خبرگزاری کار ایران

ناصری در گفت‌گو با ایلنا:

دولت اصلاحات، تفاوتی بین رسانه همسو و غیرهمسو قائل نبود

جنبش دوم خرداد نقطه عطفی در جنبش سیاسی - اجتماعی تاریخ معاصر ایران است چراکه فضایی ایجاد شد که به تبع از آن رسانه‌ها وارد دنیای جدیدی شدند که ما در آن دوران رشد تکثر مطبوعات را شاهد هستیم.

مصطفی لطفی: مدیرعامل پیشین ایرنا آنقدر رسانه‌ها را در دوران هشت ساله اصلاحات می‌شناسد که از نگاه دولت به رسانه و جایگاه روزنامه‌ها و مطبوعات در آن سال‌ها برایمان سخن بگوید. ناصری می‌گوید وقتی خبرگزاری ایلنا مجوز گرفت، خیلی‌ها مخالفت کردند که این اتفاق باعث می‌شود رسانه و خبرگزاری دولتی (ایرنا) رقیب پیدا کند اما باز دولت مجوز صادر کرد. خاطرات ریز و درشت از آن دوران، حاصل گفت‌و‌گویی است که عبدالله ناصری با ایلنا داشت.

جنبش خرداد در بعد رسانه‌ای چطور ارزیابی می‌کنید؟

می‌توان گفت جنبش دوم خرداد نقطه عطفی در جنبش سیاسی - اجتماعی تاریخ معاصر ایران است چراکه فضایی ایجاد شد که به تبع از آن رسانه‌ها وارد دنیای جدیدی شدند که ما در آن دوران رشد تکثر مطبوعات را شاهد هستیم. علاوه بر آن تنوع خاصی را می‌بینیم که در دوران گذشته وجود نداشت.

آن دوران شروعی برای مطبوعات غیرمکتوب از جمله خبرگزاری‌ها بود و دولت نیز سیاست‌های شدیدا حمایتی را نه فقط از جنبه مادی، بلکه از کل جنبه‌ها، به این موضوع اختصاص داد. دولت اصلاحات سعی می‌کرد با نوعی حمایت معنوی و حقوقی، فضا و بستر مناسبی برای انواع رسانه‌ها و مطبوعات ایجاد کند.

در آن دوران شاهد هستیم رسانه به عنوان مطالبه اصلی جنبش دوم خرداد، دولت اصلاحات برآمده از این جنبش، هیچ تفاوتی را بین رسانه‌های همسو و غیرهمسو قائل نبود. به این معنا که رسانه‌ای به عنوان خبرگزاری فارس که امروز به یک رسانه ضداصلاحات تبدیل شده و در آن دوره شکل گرفت، تمام تجربه‌های آموزشی خود را از خبرگزاری رسمی دولت «ایرنا» کسب کرد. مسئله دیگر که یک گام بسیار بزرگ بود اینکه برای اولین بار در تاریخ مطبوعات ایران شاهد رسانه‌های غیرمکتوب بودیم ایلنا، ایسنا و فارس از جمله آنها بودند. هرچند باید به این موضوع نیز اشاره کرد در آن زمان اعتراض‌هایی نسبت به اینگونه سیاست‌های دولت در قبال مطبوعات وجود داشت، اما دولت برگرفته از جنبش دوم خرداد معتقد بود تکثر رسانه‌ها و شفافیت رفتار آنها باعث می‌شود حرکت‌های سیاسی اجتماعی فرهنگی و مختلف شفاف‌تر شود.

دولت اصلاحات از رشد مطبوعات و رسانه‌ها چه هدفی را دنبال می‌کرد؟

ما باید امروز بدانیم دولت اصلاحات بر اساس یک مانیفست و یک تئوری به این جمع‌بندی رسیده بود که یکی از مهم‌ترین ابزارهایی که می‌تواند در نهادینه کردن توسعه سیاسی اجتماعی و فرهنگی گام اساسی را بردارد، همین مطبوعات و رسانه‌ها هستند و علاوه بر آنها باعث شفاف‌سازی حرکت‌های نهادهای دولتی نیز خواهند شد، زیرا این یک واقعیت است که در کشورهای توسعه‌ یافته و توسعه نیافته دو چالش بزرگ وجود دارد. یکی عدم شفافیت حرکت‌ها، ‌عمل‌ها و دوم بسته بودن و انسداد سیاسی اجتماعی؛ بنابراین رسانه‌ آزاد از این جهت می‌تواند این معضلات را حل کند. بر این اساس بود که دولت اصلاحات در این مسیر حرکت کرد و گسترش و تنوع نهادهای رسانه‌ای را در دستور کار خود به عنوان یک مطالبه جدی مردمی و اجتماعی قرار داد.

