ژیلا دژم در گفتگو با ایلنا:
ممیزی، دست عکاسان را نیز بسته است
با وجود پتانسیلهای موجود، همچنان نمیتوان انتظار داشت که یک عکاس بتواند از این راه امرار معاش کند / هنوز جای خالی نهادها و کانالهای حمایتی در حوزهی عکس خالی است / اخذ مجوز از نهادهای اجرایی، از مشکلات اصلی عکاسان به شمار میرود.
ایلنا: ژیلا دژم؛ یکی از عکاسهای باسابقه و موفق در عرصههای داخلی و خارجی است. او از زمان حضور در سازمان صدا و سیما کار عکاسی را آغاز کرده و از سال ۵۶ با موزهی هنرهای معاصر همکاری تنگاتنگی داشته است.
وی در گفتگو با خبرنگار ایلنا؛ به سوابق حرفهای خود اشاره کرد و افزود: سال ۱۳۸۴ از موزه هنرهای معاصر بازنشسته شدم و در رشتهی پژوهش هنر ارشدم را گرفتم. همچنین کار عکاسی را نیز هم به صورت حرفهای و هم به صورت آماتور دنبال کردم زیرا علاقهی شخصی من همواره به عکاسی بوده است.
دژم ادامه داد: در دوران دانشجویی، وقتی برای تحقیق به مراکز مختلف مراجعه میکردم، دریافتم که فقر چشمگیری در حوزهی مستندات در این موزه وجود دارد. به همین دلیل پیشنهاد دادم تا کلیهی نمایشگاههایی که در این موزه برگزار میشود را به صورت عکس آرشیو کنم. همین اتفاق هم افتاد و فکر میکنم نسلهای بعدی امکان خوبی برای تحقیق و پژوهش در این حوزه خواهند داشت زیرا نزدیک به چند هزار نگاتیو و اسلاید در موزهی هنرهای معاصر آرشیو شده است.
این عکاس درمورد برگزاری نمایشگاههایش نیز خاطرنشان شد: من هم نمایشگاههای شخصی داشتهام و هم در برخی نمایشگاههای جمعی شرکت کردهام. در سال ۱۹۸۴ در مسابقهی بینالمللی جوانان یونیسف، تقدیرنامهی این سازمان جهانی را دریافت کردم. همچنین در نمایشگاه زن، که در موزهی هنرهای معاصر بود، به عنوان عکاس برتر شناخته شدم. من در گالریهای مختلفی به صورت انفرادی نمایشگاه برگزار کردهام؛ از جمله در سال ۲۰۰۰ که نمایشگاهی در آلمان داشتم.
وی ضمن بیان این مطلب که " در حال حاضر هم تدریس میکنم و هم پیگیر عکاسیهای خودم هستم "، درمورد اقتصاد حرفهی عکاسی و امکان امرار معاش در این رشته گفت: البته یک بخش از کار عکاسی، بخش عکاسی هنری است که معمولا در نمایشگاهها ارائه میشود و فروشهای پراکنده در اکسپوها می تواند برای عکاس درآمدزا باشد. اما نمیتوان به صورت مستمر روی این بخش از درآمدها حساب باز کرد. خصوصا که این امکان برای تمام عکاسان وجود ندارد.
دژم ادامه داد: بخشی دیگر از عکاسی نیز؛ عکاسی ژورنالیستی، صنعتی و تبلیغاتی است که طبیعتا امکان درآمدزایی مستمرتری را ایجاد میکند. هرچند که من به شخصه بیشتر به عکاسی هنری علاقهدارم اما هر عکاس حرفهای از توجه به جنبههای اقتصادی و تجاری نیز ناگزیر است.
این عکاس باسابقه درمورد شرایط و وضعیت حرفهی عکاسی در کشورمان گفت: واقعیت این است که ما در کشورمان عکاسان زیادی داریم که اتفاقا در کار خود موفق هم بودهاند؛ خصوصا در میان عکاسان جوان. دلیلش هم این است که عکاسی رفته رفته دارد به عنوان یک رسانهی تاثیرگذار گسترش پیدا میکند. بنابراین پتانسیلهای فراوانی در این حوزه وجود دارد اما همچنان نمیتوان انتظار داشت که یک عکاس بتواند از این راه امرار معاش کند.
