درد مشترک کارگران بی قانونی با وجود قانون است

سلام، برادرم! سلام برتو وکارگرانی که امنیت شغلی واژه ای بی معنی برای شما شده وهنوز خیلی ها وازجمله مسئولان محترم قبول ندارند!

سلام برتو بزرگ مردی که به بی عدالتی ها وحق کشی ها اعتراض نمودی و پاسخ ات شلاق بود وزندان وخیال کردند فریاد مظلومیت تو ودوستانت درتودرتوی معدن "آق دره" دفن خواهد شد و ظالمان قانونی همچنان برحق وحقوق اتان تاخت وتاز خواهند کرد!

برادرمن، برادرانم! درد مشترک کارگران بی قانونی با وجود قانون است! قانونی که یادگارامام راحلمان برای جامعه کارگری است وسالهاست که اجرایی نمی شود!

درد تو وهمسنگرانت را درک می کنم وبا زبان قلم فریاد می زنم ؛ مهم آن است که آنانی که منصب ومسئولیت دارند، فکری کنند و به این داستان غمناک پایانی دهند؛ پایانی خوش!

معدن طلای "آق دره" داستان کارگرانش نقل محافل کارگری شد وطشت رسوایی این واقعه تلخ ازبام به حیات افتاد و صدایی برپا کرد که نگویید ونپرسید اما آیا آنانی که باید بشنوند، شنیدند؟ مشکل همین جاست!

این داستان دردناک سالیان سال است که اتفاق می افتد وعزیزان بی شماری بی آن که صدایشان شنیده شود، قربانی خودخواهی ها وسوء استفاده ازقانون و ... می شوند وما هربارکه این داستان را نگارش کردیم، گفتند: اخلالگری می کنی؟!

برادر! شلاق وزندان اگرچه روح بزرگوارت را رنجورساخت ودلت شکست ازاین همه بی وفایی! اما آن بالاها یکی هست که صدایتان را شنید و قلب ها را به تپش واداشت ومظلومیت شما را درایران جاری ساخت تا عزم ها جزم گردد؛ صدای مظلومیت "آق دره " ها درتمامی ایران شنیده شود ومسئولان به خود آیند و طرحی بیاندیشند برای پایان بی خیالی ها وبی تفاوتی ها!

برادران عزیز! قلم ها شروع کرده اند به تحریر مظلومیت ها وحق کشی هایی که درقالب قانون انجام می شود وآن قدرخواهیم نوشت تا وجدان آنانی که باید بیدارشود، بیدار گردد وحداقل به خاطر شادی روح آنانی که دراین حوادث تلخ قربانی می شوند، کاری کنند!

فرامرز درخشنده:

خدایا چنان کن سرانجام کار تو خشنود باشی و مارستگار