دولت اصلاحات چقدر به عنوان یک نگاه کارکردی در راستای اهداف خود از رسانه‌ها سود برد؟

 قطعا دولت در آن زمان به دنبال چنین کاری بود، امروز نیز مشاهده می‌کنیم با انواع محدودیت‌هایی که بعد از دولت اصلاحات ایجاد شد، همین رسانه‌ها توانستند بخشی از نیازهای اجتماعی مردم را در راستای مطالبات اصلی آنها تامین کند. قطعا این موضوع نشات گرفته از سیاست‌های دولت اصلاحات بود که رسانه‌ها حتی در آن فضای سنگین بعد از دولت اصلاحات توانستند در بیان و تبیین نیازهای مردم گام‌هایی را بردارند و نقش‌های جدی را در آشکار کردن مفاسد دولت آقای احمدی‌نژاد داشتند. این نشان می‌دهد که چطور تلاش‌های دولت اصلاحات بعد از آن هم به ثمر نشست و آن نگاه کارکردی به رسانه‌ها غالب شد و رویکرد اصلاح‌طلبی در جامعه معاصر ایران توانست به تنظیم شکل رسانه مطالبه‌گر بینجامد و رسانه نقش بسیار مهمی را در پیشبرد اهداف اصلاح‌طلبانه و توسعه پایدار داشته باشد.

اگر رسانه آزاد را به عنوان یکی از مطالبه‌ها و شعار اصلی جنبش دوم خرداد را بدانیم، به نظر شما این مطالبه و شعار در دولت اصلاحات چقدر به واقعیت نزدیک شد؟ و اگر نتوانست چه موانعی دراین مسیر برای دولت اصلاحات وجود داشت؟

ما امروز هم مشاهده می‌کنیم در قوانین موضوعه مطبوعات و مسائل تفکیک قوا مشکلاتی وجود دارد که باعث تفسیرهای گوناگونی می‌گردند و رویکردهای گوناگونی را نسبت به رسانه شکل می‌دهند. در همین زمان دولت اصلاحات بسیار سعی جدی داشت به اینکه مسائل رسانه‌ها را به خوبی حل کند و کمتر نهادهای دیگر از جمله قوه قضاییه به این عرصه ورود پیدا کنند اما متاسفانه بعد از یکی، دو سال از عمر دولت اصلاحات می‌بینیم بخش محدودی از نهاد قضایی با کمک بخشی از نهادهای امنیتی سعی می‌کرد فضای نسبتا بسته‌ای را برای رسانه‌ها ایجاد کند اما با این حال دولت اصلاحات می‌تواند مدعی این باشد که توانسته با رسانه‌های رسمی خود مثل خبرگزاری ایرنا هم با صدور مجوز برای دیگر خبرگزاری‌ها و نشریات به اهداف و شعارهای خود بسیار نزدیک شوند اما بخشی از موانع خارج از حیطه اختیار دولت سعی داشتند این فضا را برای تحقق این شعار و مطالبه تنگ‌تر کنند و دولت هم در برخی از موارد نمی‌توانست کاری را انجام دهد که ما این موضوع را در توقیف فله‌ای مطبوعات در آن دوره شاهد هستیم.

ما در دوم خرداد شاهد یک رخداد رسانه‌ای هستیم که از یک سو القاب روشنفکری نیز پیرامون این موضوع شکل می‌گیرد اما از سوی دیگر مخالفان سعی در تنگ‌تر کردن فضا دارند و قانون مطبوعات توسط بخشی از‌‌ همان نهادهای امنیتی طرح می‌شود.

