عطر حضور امام در رسانه ملی
براستی در سالهای اخیر کدام برنامه در ایام ارتحال امام توانست به اندازه این حضور صمیمی و نجیبانه، مخاطبان را به حال و هوای دوران حیات امام ببرد؟ البته باید هم از یادگار گرامی امام و هم از مسئولان محترم جدید صداوسیما بابت این اتفاق مبارک قدردانی کرد.
به گزارش خبرنگار ایلنا؛ افشین علا پس از حضور نوه امام راحل (ره) در صداوسیما و گفتگوی مستقیم او با مخاطبان رسانه ملی؛ یادداشتی نوشت و آن را در اختیار ایلنا قرار داد. متن این یادداشت به شرح زیر است:
سالهاست که برای شنیدن یک سخنرانی یا خطبهای دلپذیر از رسانه ملی، که یادآور گذشتهای نه چندان دور اما به رویاپیوسته من باشد، روزشماری میکنم و کمتر به خواستهام میرسم.
بی اغراق باید بگویم سالهاست این خواسته بدیهی من از رسانه، فقط زمانی برآورده میشود که رهبر فرزانه انقلاب، دیداری داشته باشند و سخنرانی کنند یا خطبهای بخوانند. آن وقت است که با اشتیاق پای تلویزیون مینشینم و از ابتدا تا انتهای آن سخنان را به گوش جان میشنوم و توشه میاندوزم.
البته قصد نادیده گرفتن حرمت سایر علما و روحانیت محترم را ندارم که پخش سخنان غالبا فقهی و اخلاقی آنان نیز قابل احترام است. اما من از نسلی هستم که نوجوانی و جوانیام را علاوه بر گوش جان سپردن به کلام نورانی امام راحل، با خاطرات پخش سخنان بزرگانی چون خامنهایها و بهشتیها و مطهریها و هاشمیها و طالقانیها و خاتمیها و ناطق نوریها و... گذراندهام.
برای من ثقیل بود که در سالهای اخیر، تنها شنونده سخنان و مواضع فکری و سیاسی یک جناح، آن هم توسط افرادی باشم که ضمن احترام به محضرشان، هرگز نمیتوانم آنان را تنها تئوری پردازان و صاحبنظران انقلاب اسلامی ایران بدانم. خاصه آن که اغلب این عزیزان با ادبیاتی تکراری به نفی جریانها و سلیقه های مغایر با تفکر خود مشغولند و با کمال تأسف توانایی جذب مخاطب جوان و نسل متفاوت امروز را هم ندارند. در چنین فضای ملالآوری، حضور یادگار گرامی امام در برنامه زنده چهارشنبه شب شبکه یک سیما، به راستی موهبتی بود که کام خیل بیشمار مخاطبانی چون مرا شیرین کرد.
براستی در سالهای اخیر کدام برنامه در ایام ارتحال امام توانست به اندازه این حضور صمیمی و نجیبانه، مخاطبان را به حال و هوای دوران حیات امام ببرد؟ البته باید هم از یادگار گرامی امام و هم از مسئولان محترم جدید صدا و سیما بابت این اتفاق مبارک قدردانی کرد.
ولی چرا این قدر دیر؟ در این مجال قصد آن را ندارم که به زوایای گوناگون سخنان پرمحتوا، شیرین، و در عین حال پرآب چشم این عزیز بپردازم.
ولی کدام شامه سالم و دست نخوردهای از عطر حضور یادگار مجسم بنیانگذار نظام در رسانه، سرمست نشد؟ نمونه کوچکش تماسها و پیام های بی شمار بسیاری از دوستان و همشهریان خودم بود که هیجان توأم با اعجاب خود را از پخش این برنامه و ابعاد وسیع بینش و دانش حاج حسن آقا به بنده ابراز میکردند و این برای من هم مسرت بخش بود و هم تلخ! تلخ از آن جهت که به واقع، بسیاری از دلدادگان امام و انقلاب و رهبری، از مراتب فضل و اخلاص این مجتهد بزرگوار بی خبر بودند و ایشان را صرفا به خاطر انتساب به امام، صاحب شأن میدانستند! این درد را به کجا باید برد؟ باور کنید در آن دو ساعتی که برای من به چشم بر هم زدنی گذشت، بارها تصویر حضرت آیت الله خامنهای را در ذهنم مجسم میکردم که دارند به این برنامه نگاه میکنند و از آن همه زیبایی و برازندگی سخنان نواده امام و فرزند معنوی خویش لذت میبرند! همان گونه که روزگاری امام راحل با تماشای قامت بلند و برازنده آیت الله خامنهای و شنیدن سخنان پرمضمون و حکیمانه ایشان در تلویزیون، لبخند رضایت میزدند و لب به تحسین میگشودند! که ولی فقیه و رهبر نهضتی به بزرگی انقلاب اسلامی را چنین فرزندان و یارانی سزاوار است.
نه هر تازه از راه رسیدهای که با تکرار ناشیانه کلام رهبری و پنهان شدن پشت آن جایگاه رفیع، بخواهد موقعیتی برای خود دست و پا کند و رقیبان را از صحنه دور سازد. بنده قبلا در همین ستون، روزی را آرزو کرده بودم که نگین هایی برازنده تر را در کنار انگشتری قیمتی رهبری فرزانه انقلاب ببینیم. گویا مسئولان جدید صدا و سیما نیز به این باور رسیده اند.
که اگر اینگونه باشد، باید آن را به فال نیک گرفت و چشم انتظار افق های وسیع تر و چشم نوازتری در سپهر رسانه ملی بود. باور کنیم در قبال این ملت مظلوم و رهبری حکیمی که به تنهایی بار رساندن امانت امام را به دوش گرفته اند، مسئولیم و باید برای تنویر اذهان پرآشوب نسل جدید، بیشتر به سراغ فرهیختگان دلسوختهای برویم که هر یک جهانی اند بنشسته در گوشه ای. در حالی که دوای بسیار دردها در دستهای آنان است.