خبرگزاری کار ایران

در «شب رودکی» مطرح شد؛

زبان فارسی امروز حاصل کار رودکی است

نصرالله پور‌جوادی گفت: زبانی که ما امروز به عنوان زبان فارسی می‌‎شناسیم، در واقع حاصل کار رودکی است.

به گزارش ایلنا، «شب رودکی» عنوان دویست و هفتاد و چهارمین شب از مجموعه شب‎های بخارا بود که با همکاری بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار، دایره‎العمارف بزرگ اسلامی، گنجینه پژوهشی ایرج افشار و موسسه فرهنگی اکو عصر سه شنبه ۷ دی ماه هزار و سیصد و نود و پنج در کانون زبان فارسی برگزار شد.

منوچهر انور در نشست شب رودکی، درباره رودکی گفت: «مِه‌بانگِ رودکی، آفرینندۀ سپهرِ تابناکِ شعر دری ست. خداوندانِ شعر فارسی از فردوسی و ناصرخسرو و منوچهری گرفته تا مولانا و حافظ و دیگران، هر یک به شکلی وامداری خود را به رودکی نشان داده‌اند. کسائی مروزی که همدورانِ رودکی‌ست او را استاد شاعرانِ جهان می‌داند و شاعرِ فرمانروای مغروری چون عنصری به ضعفِ غزل‌های خود در برابر غزلهای رودکی اقرار می‌کند: «غزل رودکی‌وار نیکو بوَد/ غزلهای من رودکی وار نیست/ اگرچه بکوشم به باریک‌وهم/ بدین پرده اندر مرا بار نیست».

نصرالله پورجوادی در ادامه از احیای زبان فارسی سخن به میان آورد و اظهار داشت: «ما غالباً این اعتبار را برای فرودسی قائلیم که زبان فارسی را زنده کرد. اما قبل از فردوسی هم بودند کسانی که چنین کردند، به خصوص باید از رودکی نام برد. و زبانی که ما امروز به عنوان زبان فارسی می‌‎شناسیم، در واقع حاصل کار رودکی است. من نمی‌‎خواهم از لفظ زنده کردن بگویم، چون این زبان نمرده بود که بخواهد زنده شود. و رودکی این کار را هم با هنرش کرد. با هنر شاعری خودش.»

وی ادامه داد: «زمانی که رودکی آمد و از زبان فارسی استفاده کرد، این زبان، زبان دوران رودکی نبود. به این فکر بودم چه خوب می‌‎شد اگر ما اسم زبان فارسی را می‌‎گذاشتیم زبان بخارایی، یا زبان رودکی. چون واقعاً آن زمان که رودکی در منطقة فارس شعر می‌‎گفت، لهجة درون منطقه با لهجة فارسی یکی نبود و مثلاً اگر در اصفهان به لهجة خود سخن می‌‎گفتن ما امروز نمی‌‎توانستیم حرف آن‎‌ها را بفهمیم. ولی می‌‎توانیم زبان رودکی را بفهمیم.»

پورجوادی افزود: «یک قرن قبل از رودکی، زبان تازی یا عربی به عنوان زبان همگانی در سرزمین‎های اسلامی رواج داشت که ابتدا در بغداد بود و بعد در سرزمین‎های دیگر. و آن نیز به دلیل کتاب‎هایی بود که به این زبان نوشته می‌‎شد. بعد از این بیت‎الحکمت به وجود آمد، حکومت عباسیان درالخلافه را تغییر داد و آمد به بغداد و وصل شد به فرهنگ ایران و کتاب‎هایی از زبان پهلوی، سریانی و یونانی به زبان عربی ترجمه شد. و زبان عربی دارای گنجینه‎ای شد و همین گنجینه به تدریج باعث همگانی شدن زبان عربی شد. در آن زمان هیچ زبانی هنوز زبان همگانی نبود.

وی گفت: «رودکی به عنوان یک شاعر شناخته می‌‎شود با‌‌ همان تأثیر و برداشتی که ایرانیان از شاعری داشتند. او کسی بود که هم اهل حکمت بود، هم اهل موسیقی و موسیقی را خوب می‌‎شناخت. شاعرانی بودند که هم نوازنده بودند و هم شعر خودشان را می‌‎خواندند. و این‎‌ها کسانی بودند که وقتی شعر می‌‎گفتند در شعرشان حکمت بود. و حکمتی هم که در خراسان بود، حکمتی خاص سرزمین ایران، به خصوص در خراسان بود.»

