خبرگزاری کار ایران

مجید مجیدی :

هیچ تهیه‌کننده‌ای از فیلمنامه بدوک، پدر و بچه‌های آسمان استقبال نکرد

مجیدی ساخت فیلم را کاری مثل مبارزه کردن می داند و معتقد نباید در راه فیلمسازی تسلیم شد .

به گزارش ایلنا مجید مجیدی چهارشنبه ۱ اردیبهشت در اولین روز جشنواره جهانی فیلم فجر درکارگاه اموزشی خود گفت: اولین فیلم بلند من بدوک در سال ۱۹۹۱ در منطقه سیستان و بلوچستان ساخته شد و من تا قبل از آن تجربه دو سه فیلم کوتاه مستند را داشتم. زمانی که به تهیه کننده کارم درباره این فیلم گفتم اصلا برایش قصه جذاب نبود و پیشنهاد داد من دنبال ساخت مستند را بگیرم اما من دیگر فکر نمی‌کردم می‌توانم با مستند حرف‌هایم را بزنم و می‌خواستم حرف خودم را در قالب فیلم داستانی بگویم.

او ادامه داد: به هر حال آن‌ها به من اعتماد نمی‌کردند و بعد از مدتی بحث و گفت‌و‌گو تنها راضی شدند اگر این فیلم با نصف هزینه روز فیلم‌ها ساخته می‌شود من را همراهی کنند. من هم پذیرفتم و اگر فیلمی آن روز‌ها با ۳ هزار دلار ساخته می‌شد ما با ۱۵۰۰ دلار شروع کردیم و دوستانمان رابرای ساخت دور هم جمع کردیم و به منطقه سیستان و بلوچستان رفتیم.

این کارگردان افزود: ما در فیلم احتیاج به مغازه‌ای داشتیم که در آن پارچه و سیگار بفروشند اما امکان تهیه حتی پارچه و سیگار‌ها را هم نداشتیم و دست آخر به اینجا رسیدیم که به صورت امانی سیگار‌ها و پارچه‌ها را از مرکزی که کالا‌ها –قاچاق- را می‌گرفتند بگیریم و کار را شروع کردیم اما شرایط آب و هوایی به قدری سخت بود که نتوانستیم که طبق برنامه پیش برویم و مشکلات مالی هم پروژه را متوقف کرد.

مجیدی گفت: هر چقدر فکر کردیم به هیچ نتیجه نرسیدیم تا اینکه من دیدم تنها چیزی که داریم جعبه سیگارهاست و به تهیه کننده که گفتم برق از سرش پرید که من امضا و تعهد دادم اما آخر سر مجبور شدیم این کار را بکنیم و حتی برای اینکه پول بیشتری دستمان بیاید به جای کارتنی و باکس باکس فروختن، بسته‌ای سیگار‌ها را به بقیه بچه‌ها فروختیم و بقیه فیلم را ساختیم. اما بازهم به بن بست خوردیم و پروژه برای دو ماه برای اینکه ببینیم چه کار می‌توانیم بکنیم تعطیل شد و من از ترس اینکه بازیگرهای فیلم را از دست ندهم سه پسر افغان و پاکستانی را با خودم به تهران آوردم و مثل گربه‌ها آن‌ها را از این خانه به خانه می‌کردم تا بالاخره شرایطی شد و فیلم را تمام کردیم. فیلمی که در جشنوراه فجر چند جایزه هم گرفت و حتی در انتخاب کارگردان‌های کن هم بود و خستگی را از تن ما بیرون آورد.

مجید مجیدی در بخش بعدی کارگاه «دارافنون» گفت: بعد از بدوک سه سال نتوانستم فیلم بسازم. بار‌ها تصمیم گرفتم مسیر کارم را تغییر بدهم اما در همین مدت دو فیلمنامه نوشتم، پدر و بچه‌های آسمان و تصمیم گرفتم همین راه را با همه سختی‌ها ادامه بدهم. اما فیلمنامه‌ها را به هر کجا ارایه می‌دادم قبول نمی‌کردند و می‌گفتند اصلا قابل تبدیل به فیلم نیستند ولی من سماجت کردم و حتی از حوزه اندیشه و هنر اسلامی و حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی که در آنجا کار می‌کردم بیرون آمدم. اما هر دو فیلم ساخته شدند و جوایز داخلی و خارجی بسیاری را هم گرفتند. بچه‌های آسمان تا نامزدی اسکار هم رفت.

او با بیان اینکه اگر به اندیشه‌تان باور دارید و به راه‌تان، باید پافشاری کنید و به خدا و به نیرویی بزرگ‌تر اتصال پیدا کنید تا عرصه برایتان باز شود گفت: بعد از دیده شدن و مورد توجه قرار گرفتن بچه‌های آسمان و پدر راه برای من هموار شد، اعتماد کاری و حرفه‌ای بیشتر شد و باعث شد تا راحت‌تر بتوانم رنگ خدا، باران، بید مجنون، آواز گنجشک‌ها و پیامبر (ص) را بسازم.

مجیدی مجیدی ادامه داد: هدفش از روایت قصه این سختی‌ها این است که به جوانان بگوید اولین عامل موفقیت، استقامت و تلاش و باور داشتن به راه است و دومین عامل نگاه و بینش داشتن به کاری است که می‌خواهند انجام بدهند.

وی افزود: البته که باور دارم باید به خدا و نیروی برتری که در جهان وجود دارد توکل کرد و این نه شعار که از تجربه این سالیان من می‌آید و با اینکه خیلی‌ها خواسته‌اند به خاطر ساخت پروژه بزرگ پیامبر (ص) من را به انواع مختلف قضاوت کنند اما من این راه را آمده‌ام و این طور نبوده که آسمان باز شود و پول راحت به دست من برسد.

مجیدی ساخت فیلم را کاری مثل مبارزه کردن دانست و ادامه داد: اگر تسلیم شوید نگاه شما هم تسلیم می‌شود و آنچه می‌سازید متفاوت از آنچه می‌خواستید می‌شود. مهم هم نیست تسلیم چه چیزی می‌شوید، تسلیم شرایط یا قضاوت آدم‌ها و یا فستیوال‌هایی که در عین اینکه اعتبار می‌بخشند می‌توانند نگاه شما را هم تغییر بدهند اما این شما هستید که باید ثابت قدم باشید.

بنا به در خواست مجید مجیدی خبرنگاران اجازه حضور در این کارگاه را پیدا نکردند.

کد خبر : ۳۶۳۵۱۰