خبرگزاری کار ایران

در زادروز پدر داستان‌کوتاه فارسی؛

جمال‌زاده؛ نویسنده‌ای دلسوز برای وطن بود

محمدعلی جمالزاده نویسنده‌ای بود که به‌رغم تمام سختی‌های زندگی، هرگز ایران را فراموش نکرد و با اینکه از وطن دور بود و نمی‌توانست تأثیر کلامیِ چندانی داشته باشد، اما همیشه نگران و دلسوز ایران بود.

به گزارش خبرنگار ایلنا، محمدعلی جمالزده را با عنوان پدر داستان کوتاه فارسی و آغازگر سبک رئالیسم در ادبیات فارسی می‌شناسیم. او از پیشروان مدرنتیه و جنبش فکری آزادی‌خواهان در ایران به حساب می‌آید.

جمالزاده در بیست و سوم دی ماه سال 1274 در اصفهان متولد شد. پدرش سیدجمال، معروف به صدرالمحققین، واعظ مشروطه‌خواه و از مخالفان استبداد اصفهان بود. آزادی‌خواهی پدر بر محمدعلی تأثیر فراوان داشت و نگرانی برای سرنوشت ایران را در همه‌ی آثارش شاهد هستیم.

او کار خود را با پژوهش و مباحث اجتماعی و سیاسی و تاریخی آغاز کرد و نویسندگی را با مجله کاوه آغاز کرد. این نویسنده پس از شهریور 1320 در اکثر ماهنامه‌های مختلفی ادبی که در ایران تأسیس شد، مقاله و داستان نوشت و منتشر کرد.

محمدعلی جمالزاده در روز هفدهم آبان ۱۳۷۶ در یکصد و دو سالگی، در خانه‌ی سالمندانی در شهر ژنو درگذشت. قبر او در گورستان petit saconnex در شهر ژنو واقع است. همسرش را نیز در همین مکان دفن کرده‌اند.

جمالزاده در حوزه‌ی ترجمه، تاریخ ادبیات و داستان کوتاه آثار فراوانی دارد که از مشهورترین آثار داستانی او به «یکی بود یکی نبود»، «سروته یک کرباس»،«دارالمجانین»، «راه آب‌نامه»، «قصه‌های کوتاه برای بچه‌های ریش‌دار» و «فارسی شکر است» می‌توان اشاره کرد.

با کامران پارسی‌نژاد (نویسنده و منتقد) درباره‌ی سبک و شیوه‌ی نگارش جمالزاده و تأثیر او بر ادبیات ایران گفتگو کردیم که در ادامه می‌خوانید:  

شکل‌گیریِ اندیشه‌ی جمالزاده، متأثر از گذشته‌ی اوست

کامران پارسی‌نژاد با بیان اینکه جمال‌زاده را پدر داستان‌نویسی نوین ایران لقب داده‌اند که البته لقب به حقی است، گفت: برای اولین بار ایشان مانیفستی را ارائه داده‌اند که خطاب به نویسندگان ایرانی بود و نشان می‌داد ژانر داستان و رمان چگونه است.

وی افزود: قبل از او زین‌العابدین مراغه‌ای و آخوند زاده را داشتیم که آثار خود را چاپ می‌کردند اما شیوه‌ی به‌کار گرفته شده در داستان‌های جمال‌زاده را در نویسندگان پیش از او شاهد نیستیم. جمالزاده برای اولین بار داستان‌نویسی ایرانی را با داستان‌نویسی غربی تلفیق کرد. داستان ایرانی تا قبل از او اینگونه شناخته شده نبود. در گذشته این ژانر را که ما امروزه به آن رمان می‌گوییم، را رومان خطاب می‌کردند. در واقع این قالب ادبی را اولین بار محمدعلی جمالزاده مطرح می‌کند.

پارسی‌نژاد با اشاره به اینکه مهمترین عامل در شکل‌گیری اندیشه‌ی جمال‌زاده، نشأت گرفته از گذشته‌ی اوست، گفت: پدرش سیدجمال واعظ، خطیب مشهور دوران مشروطه بود. سیدواعظ وقتی به منبر می‌رفت به جای موعظه‌های مرسوم، داستان تعریف‌ می‌کرد و در آن تمام پند و اندرزها را مطرح می‌کرد. این رفتار پدر روی محمدعلی جمالزاده تأثیر داشت و وقتی به غرب می‌رود و تحصیلاتش را ادامه می‌دهد، به دنبال یک ژانر ادبی خاص است که بتواند حرف‌های خود را در قالب داستان بیان کند. جمالزاده این رسالت را در خودش می‌بیند که یک مانیفست را مطرح کند تا راهکارهای رمان‌نویسی نوین را در آن بیان کند.

