خبرگزاری کار ایران

جواد مجابی:

به تاریخ بیهقی هم نمی‌توان اعتماد کرد/ اسیر تاریخ‌انگار‌ها بوده‌ایم

جواد مجابی تاکید کرد: نقد هنوز ساز و کار اصلی‌اش را پیدا نکرده چون اقتصاد کتاب واقعی و حرفه‌ای نیست.

به گزارش ایلنا، چهارشنبه شب (28 بهمن‌ماه) ، نشست دیگری از سلسله نشست‌های دیدار با اهل قلم در شهر کتاب مرکزی برگزار شد و طی آن علاقه‌مندان به شعر و داستان با جواد مجابی‏، شاعر، نویسنده و نقاش دیدار و گفتگو کردند.

در این برنامه جمعی از هنرمندان، نویسندگان و شاعران از جمله آهو خردمند، غلامرضا امامی، محمود دولت‌آبادی، اسدالله امرایی، سیدعلی صالحی و ... نیز حضور داشتند و درباه آثار و ویژگی‌های شعر و داستان او سخن گفتند.

جواد مجابی در ابتدای این نشست درباره برنامه کاری روزانه‌اش گفت: خواندن و نوشتن، تنها کار روزانه من است و کار دیگری نمی‌توانم انجام دهم و روزی که این دو کار را انجام ندهم، در یک روز دیگر حتما آن را جبران می‌کنم؛ یعنی کارم را از صبح و پس از صبحانه آغاز می‌کنم و تا ساعت یک ادامه می‌دهم و بعد از آن هم، از ساعت 4 تا آخر شب می‌نویسم یا می‌خوانم؛ قبلا هم که در روزنامه بودم، با همین نظم و ترتیب کار می‌کردم.

وی درباره اینکه جوانان علاقه‌مند به نوشتن نیز باید با همین نظم و ترتیب بخوانند تا به موفقیت برسند، اظهار داشت: عالم نوشتن هی دستورالعملی ندارد جز اینکه همیشه بنویسیم و بخوانیم هرچند که باید جوهره اولیه و استعداد نگارش در فرد باشد ولی این استعداد بدون کوشش مداوم یا کوشش مداوم بدون این جوهره، افراد را فقط دچار توهم می‌کند. از سوی دیگر، تاریخ است که مشخص می‌کند نویسنده‌ها متوهم بوده‌اند یا نه.

این شاعر در بخش دیگری از سخنانش درباره فضای مجازی نیز گفت: من از فضاهای مجازی استفاده نمی‌کنم چون آن‌قدر جذابیت دارد که ریتمم را برای نوشتن و مطالعه تحت تاثیر قرار می‌دهد ولی شاید برای دیگران، سکوی برای رشد باشد. در عین حال که باید وجود و تاثیر این فضا را بپذیریم اما باید مراقب این آسیب هم باشیم که مطالب سطحی‌ای که در این محیط‌ها منتشر می‌شود، حماقت به دنبال خواهد داشت.

مجابی درباره فضای نقد در کشور هم گفت: نقد هنوز ساز و کار اصلی‌اش را پیدا نکرده است چون اقتصاد کتاب واقعی و حرفه‌ای نیست درحالیکه صنعتی مثل سینما با یک اقتصاد قوی باعث گسترش مخاطب می‌شود ولی متاسفانه اقتصاد ایران آن‌قدر فقیر است که کتاب یا منتشر نمی‌شود یا با فواصل طولانی‌مدت این اتفاق می‌افتد.

وی ادامه داد: همه اینها دلایلی است که نقد علمی نداشته باشیم و تنها اندک افرادی با فداکاری و به خاطر علاقه شخصی‌شان نقد می‌کنند اما چون حمایت و استمراری وجود ندارد، فضای پذیرش نقد هم نداریم و همان منتقدان هم به مرور زمان از گردونه خارج می‌شوند.

