خبرگزاری کار ایران

فراهانی در گفت‌وگو با ایلنا:

دوم خرداد وامدار جنبش دانشجویی بود

وقتی مطرح شد که رئیس دولت اصلاحات قرار است به دانشگاه بیاید همه مسئولان دانشگاه مخالفت کردند و ما هم اعلام کردیم که برنامه را در حیاط دانشگاه برگزار خواهیم کرد و در واقع در مقابل عمل انجام شده توانستیم جمعیت را به آنجا بکشانیم.

میثم سعادت: بعید است هیچوقت نامی از جریان دوم خرداد برده شود و یادی از نقش دانشجویان در پدید آمدن این حماسه نشود. نقش تاثیرگذار «دانشجویان» حقیقتی است که به هیچ عنوان قابل کتمان نیست. از طرفی دیگر در هیچ مقطعی از تاریخ ایران نهاد دانشگاه مثل سال‌های بعد از دوم خرداد در کشور تاثیرگذار نبود. راهیابی چهارنفر از فعالان دفتر تحکیم وحدت به مجلس ششم فقط پرتوی از این تاثیرگذاری سیاسی را نشان می‌داد. ۱۸ سال بعد از آن روز‌ها شنیدن خاطرات مجید فراهانی از روهای پرحادثه منتهی به دوم خرداد برای افرادی که به تاریخ تحولات سیاسی ایران علاقه‌مند باشند پر است از نکته‌های نغز و خواندنی...

در سال ۷۵ چه روندی طی شد که دفتر تحکیم وحدت تصمیم به حمایت از کاندیدای جریان خط امام گرفت؟

من در سال ۷۱ در رشته مهندسی صنایع در دانشگاه صنعتی شریف پذیرفته شدم و بلافاصله به خاطر سوابق سیاسی گذشته وارد انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شدم و سال بعد هم با رای مستقیم دانشجویان دانشگهه عضو شورای مرکزی انجمن شدم. آن زمان انجمن‌های اسلامی دانشجویان مدافع جریان خط امام به شمار می‌رفت و عضو اتحادیه انجمن‌ها، دفتر تحکیم وحدت بود. در سال ۷۵ از طرف انجمن اسلامی دانشجویان صنعتی شریف در انتخابات سالیانه اتحادیه انجمن‌های اسلامی کاندید شدم و با رای مجمع عمومی اتحادیه به عضویت شورای مرکزی دفتر تحکیم وحدت انتخاب شدم. در آن زمان به جز بنده سراج‌الدین میردامادی، میثم سعیدی، علی توکلی، محسن محمدی معین، حسین بی‌غم و خانم اشرفی به عضویت شورای مرکزی اتحادیه انتخاب شدند.

بلافاصله بعد از انتخاب مهم‌ترین مسئله انتخابات ریاست جمهوری مطرح بود. در آن زمان نخست‌وزیر دوران دفاع مقدس به عنوان جدی‌ترین کاندید گروه‌های خط امام مطرح بود.

خانم فاطمه حقیقت جو و علی تاجرنیا عضو شورای تحکیم وحدت نبودند؟

خانم حقیقت جو در شورای قبل از ما بود و آقای تاجرنیا بعد‌ها در سال ۷۸ در شورای بعدی اتحادیه بودند.

از آن جمعی که شما بودید فقط آقای سعیدی نماینده مجلس شد؟

سال بعد آقای علی‌اکبر موسوی خوئینی وارد جمع ما شد و بعد هم دکتر تاجرنیا. همگی به همراه دکتر یوسفیان و خانم حقیقت جو فراکسیون تحکیم وحدت در مجلس ششم بودند

برگردیم به انتخابات....

بله. در آن زمان چیزی به اسم شورای هماهنگی گروه‌های اصلاح ‌طلب وجود نداشت. شورای هماهنگی گروه‌های خط امام بود که به نوعی پدر همین شورای هماهنگی فعلی محسوب می‌شود. جلسات آن در دفتر سازمان مجاهدین انقلاب برگزار می‌شد. دفتر تحکیم وحدت در آن شورا عضو بود و من به نمایندگی از تحکیم در جلسات شرکت می‌کردم، در آن جمع انجمن اسلامی معلمان، انجمن اسلامی پزشکان، خانه کارگر، جمعیت اسلامی زنان و سازمان مجاهدین بود.