جمالزاده ساده‌نویسی را گسترش داد

او با اشاره به زبان ساده‌ و طنزگونه‌ای که جمالزاده در آثار خود به کار می‌برد، بیان کرد: جمالزاده بزرگ شده‌ی دوره‌ی مشروطیت است. در دوره‌ی قاجار زبان سنگین ثقیل ادبی بر جامعه حاکم بود. زبانی که با زبان مردم عامه متفاوت بود. اکثر نویسندگان سعی می‌کردند به زبان دربار بنویسند و ساده‌نویسی در آن دروان مرسوم نبود. بعد از مشروطه این ساده‌‌نویسی مرسوم شد. قبل از جمالزاده هم مراغه‌ای و طالبوف همین تلاش را کردند و خطابه‌هایی ارائه دادند که آثار ادبی باید عاری از جملات سنگین باشد. اما تأثیرگذاری جمالزاده بر این ساده‌نویسی به خصوص با کتاب « فارسی شکر است» بسیار بیشتر از بقیه بود.

این نویسنده و منتقد با اشاره به اثر «فارسی شکر است» گفت: این اثر اولین اثر جمالزاده است و در واقع با همین کتاب بود که خوش درخشید. شخصیت‌های اصلی داستان به زبان ثقیل خود صحبت می‌کنند و به ساده‌گویی تمایلی ندارند و جمالزاده با زبان طنزگونه‌ی خود، این کار را نهی می‌کند. وی در این داستان به گونه شالوده‌های ثقیل نویسی را برهم می‌زند و از جملات محاوره‌ای استفاده می‌کند و همین است که باعث می‌شود جمع کثیری به رمان خواندن روی بیاورند چراکه تا قبل از آن عوام نمی‌توانستند کتاب‌های ثقیل ادبی آن دوران را بخوانند.

وی افزود: همچنین موضوعاتی که جمالزاده در آثار خود مطرح می کرد با زمان خود مطابقت داشت. جمالزاده در ابتدا که هنوز چندان از ایران فاصله نگرفته بود؛ آثارش مطابق با فرهنگ ایرانی وقت بود اما چون مدت زمان بسیاری از ایران دور بود، بعدها نوشته‌هایش مورد اقبال عمومی قرار نگرفت. یکی از انتقادهایی که به جمالزاده می‌شد همین موضوع بود که او در آثار موخر خود از اصطلاحاتی استفاده می‌کرد که دیگر کهنه و قدیمی شده بود.

از ایران دور بود اما هرگز وطن را فراموش نکرد

پارسی نژاد با اشاره به نقش سیاست در زندگی جمالزاده گفت: یکی از چیزهایی که بر او تأثیر زیادی داشت؛ فعالیت‌های پدرش بود. او یک مبارز بود و در یکی از همین مبارزه‌ها نزدیک بود کشته شود. آنها مجبور می‌شوند شبانه اصفهان را ترک کنند. با توجه به همین اتفاق‌ها، تأثیر سیاست را بر زندگی جمالزاده می‌بینیم. داستان «رجل سیاسی» فضایی کاملا سیاسی دارد. برخی از داستان‌های او قابل تعمیم است و می‌توان گفت که اشاره به رویداد خاصی دارد.

این منتقد در پاسخ به این سوال که جمالزاده عمدتاً از چه نویسنده‌هایی تأثیر پذیرفته بود، به عارف قزوینی اشاره کرد و گفت: او به شدت تحت تأثیر عارف قزوینی بود و همچنین حسن تقی زاده. از بین نویسندگان خارجی باید گفت که جمالزاده از نویسندگان بزرگی چون چخوف، ولتر و گوگول تأثیر عمیقی گرفته بود.

وی با اشاره به وطن پرستی جمالزاده اظهار داشت: جمالزاده یک دوره فقر و ناامنی را گذراند تا توانست به ثبات برسد و آثارش هم خالی از این مباحث نیستند. علی‌رغم تمام سختی‌ها او هرگز ایران را فراموش نکرد. حجم زیادی از آثارش دلسوزی و نگرانی برای ایران است. همیشه سعی می‌کرد از طریق دوستانش در ایران، رهنمودهای مدنظرش را بگویند. هرچند که دور بود و نمی‌توانست با کلامش تأثیر چندانی ایجاد کند.

کد خبر : ۳۳۷۷۴۷