازی و پرمخاطب شدن بود. از سویی دیگر با سخت گیری هایی که در روند مجوز انتشار برای رمان های دغدغه مند و چالش برانگیز، ناشران هم تن دادند به انتشار آثاری که هم سرمایه را تضمین کند و هم این که برای آن ها حاشیه یی احتمالی به وجود نیاورد. از همین بابت است که رمان های شاخصی نوشته نمی شود. چرا که فرآیند اشاره شده، ذهن خلاق را سرکوب می کند و یا عادتش می دهد به راه رفتن برجاده های پیموده شده ی بی خطر و امتحان پس داده. شاید بی راه نباشد که همچنان باید از رمان به عنوان میوه ممنوعه یاد کرد.

محمودی در ادامه با اشاره به رمان های«شاه بی شین» و«آه باشین» گفت: مهم ترین رمان های نوشته شده در نیمه اول دهه نود آثار انگشت شماری هستند که پرسش گری از تاریخ و تقلا برای کند و کاو هویت ایرانی از مولفه های برجسته آن است. شاه بی شین محمدکاظم مزینانی یکی از همین نمونه هاست. گرچه سوره مهر ناشر آن است، مهم ترین منتقدانش نیز از حوزه هنری می آیند. طیفی که فراموش می کنند ذات رمان، پرسش گری و کشف و شهود است و نمی تواند نسبت به تاریخ پیش فرض داشته باشد و بخواهد با همان پیش فرضش، اثری ماندگار خلق کند. بلکه رمان نویس خلاق و اندیشمند، پرسش گر است و البته که پرسش گری، راه را برای تاویل های مختلف باز می کند و این همان چیزی است که منتقدان رمان های مزینانی خیال می کنند گزگ به دست آورده اند. آن ها از این که راوی در رمان آه بی شین پرسش گر است و نه قضاوت گر برمی آشوبند و تاب راوی را که خارج از نگاه رسمی بخواهد روایت کند، ندارند..

نویسنده رمان در دست نگارش«گم و گور» در پایان مدیران فرهنگی را خطاب قرار داد و گفت: امیدواریم با سعه صدر بیشتر مدیران فرهنگی رمان های پرسش گر امکان انتشار پیدا کنند و روند رمان نویسی در دهه نود با اتفاق های بهتری روبه رو شود. تاکید می کنم که نمی گویم انبوهی شاهکار روی دست نویسندگان شان مانده است و مجال انتشار پیدا نمی کند، بلکه روند خلق رمان های ماندگار و تاثیرگذار با کدگذاری های اغلب عامدانه، دچار خلل شده است.

احمد ابوالفتحی نویسنده مجموعه داستان«پل ها» نیز در نشست بررسی روند رمان دهه نود در خانه عامری های کاشان گفت: اثری که ساختار درستی داشته باشد فرم خود را از اجتماع می‌گیرد. این اتفاقی است که برای روضۀ نوح افتاده. تاکید راوی بر جملاتی نظیر چیزهایی هست که نمی‌دانی و چیزهایی هست که نمی‌شود گفت، که در فرم رمان هم نفوذ کرده و درحاشیۀ پرسش اصلی رمان (چرایی محرومیت نوح از ورود به دانشگاه) که شخصیت‌هایی نظیر حوّا و یونس تمایلی به ارائۀ پاسخ آن ندارد به ساختاری اپیزودیک دامن زده که روایت اصلی را به حاشیه می‌راند و خرده‌روایت‌ها را محمل درام‌پردازی می‌کند. این عدم تمایل به گفتن حرف اصلی و به حاشیه راندن آن برآمده از اجتماعی است که رمان در آن نوشته شده .نظریه‌پردازان جامعه‌شناسی ادبیات وظیفۀ اصلی پژوهشگر این حوزه را تامل در فرم اثر برای فهم ارتباط آن با اجتماعی دانسته‌اند که اثر از آن برآمده و جامعه‌شناس ادبیاتی که در فرم روضۀ نوح تامل کند ارتباط‌های جالبی بین تمهیدهای فرمی این اثر با جامعۀ برآمده از آن می‌یابد.

نامزد دریافت جایزه ادبی جلال احمد ادامه داد: راوی دانای‌کل اثر با محدودیت خودخواسته‌ و شخصیت‌پردازی ویژه و با موقعیتی فرازمانی از خصوصیات جالب روضۀ نوح است که باعث شده این اثر از منظر تکنیکی حرف‌هایی تازه برای گفتن داشته باشد.