با توجه به این موضوع شما فکر می‌کنید فضای ایجاد شده توسط دوم خرداد باعث چه واکنش‌ها و کنش‌هایی در سطح جامعه شد؟

ابتدا باید به این سوال پاسخ بدهیم که رئیس دولت اصلاحات اعلام کرده بار‌ها شعار توسعه سیاسی و اجتماعی قوی‌تر از شعار توسعه اقتصادی بوده است. آن زمان نیز مردم از این موضوع بسیار استقبال کردند اما باید بدانید بخشی زیادی از مخالفت‌ها و ممانعت‌هایی که به سیاست‌های رسانه‌ای دولت ایجاد می‌شد بخش زیادی از آنها ناشی از سوءتفاهم‌ها بود اما بخش زیادی از آن‌ها ناشی از یک کار تشکیلاتی برخی نهادهای ضداصلاحات بود و آنها از خود اصلاحات علیه اصلاحات استفاده می‌کردند و با قدرت رسانه‌ای که در آن دوران پیدا کرده بودند در این مسیر حرکت می‌کردند که باید در راس این جریان ضداصلاحات صدا و سیما را مشخصا دید و به مدد امکانات و تریبون‌هایی که داشتند افکار عمومی را علیه ضداصلاحات شکل می‌دادند که مثلا اصلاحات باعث تشکیل برخی از حلقه‌های توهمی شده است که ارزش‌های دینی و اخلاقی جامعه را هدف قرار داده است اما این را نیز ما قبول داریم که بخشی از عملکرد افراد در حوزه قلم زنی اصلاحات قابل دفاع نیست باید به این نکته توجه شود که همیشه بعد از یک عصر و دوره انسداد سیاسی وقتی دوره گشایش سیاسی شکل می‌گیرد طبیعتا برخی از افراد حرکت تندورانه صورت خواهند داد اما اگر حاکمیت این صبوری را داشته باشد خود به خود این نوع وضعیت‌ها به یک تعادل می‌رسد. امروز می‌بینیم که اصلاح‌طلبان و روزنامه‌نگاران اصلاح‌طلب کاملا به یک بلوغ نسبی معتدلی رسیده‌اند که می‌تواند از عهده کار و ماموریت رسانه‌ای خودشان بربیایند.

اگر بخواهیم دولت اصلاحات را با دولت بعد از آن از نظر سیاست‌های مطبوعاتی و رسانه‌ای مقایسه کنیم به چه شاخصه‌هایی می‌شود تاکید کرد؟

به نظر من بزرگ‌ترین باید در این مسیر تعریف شود کاملا موضع بی‌طرفی دولت اصلاحات و کاملا موضع جانبدارانه‌ای دولت بعد از اصلاحات است. ما در دوران اصلاحات می‌بینیم که بیشترین سهمیه کاغذ و بیشترین مجوز مطبوعات و رسانه‌های غیرمکتوب به گروه‌های غیرهمسو داده شد اما در دوره بعد از اصلاحات می‌بینیم که این گونه امکان برای رسانه‌ها یا افراد اصلاح‌طلب دیده نمی‌شود. به جرات می‌توانم بگویم حتی یک درصد از تقاضای اصلاح‌طلبان برای مجوز در آن دولت صادر نشده است. بنده خودم به عنوان یک صاحب رسانه که مجوز گرفتم بلافاصله بعد از شش ماه از عمر این مجوز در وزارت آقای صفار هرندی این مجوز باطل شد.

چقدر شما با این تفسیر موافق هستید که بعد از سال۸۴  به فضای رسانه‌ها دیگر شبیه قبل نشد و اتفاق‌هایی در رسانه افتاد که پیش از آن محال بود در رسانه مشاهده شود.

حتما با این موضوع موافق هستم اگر این را به عنوان یک واقعیت بپذیریم که میزان فسادهای رخ داده در دولت هشت ساله بسیار بسیار بالا بوده است که امروز می‌بینیم هر روز یکی از این مفاسد رو می‌شود بنابراین برای محقق کردن این نوع مفاسد بستن فضای رسانه‌ای یا آلوده کردن آن‌ها یکی از شیوه‌های پنهان کاری بوده است. ما در آن دوره می‌بینیم که سعی می‌شد رسانه‌ها را بیشتر توسط حوزه‌های اقتصادی آلوده کنند تا بتوانند برای آنان محدودیت‌های سیاسی و اجتماعی را ایجاد کنند و آن‌ها را از بزرگ‌ترین ماموریت خودشان یعنی افشاگری به سود جامعه و منافع ملی دور نگه دارند ما در آن دوره می‌بینیم که حتی برخی از رسانه‌ها همسو با برخی از مفاسد حرکت می‌کنند خب این نوعی افول است و دور شدن از دوران تکثر دوران اصلاحات و رسانه‌ها زبانشان از بیان واقعیات بسیار کوتاه شده بود و دوم اینکه سیاست دولت در طی ۸ سال گذشته بر این اساس بود که می‌بینیم که مهم‌ترین متولی این امر یعنی وزارت فرهنگ و ارشاد فعال‌تر از نهاد قضایی برخلاف دولت اصلاحات برای ایجاد محدودیت رسانه‌ای عمل می‌کرد.