چه افرادی به عنوان نماینده در جلسات بودند؟

از انجمن اسلامی مهندسان ابراهیم اصغرزاده، از انجمن اسلامی جامعه پزشکان دکتر شکوری راد، از انجمن اسلامی مدرسان دانشگاه آقای نجفقلی جبیبی، از انجمن اسلامی معلمان آقای مظفر که بعد‌ها گرابش سیاسی‌اش تغییر کرد، از سازمان مجاهدین هم آقای بهزاد نبوی و گاهی آقای سلامتی و از خانه کارگر آقای کمالی و از جمعیت زنان هم خانم مافی قائم مقام خانم مصطفوی و از تحکیم هم من یا دیگر دوستان شورا در جلسات شرکت می‌کردیم. در این جلسات هم بحث انتخابات مطرح بود و کاندید تحکیم وحدت و شورای هماهنگی نیروهای خط امام نخست‌وزیر دوران جنگ بود.

آن زمان تقریبا همه پیروزی آقای ناطق را مسجل می‌دانستند و ما به عنوان گروه‌های خط امام فقط یک نفر فکر می‌کردیم که می‌تواند آقای ناطق نوری را شکست بدهد که البته ایشان در آن زمان ارتباط زیادی با گروه‌های خط امام نداشت. در آن زمان جلسات مکرری برگزار شد تا ایشان را برای ورود به انتخابات ترغیب کنیم و ایشان هم هیچوقت جواب رد نمی‌داد و جواب را موکول به بررسی‌های بیشتر می‌کرد.

اما در ‌‌نهایت با کمال بهت و ناباوری، فکر کنم در اوایل پاییز ۷۵ بود که بیانیه ایشان مبنی بر انصراف ایشان از حضور در انتخابات منتشر شد و یک فضای یاس و ناامیدی بر فضای سیاسی نیروهای خط امام و فعالان سیاسی نزدیک ایشان سایه انداخت. در چنین فضای سیاسی که یک زمستان سیاسی بود، جرقه معرفی ایشان در دفتر تحکیم وحدت زده شد.

ببینید در آن زمان ایشان با وجود شخصیت‌هایی همانند آقایان کروبی، امامان جمارانی، توسلی و دیگران و با وجود شخصیت‌هایی مثل آقایان کروبی، امامی جمارانی، توسلی، موسوی لاری و... در رده چندم قرار داشت اما با توجه به اینکه تحکیم وحدت بر روی آزادی‌های مشروح در قانون اساسی و آزادی اندیشه تاکید داشت و ایشان در وزارت ارشاد نشان داده بودند که به این مسئله توجه ویژه دارند و از گردش آزاد اطلاعات دفاع می‌کردند و در ‌‌نهایت هم قربانی دفاع از آزادی اندیشه و فعالان فرهنگی و مطبوعاتی شد، یک برجستگی خاص در میان دانشجویان داشت.

ایشان در جلسات متعدد به عنوان سخنران دعوت می‌شد و برنامه‌های ایشان با استقبال دانشجویان مواجه می‌شد. خوشفکری ایشان و تکیه بر روشنفکری دینی و دفاع از آزادی‌های فکری و فرهنگی تصریح شده در قانون اساسی خصیصه بارز وی بود. در آن مقطع درون و بیرون مجمع روحانیون و شورای هماهنگی افراد متعدد دیگری مطرح بودند اما برای اولین بار شورای عمومی دفتر تحکیم وحدت ایشان را به عنوان کاندیدای خود برگزید. هیچوقت فراموش نمی‌کنم وقتی از طرف شورای عمومی مامور شدیم به دیدار ایشان برویم و این موضوع را با ایشان در دفتر کوچکشان در کتابخانه ملی مطرح کردیم، ایشان به شدت جا خورد و کمی خندید و بعد گفت همین الان بعضی نهاد‌ها به عنوان یک مدرس ساده، حق تدریس در دانشگاه را از من سلب می‌کنند. چطور انتظار دارید وارد انتخابات ریاست جمهوری شوم؟

