خبرگزاری کار ایران

یک نویسنده‌ کودک و نوجوان مطرح کرد؛

همه مصیبت‌هایمان از نظام نمره‌محوری‌ست

مهدی رجبی می‌گوید: این روزها تنها ملاک به دست آوردن یک شغل، عبور از سد کنکور است. خیال بچه‌ها و خانواده‌ها از آینده‌ی شغلی راحت نیست و همین باعث می‌شود استقبال از کتاب‌های کمک آموزشی بالا برود. این نگاه غلطی است.

مهدی رجبی (نویسنده ) در رابطه با تبِ کنکور و استفاده از کتاب‌های کمک‌آموزشی که وقتی برای مطالعه‌ی آزاد نمی‌گذارند، به خبرنگار ایلنا گفت: این‌ کتاب‌ها آفت هستند. خودِ من که رتبه‌ی دوم کنکور هنر بودم، هرگز از این کتاب‌ها استفاده نکردم. متأسفانه مدیرانی هستند که به مدارس، به عنوان منبع کسب درآمد نگاه می‌کنند و شروع می‌کنند به بستن قرارداد با انتشاراتی‌هایی که کتا‌ب‌های کمک آموزشی چاپ می‌کنند.

وی با اشاره به اینکه این کتاب‌ها در مواردی به تنبلی دانش‌آموز منجر می‌شوند، بیان کرد: زمانی که ما دانش‌آموز بودیم، تلاش می‌کردیم خودمان جواب سوالات را پیدا کنیم حتی اگر شده به غلط و سپس توسط راهنمایی‌های معلم جواب درست را پیدا می‌کردیم. امروزه بچه‌ها جواب مسائل را در کتاب‌های کمک آموزشی جستجو می‌کنند و زحمت تفکر و تعمق را به خود نمی‌دهند.

رجبی افزود: نظام آموزشی فرآیند مطالعه را به این شکل تعریف می‌کند که دانش‌آموز باید یکسری چیزها را حفظ کند و در امتحان آخر سال یا کنکور، آن‌ها را روی کاغذ بیاورد. این مسئله خود به خود جلوی یادگیری را می‌گیرد و همه چیز به حفظ کردن و سپس فراموش کردن می‌انجامد. اما کاری که ادبیات می‌کند این است که دریچه‌ی تازه‌ای از فرآیند مطالعه را به روی انسان می‌گشاید و فرصت تعمق و تفکر می‌دهد. بچه‌ها فکر می‌کنند که ادبیات تنها جنبه‌ی تفریح و سرگرمی دارد و باید از کلاس‌ها و کتاب‌های کمک آموزشی استفاده کنند تا بتوانند در کنکور قبول شوند!

این نویسنده با اشاره به اینکه در سیستم آموزشیِ ما به جای یاد دادن، حفظ کردن را ترویج می‌کنند، گفت: در کشورهای اروپایی وضعیت به این شکل نیست. بچه‌ها در مدرسه‌ موظفند که هفته‌ای یک کتاب بخوانند و درباره‌ی آن سرِ کلاس بحث و گفتگو کنند. هر دانش‌آموزی که داستان بیشتری بخواند، امتیاز بیشتری هم دریافت می‌کند. وقتی تدریس نمره محور باشد، ضرر و آفتِ آن همین است که بسیاری از این  بچه‌ها، وقتی به دانشگاه می‌روند و فارغ‌التحصیل هم می‌شوند، در نگارش املای فارسی غلط‌های فاحش دارند.

نویسنده‌ی «کنسرو غول» این مسئله را یک مشکل ریشه‌ای می‌داند که باید از سطح کلان حل شود. او در این باره بیان کرد: جامعه‌ برای فرهنگی شدن نیاز به طبقه‌ی متوسط دارد. طبقه‌ی متوسط است که یک جامعه‌ی فرهنگی را می‌سازد. متأسفانه طبقه‌ی متوسط در جامعه‌ی ما رو به نابودی است. یا  با سرمایه‌داران عجیب و غریب مواجه می‌شویم یا فقیران عجیب را می‌بینیم.