شما به عنوان یک رسانه‌ای مهم‌ترین خاطره‌ای که در این حوزه در دوران اصلاحات به ذهن دارید چیست؟

 شاید شیرین‌ترین خاطره من روزی بود که در اواخر دولت اصلاحات هیات نظارت بر خبرگزاری‌ها تشکیل جلسه‌ای داد و مجوز حدود ۱۰ رسانه غیرمکتوب برای اولین بار صادر شد و ما به طور رسمی رقبای جدی را برای خبرگزاری دولت ایجاد کردیم. یکی از آن خبرگزاری‌‌ها ایلنا بود که این به نظر من یکی از بزرگ‌ترین خاطراتی است که به ذهن داشتم و یادم می‌آید بخشی از حکومت و حاکمیت با این رویکرد دولت اصلاحات به هیچ عنوان موافق نبودند و انتقادهای جدی را به این عمل انجام دادند.

اگر بخواهید با یک نگاه آسیب‌شناسانه بحث رسانه وجنبش دوم خرداد بپردازید چه نکاتی را مورد توجه قرار می‌دهید؟

بدون تردید دولت اصلاحات یکی از دوره‌های بلوغ و رشد رسانه است و من این واقعیت را قبول دارم علیرغم اینکه انتقاداتی نسبت به برخی قلم‌ها در آن دوره وجود دارد و این امروز پذیرفته شده است که رکن چهارم که مطبوعات است در آن دوره فضای آزادی را داشته و سعی شده فضای امنیتی از آن دور شود و نسل جدیدی ار روزنامه نگار وارد عرصه جدی شدند و سبک وسیاق‌های جدیدی نیز شکل گرفت

تولید و پرورش روزنامه نگاران نسل جوان یادگار دوره اصلاحات است که امروز که در عرصه مجازی ومکتوب دیده می‌شود.

به نظر شما اینگونه از رسانه‌ها چقدر توانستند در چارچوب اصول دولت اصلاحات حرکت ومطالبات جنبش دوم خرداد را عمومی کنند؟

اگر بخواهم نمره قبولی بدهم حتما به رسانه‌های مکتوب و غیرمکتوب نمره قبولی می‌دهم اما باید به این نکته توجه شود که دولت اصلاحات برخلاف دولت بعد از خود به هیچ عنوان به این موضوع اعتقاد نداشت که باید رسانه‌ها را مطالبات و اهداف خود با طور کامل همسو کند و تلقی اجتماعی این باشد که رسانه‌ها در حال تبلیغ دولت هستند.

این نکته بسیار ظریفی است که برای تحلیل حوزه رسانه در آن دروان باید به آن توجه شود؛ که در یک پژوهش رسمی نیزمشخص شد در دروان اصلاحات رسانه‌های رسمی دولت مثل خبرگزاری ایرانا و روزنامه ایران موازانه جدیدی را بین اصولگرایان و اصلاح طلبان ایجاد کرده‌اند.

دولت اصلاحات همیشه مرز بین اطلاع رسانی و تبلیغ را رعایت می‌کرد، اصرار داشت نقد دولت در دستور کار رسانه‌ها قرار بگیرد بنابراین در این حوزه هم می‌توان گفت دولت کارنامه بسیار درخشانی دارد و از نقد مشفقانه و پیگیرانه استقبال می‌کرد.

رسانه در آن دروه به صورت خودجوش توانستد با رعایت خطوط قرمز تا حدودی بتواند در بستر ایجاد شده مطالبات اجتماعی مستقل ومردمی را در حوزه مختلف منعکس کنند و دولت وحتی حاکمیت را به تکاپو برای حل معضلات و مشکلات اجتماعی تشویق کنند.

کد خبر : ۲۷۸۹۹۱