محمد دهقانی سخنران بعدی شب رودکی بود که در سخنرانی خود مروری داشت به تاریخ عصر رودکی. وی گفت: «از دوران پیش از اسلام ابداً گزارشی نداریم که خود ایرانیان آن عصر دربارۀ تاریخشان نوشته باشند. البته شاید گزارش­هایی وجود داشته و بعداً از بین رفته است. اما همین فقدان نشان می‌­دهد که ما اصولاً تا پیش از اسلام سنت تاریخ­نگاری مشخصی نداشته­ایم. مسلمانان بسیار کوشیدند که سنت دینی خود را در بطن تاریخ قرار دهند. در نظر آنان زمان حرکت دوری و تکرارپذیر نداشت. آغاز و انجام و گذشته و حال و آینده داشت و مهم­‌تر از آن غایتمند بود و بنا بر این جریانی مستقیم و رو به جلو محسوب می‌­شد. ریشۀ این نگرش را در وهلۀ اول می‌­توان در قرآن یافت: «قد خلت من قبلکم سننٌ فسیروا فی الارض فانظروا کیف کان عاقبةُ المکذبین» (آل عمران، ۳)؛ «و لکل امةٍ اجلٌ فاذا جاء اجلُهم لایستقدمون ساعةً و لایستأخرون» (اعراف، ۳۴)؛ و لو یؤاخذ اللهُ الناسَ بظلمهم ماترکَ علی‌ها من دابَةٍ ولکن یؤخّرُهم الی اجلٍ مسمّیً فاذا جاء اجلُهم لایستأخرون ساعةً ولایستقدمون» (نحل، ۶۱).»

وی ادامه داد: «مسلم است که مسلمانان نگرشی دینی و معنوی و اخلاقی به تاریخ داشتند. به همین سبب خیلی زود به آن توجه نشان دادند. نخست زندگی وسنت پیامبر را بر حسب توالی خطی زمانی تنظیم و گزارش کردند و سپس به گزارش زندگی اولیا و خلفا و جهانگشایی آن‌ها پرداختند و چون اسلام را حرکتی معنابخش و غایتمند در کل هستی می‌­دانستند به تاریخ ماقبل اسلام و، بنابر سفارش قرآن، به تاریخ امت­های دیگر هم توجه کردند. ما ایرانی­‌ها البته امروز افتخار می‌­کنیم که نخستین مدون بزرگ تاریخ در جهان اسلام اصالتاً ایرانی بوده و مدت‌ها در همین شهر ری از محضر عالمان بزرگ روزگارش کسب دانش می‌­کرده است، گرچه خود او از این بابت خیلی احساس افتخاری نمی‌­کرده.»

سپس نوبت به مسعود قاسمی رسید تا به تحلیل اشعار رودکی بپردازد. وی اظهار داشت: «درک خوانش و تحلیل اشعار این دوره از زبان فارسی، از جمله رودکی، به دلایلی دشوار‌تر از دوره‎های قبل است. از جمله این دلایل می‌‎توانیم اشاره کنیم به ناقص و پراکنده بودن اشعار، عدم ارتباط معنایی ابیات در خط عمودی شعر، پیچیدگی و به هم ریختگی ابیات، نامعلوم بودن نام صحیح کلمات و معانی آن‎‌ها و جایگزین شدن آن‎‌ها با کلمات در دوره‎های بعد به جای لغات کهن، تحریف و تصحیح لغت به سبب مهجور شدن آن‎‌ها، وجود لغات ایرانی شرقی میانه، و کلمات گویشی و تعبیرات کهن که آقای دکتر صادقی هم اشاره کردند. و همچنین منسوب بودن اشعار به شاعران مختلف.»

