خبرگزاری کار ایران

عبدالکریم مهرافشان درگذشت

asdasd
کد خبر : ۵۹۸۰۸۰

عبدالکریم مهرافشان آهنگسازان پیشکسوت موسیقی کشورمان پس از تحمل مدت‌ها بیماری درگذشت.

به گزارش ایلنا، عبدالکریم مهرافشان دو روز قبل در سن 89 سالگی و البته در سکوت خبری درگذشت. قرار است مراسم تشییع این آهنگساز از ساعت ۹ صبح روز چهارشنبه 9 اسفند از مقابل تالار وحدت برگزار شود.

فرزاد طالبی (مدیرکل دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی) نیز در پیامی گذشت عبدالکریم مهرافشان را تسلیت گفت.

طالبی در این پیام آورده است:

باسمه تعالی

کدام راه گرفتی که برگ تازه ء شوق

به بوی مهر تو آمد، به تلخ داغ تو ریخت

پذیرفتن خبر کوچ فرزانگانی که عمری

را برای اعتلای هنر این میهن عزیز سپری کرده‌اند؛ بی‌گمان تا همیشه ایام سخت و جانکاه است.

چهره‌هایی همچون  استاد "عبدالکریم مهرافشان" که بیش از هفتاد سال، درغوغای آرام نغمه‌ها و پیوند زیبایی و مهرورزی، زندگی کرده و اینک به خلوت جاودانگی پیوسته‌اند.

رحمت و رضوان خداوند را برای آن روح بلند، طلب نموده و صبر و شکیبایی خانواده شریفش را امید می‌بریم.

              فرزاد طالبی، مدیرکل دفتر موسیقی

در جلد چهارم کتاب مردان موسیقی سنتی و نوین ایران نوشته حبیب‌الله نصیری‌فر، درباره عبدالکریم مهرافشان آمده است: «یکى از هنرمندان خوب و بااستعداد که خدمات ارزنده‌اى به موسیقى ایران در حد و توان خود کرد که آهنگ‌هاى ساخت وى مؤید این ادعا مى‌باشد، عبدالکریم مهرافشان است. وى در اردیبهشت سال 1307 خورشیدى، زمانى که گلها شکفته مى‌شدند، او نیز چشم به جهان بازکرد، منزل آنها در محله پاچنار، خیابان خیام قرار داشت پدر او اهل اصفهان بود که سال‌ها پیش به تهران نقل مکان کرده و در بازار سراى قیصریه حجره‌اى گرفته بود و به کسب و تجارت مشغول بود. مادر وى اهل تهران و خانه‌دار بود.