وی با اشاره به شرایط عکاسی در کشورهای توسعهیافتهی غربی اظهار داشت: در کشورهای اروپایی، معمولا اسپانسرها و نهادهای متعددی وجود دارد که ضمن ایجاد امکانات لازم جهت معرفی آثار عکاسان، از آنها حمایتهای مالی قابل توجهی میکند و امکان امرار معاش را برای عکاسان فراهم می آورند. اما متاسفانه در کشور ما هنوز جای چنین نهادها و کانالهایی خالی است.
دژم در بازشماری مشکلات پیش پای عکاسان داخلی افزود: یکی از عمدهترین مشکلات عکاسان؛ از جمله خود من این است که در بخشهای اجرایی دشواریها و گرفتاریهای فراوانی وجود دارد. به عنوان مثال یک عکاس برای کار روی یک پروژهی ساده نیاز به اخذ مجوزهای مختلف از نهادها و سازمانهایی مثل شهرداری، نیروی انتظامی و… دارد؛ آنچنانکه توجیه کردن مسوولان و اخذ مجوزهای لازم کار زمانبر و طاقتفرسایی است.
وی اضافه کرد: در بخش ارائهی آثار، البته مشکلات کمتر است. اما نباید از این مساله نیز به سادگی بگذریم که عکاسان در کشور ما به راحتی نمیتوانند افکار خود را در آثار و عکس هاشان ارائه کنند؛ زیرا ممیزی در حوزهی عکس نیز وجود دارد و تا حدود زیادی دست عکاسان را میبندد.
این عکاس با اشاره به پیشینه و جایگاه عکاسی در ایران و جهان، خاطرنشان کرد: عکاسی سابقهی طولانی در تاریخ دارد. در ایران نیز این رشته در موزهی هنرهای معاصر توانستهاست جایگاه قابل قبولی پیدا کند. اما محدودیتها را نمیتوان انکار کرد. به عنوان مثال اگرچه امکانات عکاسی دیجیتال کار را برای عکاسان و خلق آثار قابل تامل مهیا کرده است، اما باید درنظر داشته باشیم که ابزارآلات عکاسی دیجیتال بسیار گران هستند و از این حیث، کار برای عکاسان دشوار است.
وی ادامه داد: البته من به کمکهای دولتی اعتقاد ندارم زیرا در ادامه به ایجاد انتظارات خاص و جانبدارانه میشود. در جهان نیز همینگونه است که دولت به طور مستقیم از هنرهای مختلف حمایتی ندارد. بنابراین در چنین شرایطی بیشتر از همه باید از نهادهای خصوصی و مردمی انتظار حمایت داشت.
دژم گفت: متاسفانه ظرفیت مراکزی که حوزهی عکاسی را نیز پوشش میدهند، بسیار کم و ضعیف است؛ آنچنانکه جوابگوی نیاز همهی عکاسان نیست. درحالی که عکاسی در کشورهای اروپایی، حتی در کشورهای آسیای شرقی دارای انجمنها و مراکز بزرگی است که امکان فعالیت و ارائهی آثار را برای عکاسان مهیا میکنند. البته این مساله را هم نباید فراموش کرد که به طور کلی کار گروهی و صنفی کردن در کشور ما هنوز جا نیافتاده.
این عکاس همچنین به معایب کارهای سفارشی اشاره کرد و اظهار داشت: متاسفانه شرایط بد اقتصادی طی سالهای اخیر باعثشده که عکاسان بیشتر به فروش فکر کنند تا خلق یک اثر هنر. به همین دلیل بیشتر دنبال سلایق سفار دهندگان بوده و تفکر هنری مستقل خود را از دست میدهند. به نظر من علاقه و خواست مشتری مهم است، اما نباید باعثکنار گذاشته شدن تفکرات و هنر شخصی عکاس هم شود.