وی گفت: «در سال‎های اخیر در ایران و تاحیکستان چاپ‎های متعددی از اشعار رودکی عرضه شده است که نشان دهنده علاقه فراوان به اشعار این شاعر و حرکت جهت بیشتر شناختن و درک رودکی و شعرش است. ولی هیچ کدام از این چاپ‎‌ها خالی از کمبود و اشتباه نیست. و اکثر بلکه همگی مبتنی بر کتاب زندگی و اشعار رودکی اثر سعید نفیسی است. چاپهای مختلفی هم که اخیراْ منتشر شده اعتبار چندانی ندارد. سعید نفیسی، ورونوسکی، شرق‌شناس روس و میرزایوف، محقق تاجیک، و همچنین صدرالدین عینی از پیشگامان شناخت و تحلیل اشعار رودکی هستند. با وجود آنکه نفیسی خدمت بزرگی در شناخت رودکی و جمع‎آوری اشعار او کرد و در تألیف کتاب محیط زندگی و احوال و اشعار رودکی به بیش از صد منبع مراجعه کرد طبعاً دچار لغزش‎هایی نیز شد و محققان و مصححان بعدی اشعار رودکی نیز آن‎‌ها را تکرار کردند.»

شاه منصور شاه میرزا (کار‌شناس میز تاجیکستان در موسسه فرهنگی اکو) سخنران بعدی این نشست بود که درباره رودکی گفت: «آل سامان که زبان فارسی را بر جایگاه فاخر شایسته و بایستة آن نشاند و یکی از دودمان‌های نیکنام در خطّة ایران زمین محسوب می‌شود، چند شخصیت مهم تاریخی را به عالم تقدیم داشت: امیر اسماعیل سامانی در سیاست، که برحق بارة بخارا بود و ابوعبدالله رودکی و بلعمی در ادبیات. رودکی مسیحاوار در کالبد شعر فارسی نفس سرمدی دمید و قالب‌ها و محتوا و مضمون شعر فارسی را به ‌‌نهایت کمال رساند. هرچند قبل از رودکی هم سخنوران خوش قریهه بودند، ولی رودکی به عنوان معمار شعر فارسی قد الم کرد و وزن و قالب شعر فارسی را محکم و استوار نمود و حتّی گفته می‌شود که وزن رباعی را رودکی آفریده است و حکایت کودک خوشحال که دنبال گردو از فرط شادی همی‌گفت: غلتان غلتان همی‌رود تا بن گو، به استاد شاعران الهام بخشید، تا وزن رباعی را خلق کند.»

وی ادامه داد: «نکتة دیگر، که می‌خواهیم بد آن اشاره‌ نماییم، نقش ناستردنی استاد شاعران در تحکیم و پویای زبان فارسی بود و با همت و درایت او و سخنوران دودة سامان فارسی صاحب جایگاه بالای و والا شد و پدر شعر فارسی با نبوغ بی‌نظیر بهترین و بیشترین چکامه‌ و سرواده‌های سرمدی فارسی را سرود.»

شاه‌میرزا ادامه داد: «استاد رودکی در ۷۵ سال مفید عمر از ۸۳ سال طبق برخی شواهد ۱ میلیون و سیصد هزار بیت گفته و ظاهراً اغراق و غلو به نظر می‌آید، ولی از نبوغ منحصر به فرد گویندة بانام حکایت دارد. حتّی برخی محقّقان بر این نظرند، که اگر استاد در مدّت ۴۰ سال هر روز ۱۰۰ بیت گفته باشد، سرودن این تعداد اشعار از احتمال دور نیست. ولی تعداد آثار هر گوینده به هیچ وجه دلیل بر نام‌آوری و گمنامی او نیست، سخنورانی را می‌شناسیم، که ۵ خمسه سروده‌اند، ولی کمتر از آن‌ها نام برده می‌شود. خیام با تقریباً ۴۰ رباعی، حافظ با یک کتاب غزل و سروانتس با یک «دون کیشوت» شهرة آفاقند و رودکی هم با بیش از ۱۰۰۰ بیت نام خویش را در تاریخ ادب فارسی جاودانه ساخت. همچنین گویند، که استاد رودکی قصیده «مادر می‌» - را در چند روز سروده، که از این قصیده وزین امروز به دست ما تنها ۹۴ بیت باقی مانده است.»

کد خبر : ۴۴۲۸۱۴