 نویسنده رمان در دست انتشار «سال سی» سپس با اشاره به این نکته که حسن محمودی در مصاحبه یی رمان هنوز منتشر نشده خود یعنی«مارآباد» را صد سال تنهایی خود خوانده است، به بررسی رگه های رئالیسم حادویی در روضه نوح پرداخت و گفت: دیار نون در این اثر موقعیتی ماکوندویی دارد. همان‌طور که ماکوندو در اثر مارکز برساخته‌ای متفاوت از اطراف است و انسجام درونی‌اش به موقعیت‌های جادویی ویژه منجر می‌شود در روضۀ نوح هم با جامعه‌ای ویژه روبه‌رو می‌شویم که در موقعیت‌هایی کاملن واقع‌گرایانه دچار وضعیت‌های جادویی می‌شود. وضعیت‌های اغراق‌آمیز روضۀ نوح در اکثر موارد برآمده از بوم و موقعیت‌های ویژۀ مستند است. نظیر بریده شدنِ سر سی و پنج هم‌کلاسی و... که اتفاقاتی مستند هستند ولی در عین حال اغراق‌شان وضعی حماسی و جادویی دارد. از این منظر روضۀ نوح اگر چه متاثر از رئالیسم جادویی است اما جادو را به اثر تزریق نمی‌کند. وضعیتی کاملن جادویی را در خلال موقعیت‌های تاریخی تبیین می‌کند. این موقعیت‌ها شاید اغراق‌آمیز و عجیب به نظر برسند ولی اکثرا واقعی هستند. به عبارتی وضعیتی که نویسنده به روی کاغذ آورده به خودی خود جادویی بوده و نویسنده واقع‌گرایانه آن را به کاغذ منتقل کرده است.

ابوالفتحی در باره روند رمان نویسی در دهه نود هم گفت: روند داستان دهه نود در همین چهار سال به خوبی توجهی فوق‌العاده به جنگ هشت ساله را باز می‌نمایاند. نمود آن را می‌توان در انتخاب دو رمان جنگی در نظرسنجی انتهای سال نشریۀ تجربه به عنوان بهترین اثر سال دانست و نیز این نکته که حداقل ده اثر، از آثار شاخص سال نود و سه اثر مرتبط با جنگ هشت ساله هستند. این توجه را می‌توان ناشی از گذشت زمان و خارج شدن جنگ از موقعیت روزمره و فراهم آمدن ساحت تاریخی برای جنگ دانست. بر این مبنا می‌توان گفت آیندۀ رمان و داستان فارسی بیش از پیش متاثر از جنگ خواهد بود و به خاطر وضعیت درام‌خیزِ جنگ، با آثاری شاخص در این حوزه مواجه خواهیم شد که توجه فراوانی را نیز جلب خواهند کرد..

در بخشی دیگر از نشست برگزارشده در خانه تاریخی عامری ها، عطیه جوادی نویسنده کاشانی رمان«وارنگی» درباره رمان «آه بی شین» محمدکاظم مزینانی سخن گفت و آن را اثری جسورانه دانست که پرداختی قوی دارد و تاکید کرد: از داستان لذت بردم. حس می‌کنم قصه‌ای برای تعریف کردن دارید. داستان کشش زیادی دارد. ولی جاهایی آزاردهنده است. مثل قصه‌گویی هستید که بدون توجه به داستان فقط راوی است. ولی در برخی جاها سعی می‌کند به زاویه دید و ارجاع به گذشته توجه شود و این همان جاهایی است که بیرون‌زدگی دارد. این رمان می‌توانست جوانی راوی را در یک داستان جدا بیاورد.

مزینانی در پاسخ به این داستان نویس کاشانی گفت: من می‌توانستم داستان را در یک جادوبندی تمام کنم و ادامه ندهم، ولی چرا ادامه دادم و اینگونه تمام کردم؟ چون این شرایط روزگار آن موقع در سال ۵۷ بود. این تقدیر تاریخی ماست. این اثر حکایت تقدیر تاریخی قوم ایرانی است. در این قوم خانواده همه چیز است که اگر آن را بگیریم چیزی برایش باقی نمی‌ماند .این تعبیر در داستان هم آمده است و من برای روایت تاریخ روزگارم داستان را ادامه می‌دهم. اشیا در گذشته ما معنی داشت و شخصیت داشت ولی این اکنون وجود ندارد.

در پایان جلسه نیز مصطفی جوادی رییس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی کاشان اظهار امیدواری کرد تا کارهای دفاع مقدس بیشتر خوانده شوند و آثار قابل توجهی در این حوزه نوشته شود.

او گفت: داستان جنگ را یک جناح به نفع خود مصادره می‌کند، بخش دیگر هم به جنگ نگاه دفاع دارد. نویسنده‌ها حتی از منظر دوم هم نگاه نمی‌کنند. خیلی از نویسنده‌ها به دلیل فضای روشنفکری وارد این موضوع نمی‌شوند.

کد خبر : ۳۳۴۸۷۳