وقتى درباره چگونگى کشیده شدن وى به سوى هنر موسیقى سؤال کردم در جواب گفت: "تا آنجا که به یاد مى‌آورم پنج سال بیشتر نداشتم که خود را مشتاق و شیفته موسیقى یافتم. آن زمان دوران گرامافون بود. کشورهاى اروپایى گرامافون مى‌ساختند و به ممالک دیگر مى‌فروختند. همچنین کمپانى‌هاى اروپایى خوانندگان و نوازندگان ممتاز را تشویق به پر کردن صفحه مى‌کردند. یکى از این گرامافون‌ها را چند روز یکى از دوستان پدرم به منزل ما آورد. و بعد آن را بردند و من از آن زمان مشتاق هنر موسیقى شدم و چون نمى‌توانستم شخصاً گرامافون بخرم، به فکر ساختن آن افتادم، مدت‌ها گشتم و جعبه‌اى به شکل گرامافون ولى کوچکتر از آن پیدا کردم و لوازم دیگر آن را حتى دیاگرام را از چوب، مقوا و حلبى ساختم و سوزن گرامافون هم که فراوان بود، فقط ساختن موتور آنکه به وسیله انرژى یک فنر بزرگ به حرکت درمى‌آمد به هیچوجه برایم مقدور نبود، ناچار بخشى از آن را که صفحه 78 دور روى آن قرار مى‌گرفت با دست مى‌چرخاندم و خودم تصنیف‌هایى را که شنیده بودم مى‌خواندم به تصور آن که گرامافون مى‌خواند. این شوق و اشتیاق در من هر روز زیاد و زیادتر مى‌شد، تا اینکه در سن 10 سالگى یک ویولن ساخت ایران را به مبلغ دوازده تومان خریدم و در منزل مشغول تمرین و نواختن شدم اما چون پدرم مخالفت مى‌کرد نتوانستم به آموزش پرداخته و آن را ادامه دهم، در سن شانزده سالگى پس از فوت پدرم به کلاس شبانه انجمن موسیقى ملى که به همت استاد عالیقدر روح‌اللَّه خالقى تأسیس شده بود رفتم و نام‌نویسى کردم و نزد شادروان حسینعلى ملاح ویلونیست و محقق موسیقى مشغول فراگیرى موسیقى شدم. پس از شش سال در سن بیست و دو سالگى اولین کنسرت خود را در تالار کوچک انجمن موسیقى ملى که محل آن در خیابان هدایت نزدیک دروازه شمیران بود، در حضور استادان موسیقى، شعرا و ادبا به اجرا درآوردم. در این کنسرت آهنگ «حاضر باش» را که استاد علینقى وزیرى آن را ساخته و خود با تار اجرا کرده بود با ویولن نواختم، پارتیسیون این آهنگ را روح‌اللَّه خالقى از تار به ویولن انتقال داده بود و براى اولین بار، من آن را با ویولن نواختم. دو روز بعد استاد وزیرى کتاب تئورى و ردیف‌شناسى از تألیفات خود را به نام من پشت‌نویسى نموده و آن را به عنوان جایزه اهدا کردند که هنوز هم دارم و آن را چون جان شیرین دوست مى‌دارم. پس از آن بنا به دعوت استاد روح‌اللَّه خالقى، در ارکستر انجمن موسیقى ملى به نوازندگى ویولن پرداختم. لازم به یادآورى است که این ارکستر در ایران و خارج از ایران شهرت بسیار بدست آورده بود و نوازندگى در این ارکستر افتخار بزرگى بشمار مى‌رفت، در این زمان ارکستر شماره یک رادیو را استادان عالیقدرى چون: مهدى مفتاح (ویولن)، جواد معروفى (پیانو) و سرپرست ارکستر، حسینعلى ملاح (ویولن)، حسینعلى وزیرى‌تبار (قره‌نى)، نصراللَّه زرین‌پنجه (تار)، حسین تهرانى (تمبک) و چند استاد دیگر تشکیل داده بودند. خواننده این ارکستر، استاد عالیقدر شادروان غلامحسین بنان بود، من نیز با موافقت استاد معروفى نوازنده افتخارى این ارکستر شدم و اولین آهنگ خود را براى این ارکستر ساختم، آهنگى که ساخته بودم در آواز «اصفهان» و سه‌ضربى بود که همان روز عصر قبل از تمرین، استاد معروفى صداى دوم را براى آن نوشتند و پس از دوبار تمرین بطور زنده از رادیو پخش شد. در آن سالها هنوز رادیو ایران مجهز به نوار ضبط صوت نبود، دیگر من کاملاً در موسیقى فعال شده بودم و از طرفى تدریس موسیقى در چند کلاس مختلف، وقت مرا پر کرده بود ولى به هر طریقى بود فرصتى پیدا کردم و مدتى در کلاس استاد ابوالحسن صبا، افتخار شاگردى پیدا کردم. کلاس استاد صبا نزدیک میدان بهارستان در کوچه ظهیرالاسلام بود که استاد در همان مکان زندگى مى‌کرد و یک اتاق در طبقه دوم وجود داشت که ایشان در آنجا تدریس مى‌کرد. بعدها در زمانى که کوچه ظهیرالاسلام را تعریض مى‌کردند اتاق مذکور تخریب گردید و جزء کوچه شد و بقیه منزل هم پس از فوت این استاد عالیقدر موسیقى ایران، در سال 1336 به‌صورت موزه درآمد و به نام خانه صبا نامیده شد. من در سن بیست و پنج سالگى به پیشنهاد استاد مشیر همایون شهردار، رسماً در رادیو ایران استخدام شدم و در ارکستر شماره دو و ارکستر ویژه که توسط مشیر همایون تأسیس شده بود، نوازنده ویولن شدم، در سن سى سالگى (1337 خورشیدى) استاد حسین دهلوى من را از به وزارت فرهنگ و هنر وقت منتقل کرد و در ارکستر صبا نوازنده ویولن شدم، این ارکستر بزرگ به رهبرى استاد ابوالحسن صبا تشکیل شده بود و بعد از فوت ایشان، استاد دهلوى رهبرى آن را به عهده گرفت و ارکستر را اداره کرد. در این زمان یک ویولنیست ایتالیایى به‌نام لوئیچى پازانارى در استخدام دولت ایران بود، نام برده ویولن اول ارکستر سمفونیک تهران بود (مایستر) و ضمناً در کلاس‌هاى روزانه و شبانه هنرستان عالى موسیقى تدریس مى‌کرد من از این فرصت استفاده کردم و ضمن کار فشرده روزانه‌ام در کلاس شبانه ایشان نام‌نویسى کردم و مدت دو سال نوازندگى صحیح ویولن و اتودها و بعضى از کنسرتوها را آموختم. در تاریخ بیست و هفتم آذرماه سال 1342 طبق ابلاغ رسمى وزارت فرهنگ و هنر، به سمت آهنگساز و سرپرست یکى از ارکسترهاى موسیقى ملى این وزارتخانه منصوب گردیدم و در مدت همکار خودم با این اداره، بیش یکصد و چهل آهنگ ساختم که در حدود چهل عدد آن‌ها ضبط شده که در آرشیو وزارتخانه موجود است و به عقیده خودم بهترین آنها براى آواز و ارکستر عبارتند از: «ایوان مدائن» با شعرى از خاقانى، «سروچمان» با شعر حافظ، «شعله‌هاى عشق» با شعر ابراهیم صفائى، «زلف بر باده مده» با شعر حافظ، «واله و شیدا» با شعر مولوى و براى ارکستر «امید» در دستگاه چهارگاه و «مژده» در دستگاه ماهور»."»

انتهای پیام/
نرم افزار موبایل ایلنا
ارسال نظر
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان
    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت ایلنا هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد
    اخبار روز سایر رسانه ها
      اخبار از پلیکان
      تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت ایلنا هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد
      پیشنهاد امروز