وی با اشاره به اینکه نباید تمامِ دغدغه‌ی یک دانش‌آموز، کنکور و ورود به دانشگاه باشد، گفت: نوجوانی که در دبیرستان است خیال می‌کند که حتماً باید وارد دانشگاه شود تا بتواند شغل داشته باشد و در نتیجه به آینده‌ای برسد. در واقع دولت و نظام، باید خیالِ او را از بابت آینده‌اش تا حدی راحت کنند. وقتی دغدغه‌ی دانش‌آموز و خانواده‌ی او، برای رسیدن به آینده‌ای امن و بهتر، قبول شدن در آزمون کنکور باشد؛ طبیعی است که کلاس‌های کنکور و کتاب‌های کمک آموزشی مثل قارچ سبز شوند. این نگاه غلطی است که آینده را از دریچه‌ی کنکور می‌بینیم. ارزش نباید دانشگاه رفتن باشد. مدرسه و خانواده به دانش‌آموز فشارهای عصبی زیادی برای قبول شدن در این آزمون وارد می‌کنند که وحشتناک است و اگر دانش‌آموز با تحمل این فشارها و سختی‌ها در کنکور قبول نشود، بسیار سرخورده می‌شود.  

رجبی در اشاره به نقش دولت در این مسئله گفت: دولت باید تا اندازه‌ای خیال خانواده‌ها را از جهت شغل آسوده کند. این روزها تنها ملاک به دست آوردن یک شغل، عبور از سد کنکور است! این نگاه غلطی است. به مشاغل روزِ جامعه هم توجه کنیم. ملاک را تنها بر قبول شدن در کنکور و ورود به دانشگاه نگذاریم. باید نگاه را عوض کنیم و بدانیم که دانش، صرفاً‌ در دانشگاه نیست و قبول شدن در کنکور و فارغ‌التحصیل شدن، امنیت شغلی ایجاد نمی‌کند، همانطور که در حال حاضر دانشجویان بیکارِ زیادی داریم.

وی ادامه داد: تبِ کنکور و کتاب‌های کمک آموزشی، تمام وقت کودکان و نوجوانان را گرفته و باعث شده که آن‌ها نتوانند حتی پنج جلد کتاب مرجع بخوانند و بعد از فارغ‌التحصیل شدن از دانشگاه در نگارش املای فارسی هم دچار مشکل هستند. سیستم آموزش و پرورش، بچه‌ها را به حفظ کردن، بدون یادگیری وادار کرده است و تنها مزیت را قبول شدن در امتحانات آخر سال و بیست گرفتن می‌داند. این روشی که در پیش گرفته شده، باعث می‌شود که بچه‌ها یادگیری را رها کنند.

این نویسنده با بیان اینکه، مطالعه‌ی داستان و رمان باید در خانواده ضرورت داشته باشد، اظهار داشت: اخلاق در ادبیات جریان دارد. به‌طور مثال ادبیات است که به ما می‌آموزد به حیوانات آسیب نرسانیم. ادبیات اخلاق را در جامعه تداوم می‌بخشد. جوامعی که ادبیات دارند، رو به رشد هستند و این یک امر انکارناپذیر است. آلمانِ بعد از جنگ، با ادبیات داستانی خود را تطهیر کرد. این کشور در مورد جنگ، رمان‌ها و داستان‌های زیادی نوشت چراکه از عملکرد خود در دوران جنگ تأسف می‌خورد و با نگارش رمان و داستان تلاش کرد چنین اتفاقاتی در آینده تکرار نشود. در واقع وطن‌دوستی و اخلاق در جامعه، توسط ادبیات رشد می‌کند.

کد خبر : ۳۶۵۰۶۲