وی همچنین درباره اینکه برخی از رمان‌های او از سوی تعدادی از مخاطبانش، تاریخی خوانده می‌شود، گفت: من این برداشت از آثارم را قبول ندارم. برخورد ما با تاریخ سه گونه است. یا تاریخ نگار داشته‌ایم که درباره تاریخ گزارش داده‌اند یا تاریخ‌نگر داشته‌ایم که مسائل تاریخی را تحلیل می‌کنند و یا تاریخ‌نگار داشته‌ایم که تاریخ را به سود خودشان تحریف کرده‌اند. مشکل ما همیشه این بوده که تاریخ‌نگر کم داشته‌ایم و اسیر تاریخ‌انگار‌ها بوده‌ایم.

مجابی ادامه داد: ما حتی به تاریخی همچون تاریخ بیهقی هم نمی‌توانیم اعتماد کنیم چراکه بخشی از کارهای بسیار بد سلطان مسعود را مخفی کرده است یا وقتی رگ امیرکبیر را در حمام فین کاشان می‌زنند، تنها یک تاریخ‌نگار است که واقعیت را می‌نویسد، باقی، افرادی حکومتی بودند که نوشتند امیرکبیر به دلیل آماس از دنیا رفت!

وی در ادامه بخشی از کتاب تازه‌ منتشر‌شده‌اش را با عنوان بنفشه‌های سراشیب برای حضار خواند و گفت: این کتاب، اولین رمانی‌ است که در سال 1361 نوشته‌ام و در طول زمان، چندین بار کم شده است، یک‌بار هم بعد از 15 سال، با عنوان برج‌های خاموشی منتشر شد اما در این نسخه، بخش‌هایی از کتاب را به ضرورت حذف کرد‌ه و با نام دیگری به ناشر سپردم.

مجابی پس از خواندن بخش‌هایی از کتاب که توصیفی از کویر بود، گفت: کویر به گمان من، بیابان نیست. معتقدم ما کویر جهانی داریم که از مغلوستان تا آفریقا را شامل می‌شود و تمدن بزرگی را دربرمی‌گیرد، تمدن‌هایی مثل چین، ایران، عربستان و....

وی ادامه داد: اهمیتی که آب در کویر داشته، یکی از موضوعاتی است که تحت تاثیر کویر ایجاد شده و از قبل آن، مساله تقدیس شکل گرفته است، آب به عنوان ضروری‌ترین عنصر حیات، آناهیتا، الهه آب را در ایران شکل داد، در اسلام، گفته می‌شود که مهریه حضرت زهرا (س) آب است و خلاصه همیشه تمهیداتی اندیشیده شده که به‌گونه‌های مختلف، آب حفظ شود و کسی آن را هدر ندهد.

در ادامه، حضار نیز با نویسنده رمان بنفشه‌های سراشیب گفتگو کردند. مجابی در پاسخ به این سوال که آیا رمان تازه منتشر شده‌اش سیاسی است یا خیر، گفت: نویسنده‌ای که فقط به سیاست بپردازد، بهتر است در مجلات و روزنامه‌های سیاسی کار کند اما در عین حال معتقدم که هیچ نویسنده‌ای نمی‌تواند نسبت به مسائل و تفکرات سیاسی مملکتش بی‌تفاوت باشد به هر حال من سعی کرده‌ام دچار ساده‌اندیشی سیاسی نشوم.

وی همچنین درباره رکود ادبیات و شعر نیز گفت: اینکه شعر و داستان متوقف یا دچار انحطاط شود، امکان‌پذیر نیست؛ شاید در دوره‌های کوتاهی شعر و داستان ضعیف شود اما اگر در درازمدت، خلاقیت همیشه با مردم بوده است یا اگر شعر ضعیف شده، انرژی خلاقه به جای دیگری رفته است. اساساَ به نظر من؛ ما به همان اندازه که در دهه‌های 40 و 50، شاعر برجسته و خوب داشته‌ایم، درحال حاضر هم شاعران خوب به همان قدرت داریم.

