یادداشتی از افشین حبیب زاده:
نگاهی گذرا به جنبش کارگری در ایران/ قسمت هفتم: کارگران وانقلاب اسلامی
در هفتمین قسمت از سلسه یادداشتهای «نگاهی گذرا به جنبش کارگری در ایران» نوبت به وضعیت کارگران در دوران انقلاب اسلامی میرسد، این مجموعه یادداشت توسط «افشین حبیبزاده» عضو شورای مرکزی حزب اسلامی کار و علیالبدل نخست شورای اسلامی شهر تهران نوشته شده است.
ایلنا، در هفتمین قسمت از سلسه یادداشتهای «نگاهی گذرا به جنبش کارگری در ایران» نوبت به وضعیت کارگران در دوران انقلاب اسلامی میرسد، این مجموعه یادداشت توسط «افشین حبیبزاده» عضو شورای مرکزی حزب اسلامی کار و علیالبدل نخست شورای اسلامی شهر تهران نوشته و انتشار آن از مدتی قبل در بخش کارگری خبرگزاری کار ایران آغاز، شده است.
و امّا درخصوص نقش طبقه کارگر در انقلاب باید گفت که ورود طبقه کارگر به عرصه انقلاب از طریق اعتصاب در کارخانجات و سپس شرکت در راهپیماییها بسیار تعیین کننده بودهاست. اگر چه اعتصابات ابتدا خصلتی صنفی و اقتصادی داشته است امّا با گذشت زمان و گسترش اعتراضات اقشار مختلف مردم شاهد آن میباشیم که حضور کارگران رنگ و بوی سیاسی به خود میگیرد. در این انتقال یعنی انتقال از خصلت اقتصادی به سیاسی امام خمینی(ره) نقش بسیار مؤثری را ایفا مینمایند. بیاناتایشان در طولاین سالها خصوصاً سالهای ۱۳۵۶ و ۵۷ به جهت ویژگی روشنفکری و آگاهی بخشی که داشت توانست به تعمیق وجوب انقلاب در اذهان بیانجامد و برونداد این تعمیق نیز ایمان بهاین نکته بود که بهبودی شرایط تنها با انقلاب امکانپذیر خواهد بود.
به دیدگاه کارگران شهری امام یک رهبر مردمی علاقمند به برقراری عدالت اجتماعی، توزیع مجدد ثروت و انتقال قدرت از ثروتمندان به فقرا بود. به نظر تودههای روستایی او مردی بود که میخواست آنان را از نعمت زمین، آب، برق، راه، مدرسه، درمانگاه و همان چیزهایی که انقلاب سفید شاه نتوانسته بود تأمین کند برخوردار نماید.
آثار رکود اقتصادی در خردادماه ۱۳۵۷ بیشتر خود را آشکار ساخت و باعث شد که طبقه کارگر و تهیدستان نیز با سایر اقشار مردم و طبقه متوسط همراه گردند. پس از خردادماه با ملحقشدن تدریجی تهیدستان بویژه کارگران ساختمان و کارگران کارخانهها، این وضع کاملاً دگرگون شد. شرکتاین طبقه نه تنها شرکت کنندگان در تظاهرات را از دهها هزار نفر به صدها هزار و حتّی میلیونها نفر افزایش داد، بلکه ترکیب طبقاتی مخالفان را دگرگون و اعتراض طبقه متوسط را به اعتراض مشترک طبقه متوسط و کارگر مبدّل کرد. در واقع ورود طبقه کارگر پیروزی آتی انقلاب اسلامی را میسّر ساخت.
سازمان اعتصابات در کارخانجات نیز کمیتههای اعتصابات بودند که ضمن همکاری با سایر انقلابیون بهاین امر اقدام مینمودند. با آغاز حکومت نظامیو دستگیریهای گسترده، کارگران لغو حکومت نظامیو آزادی زندانیان سیاسی را نیز از جمله خواستههای خود قرار دادند واین آغاز ورود به حوزه سیاست خواستههای کارگران بود.
اعتصابات به حوزه صنعت نفت گسترش یافت واین امر باعث شد که بزرگترین منبع درآمد رژیم با مشکل روبرو گردد. کارگران صنعت نفت دولت را به آستانه ورشکستگی کشاندند و کارگران بخش حمل و نقل و کارخانهها چرخهای صنعت را از کار انداختند و همچنین بیشتر جوانانی که جسورانه با نظامیان مبارزه میکردند و بیشتر شهدایی که در جریان کشتارهای گسترده جان خود را از دست میدادند و تودههایی که استوار و سرسخت راهپیمایی میکردند اهل حلبی آبادها و محلههای فقیر نشین بودند.
بدین ترتیب طبقه کارگر که در تمامیارکان تولیدی و خدماتی و اداری کشور حضور داشت توانست با انسجام و وحدت و هماهنگی با سایر نیروهای انقلابی پایههای رژیم پهلوی را متـزلزل نموده و زمینه سقوط آن را فراهم آورد.