اما ما از پا ننشستیم و با رایزنی با افراد و گروه‌های دیگر جلساتی گذاشتیم که هیچگاه فراموش نمی‌کنم در ‌‌نهایت ایشان اعلام کاندیداتوری کرد و اتفاقا‌‌ همان شب در مراسم افطاری تحکیم وحدت که در خیابان شهید رجب بیگی بود سخنرانی کرد که بسیار مورد استقبال واقع شد. بلافاصه برنامه ریزی کردیم که یک تجمع با شکوه برای ایشان برگزار کنیم. در پنج اسفند سال ۷۵ گردهمایی بزرگ حامیان ایشان را در تهران سازماندهی کردیم و نزدیک ده هزار نفر دانشجو را در سالن ورزش دانشگاه صنعتی شریف گرد هم آوردیم. من آخرین دوره‌ای بود که عضو شورای مرکزی تحکیم وحدت بودم. در آن زمان رئیس دانشگاه شریف که گمان می‌کرد ناطق نوری رئیس جمهور بعدی ایران است مراسم جشن فارغ‌التحصیلی را با حضور ایشان برگزار کرده بود.

وقتی مطرح شد که رئیس دولت اصلاحات قرار است به دانشگاه بیاید همه مسئولان دانشگاه مخالفت کردند و ما هم اعلام کردیم که برنامه را در حیاط دانشگاه برگزار خواهیم کرد و در واقع در مقابل عمل انجام شده توانستیم جمعیت را به آنجا بکشانیم.

در واقع با تبلیغات محقرانه سیاه و سفید توانستیم جمعیت را به آنجا بکشیم و یادم نمی‌رود که ایشان عصبانی شد که چرا قبل از شروع رسمی تبلیغات پوس‌تر من را در دانشگاه زده‌اید. من به ایشان گفتم ما که نمی‌توانیم با وحی منزل مردم را به مراسم دعوت کنیم! به هر حال آن مراسم با سخنرانی خوب ایشان بسیار تاثیرگذار شد و بسیاری از اصلاح‌طلبان گفتند که ما از این جلسه امید گرفتیم.

در ستاد انتخاباتی که سال بعد تشکیل شد آقای معین مسئول ستاد دانشگاهیان شد و مسئول ستاد دانشجویی هم به عهده من گذاشته شد. بر اساس برنامه ریزی صورت گرفته ایشان به هر شهری که می‌رفت بلا استثنا یک سخنرانی هم در دانشگاه داشت که معمولا پرشور‌تر و جذاب‌تر می‌شد و برنامه ریزی آن هم با ستاد دانشگاهیان بود.

ایشان وقتی به عنوان رئیس جمهور ایران انتخاب شدند در جمع اعضای تحکیم وحدت گفتند من از دریچه دانشگاه وارد جامعه شدم. آن شور و نشاط اجتماعی بی‌بدیل بود و کل دانشگاه وارد عرصه شد و در جامعه‌ای که ایشان از حداقل امکانات تبلیغی محروم بود به مدد دانشجویان متوجه ایشان شدند

هزینه‌ای هم دادید؟

یک بعد اصلی ما این بود که ما از ابزار خود نمی‌توانستیم استفاده کنیم. یکی دیگر هم فشارهای پیدا و پنهان به دفتر تحکیم وحدت بود. ده نفر از نیروهای ما در تهران و تعداد بیشتری در شهرستان‌ها بازاشت شدند اما آنچه که بود لطف خدا بود و فداکاری و ایثار مردم و ایام خوشی که بود و متاسفیم که نتوانستیم همه آرمان‌ها انتظارات مردم را آن طور که انتظار داشتیم جامه عمل بپوشد. هر چند دولت دوم خرداد توفیقات زیادی داشت.

کد خبر : ۲۷۹۰۰۷