مجابی ادامه داد: ملت ما همواره ذهن نو و خلاق داشته‌اند و این را که ما بعد از انقلاب، دچار رکود شده‌ایم، قبول ندارم چراکه شاعران و نویسندگان بسیار زیادی داشته‌ایم که قبل و بعد از انقلاب خوب نوشته‌اند و همین حالا هم در این نشست حضور دارند، مشکل ما آنجاست که از جوانانی که دچار تشویش و سردرگمی هستند، انتظار داریم به اندازه هنرمندان پیش از خودشان بدرخشند درحالیکه این توقع بی‌جایی است و باید به آنها مجال دهیم تا جایگاه‌شان را پیدا کنند.

این نویسنده درباره واژه‌های عامیانه‌ای که وارد شعر شده‌اند نیز گفت: نباید انکار کنیم که شعر دارد به سمت سادگی بیان و زبان پیش می‌رود و از تصنع فاصله می‌گیرد، موضوعی که باید نسبت به آن حساسیت بیشتری داشته باشیم، این است که اگرچه شبکه‌های اجتماعی باعث شده‌اند مردم فضایی دموکراتیک را تجربه کنند و هر نوع نوشته‌شان را شعر بدانند، با این آسیب هم مواجه هستیم که دچار توهم می‌شویم. به هر حال نکته مهم این است که ادبیات و شعر با این نوع فضاها تخریب نمی‌شود یا از بین نمی‌رود. می‌توانیم بگوییم که به دلیل گسترش فضاهای مجازی دچار مرگ مخاطب شده‌ایم اما زبان و ادبیات تخریب نشده است.

اسدالله امرایی، نیز درباره مجابی گفت: صحبت درباره دکتر مجابی کار سختی است چون او از مصائب جامعه می‌نویسد و جامعه را می‌شناسد. تنها مساله مهم برای مجابی، قلم و نوشتن است، من هیچ‌وقت ندیده‌ام او درباره چیزی غیر از نوشتن صحبت کند و همه کسانی هم که اطرافش هستند، اهل قلم بوده‌اند. تنها چیزی که می‌خواهم بگویم این است که اگرچه فضای مجازی بر زندگی ما تاثیر زیادی گذاشته اما وقتی کتاب‌های هنرمندانی مثل آقای صالحی یا شاملو بارها و بارها تجدیدچاپ می‌شود، به این معناست که مخاطب نمرده است و مردم کتاب می‌خوانند.

حافظ موسوی نیز در این برنامه حضور داشت و گفت: دکتر مجابی، مصداق یک روشنفکر فرهنگ‌مدار است که مرا یاد مرحوم حقوقی می‌اندازد. شعرها،‌ توصیف‌ها و نوشته‌های مجابی فرهنگ محور است و از شعرهایشان هم بوی شادمانی و شادخویی می‌آید، ویژگی‌ای که شاید از روحیه طناز ایشان یا تساهل شیرازی‌شان برآمده باشد.

محمود دولت‌آبادی نیز در این نشست اظهار داشت: آقای مجابی در میان صحبت‌های‌شان به اهمیت شعر در فرهنگ ایرانی اشاره کردند و گفتند که ما سنت شعر داریم و من می‌خواهم تاکید کنم بله متاسفانه ما سنت فلسفه نداشته‌ایم و ناگزیر تنها روی شعر تمرکز کرده‌ایم.

وی افزود: ملت بزرگی مثل ایران وقتی از نظر تاریخی فاقد فلسفه بوده، فلسفه در جامعه‌مان جایگاهی نداشته یا اگر داشته، آن را از دست داده‌است، چیزی نداشته جز زبان و شعر که به آن پناه ببرد. بله ما شعر و شاعران خوب و بزرگی داشته‌ایم اما از تفکر سازمان‌یافته و سیستماتیک بی‌بهره بوده‌ایم.

دولت‌آبادی همچنین گفت: باید تاریخ اندیشه ایران مدون شود تا ملت بزرگی مثل ایران متوجه شود چه میزان تفکر در این تاریخ طولانی بوده و چه چیزهایی تباه شده است چراکه آنچه ما از گذشته می‌دانیم، چیزهایی است که به آن دسترسی نداشته و نداریم اما می‌خواهیم آن را به صورت افسانه‌های شفاهی بدانیم.

کد خبر : ۳۴۸۲۳۱